ایلنا گزارش میدهد؛
سالهای عبور جانکاهِ «محمد» از مرز تتهی مریوان
حمایتهای مقطعی و موردی نمیتواند درد کولبرانی مانندِ «محمد» را از اساس، درمان کند؛ شاید اگر پیش از اینها، با ایجاد مشاغل جایگزین و شایسته از طریق اشتغالزایی در بخشهای کشاورزی یا صنعت در استانهای غربی کشور، کولبران به معنای واقعی سازماندهی شده و از شغل شایسته بهرهمند میشدند، امروز با خیل عظیم انسان های دردمند و کم توانی روبرو نبودیم که برایشان بسته شدن مرزها به خاطر شیوع کروناویروس، حُکمِ گرسنگی دسته جمعی را داشته باشد!
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمد یک کولبر ساده است. کولبری که سالها از مرز تته مریوان، با کوله باری سنگین بر پشت، به کردستان عراق رفته و مسیر کوهستانی و پرخطر را با کوله باری سنگینتر بازگشته. سالها بار بُردن از مسیرهای کوهستانی، جسم او را تحلیل برده؛ دیسک کمر، دردهای ناگهانی مفاصل و ساییدگی زانو، همه از عوارض سالها کولبری است اما تا پیش از این، با هر بار کول بردن به سلیمانیه و اربیل، ۲۰۰ هزار تومان درآمد داشت، حالا آن را هم ندارد!
این روزها، در تب و تاب کرونا، سفره ی خانواده محمد و هزاران خانواده کولبر دیگر در استانهای غربی کشور، خالیتر از همیشه است. باری برای بُردن نیست، مرزها بسته است؛ حتی بازارچههای مرزی نیز سوت و کور است و کولبران هیچ راهی برای امرار معاش ندارند.
طرحهای بیسرانجام برای ساماندهی
پیش از این، در سالهای گذشته، طرحهای بسیاری تحت گفتمانِ «سازماندهی کولبران استانهای غربی» مطرح شد؛ از دادن کارت پیلهوری و اجازه ورود و خروج کالاها از بازارچههای رسمی مستقر در مرزها گرفته تا طرح ناکام و به سرانجام نرسیدهی بیمه کولبران.
نه تنها هیچکدام از این طرحها، به سرانجام نرسید و اجرایی نشد، بلکه حالا که بحران کرونا و بحران بزرگتر ِ معیشت برای کولبران از راه رسیده، حتی هیچ پایگاه داده مدون و قابل اطمینانی برای احراز هویت کولبران در دست نیست؛ اینکه چه افرادی، در چه استانهایی و با چه مشخصات خانوادگی، برای امرار معاش کولبری میکردهاند، در جایی ثبت نشده است.
بیمه کولبران هرگز به سرانجام نرسید اما حتی اگر طرح سادهای برای «نامنویسی کولبران» توسط مسئولان امر اجرایی میشد، امروز سامانهای از اطلاعات کامل کولبران در دست بود و لاجرم اگر دولت قصد میکرد از این کارگرانِ غیررسمی و فاقد حمایت اجتماعی، حمایت حداقلی به عمل بیاورد، لااقل میدانست جامعه هدف، شاملِ چند نفر است و اعضای این جامعه چه مشخصات و ویژگیهایی دارند.
بعد از مدتها پروپاگاندای رسانهای در ارتباط با ساماندهی و بیمه کولبرانِ استانهای غربی، درنهایت در خرداد ماه ۹۷، شهریار حیدری (مدیرکل امور مرزی وزارت کشور) درخصوص بیمه کولبران و تعیینتکلیف این موضوع در آییننامههای جدید، آب پاکی را روی دست این کارگران فرودست ریخت و گفت: کولبری فعالیتی موقت است و یک فعالیت پایدار محسوب نمیشود و در حقیقت یک شغل ناپایدار است و امتیازات درنظرگرفتهشده نیز برای مردم مرزنشین موقت است، بنابراین بحث بیمه برای آنها منتفی است.
کولبران حمایت معیشتی نگرفتهاند
حالا کولبرانی که پیش از این، نه بیمه شدهاند و نه «کارگر» به حساب آمدهاند، به نظر میرسد که از همه حمایتهای معیشتی کرونا نیز جاماندهاند. محمد در ارتباط با یارانه معیشتی وعده داده شده برای کارگران فصلی و روزمزد میگوید: من، برادرم، پسرعموهایم و بسیاری از جونان روستای ما، کولبر هستند؛ اما هیچ کدام تا امروز ریالی یارانه معیشتی یا پول نقد برای حمایت نگرفتهایم!
محمد یارانه معیشتی نگرفته چراکه ظاهراً همان استدلالی که پیش از این، در ارتباط با «بیمه کولبران» مطرح شده بود، در این بحران کرونا هم به قوت خود باقیست و در تصمیمسازیها، مبنای کار دولت قرار گرفته است: «کولبری شغل نیست.»
دولتیها بارها پیش از این، اعلام کرده اند که کولبری شغل نیست و ماهیت یک شغل را ندارد؛ به همین دلیل امروز که صدها خانواده کولبر از تنها راه امرار معاش خود محروم ماندهاند، به خاطرشان نمی رسد که باید جایگزینی برای این امرار معاش بیابند؛ لابد چون کولبری شغل نیست، کولبران هم شاغل محسوب نمیشوند و درنتیجه، نیازی نیست کسی به فکر تعطیلی اشتغال آنها باشد!
محمد در واکنش به این استدلال دولتیها –همین که کولبری را شغل نمیدانند- با تعجب بسیار میگوید: اگر کولبری شغل نیست، پس این همه خانواده روستایی در استانهای کردنشین، چگونه این همه سال با همین شغلِ ناشغل، نان درمیآوردهاند! مگر تعریف شغل چیست؟ کاری که مردم با آن نان دربیاورند. کولبری شغل است و اتفاقاً سختترین و کم درآمدترین شغلِ ممکنِ دنیاست!
جای خالی طرح حمایت از کولبران
کولبری را شغل نمیدانند و کولبران را در بهترین حالت، در ردهی قاچاقچیان خُرد یا خلافکارانی که چندان بزهکار نیستند، طبقهبندی میکنند؛ آنها را «کارگران غیررسمی» که از فرط استیصال و ناچاری به پرخطرترین کار دنیا پناه آوردهاند، نمیدانند و معتقد نیستند که تنها راه زدودن کولبری، ایجاد مشاغل شایسته برای مرزنشینان است و دقیقاً به همین دلیل است که امروز صدها و بلکه هزاران خانواده کولبر، بعد از بسته شدن ناگزیر مرزها، بدون پشت و پناه، به امان خدا رها شده اند و هنوز هیچ طرح حمایتی که به طور مشخص جامعه هدف آن کولبران باشند، در دستور کار قرار نگرفته است. پیش از این، ثبت دقیق اطلاعات کولبران انجام نشده و امروز هم کولبران را «گروهی مشخص از کارگران غیررسمی و فصلی کار» نمیدانند که باید به طور مشخص با بودجه جداگانه و مکفی حمایت شوند.
اگر اطلاعات کولبران جایی ثبت شده بود و آنها را به عنوان بخشی از جامعه کارگران غیررسمی به حساب میآوردند، امروز میتوانستند با تخصیص اعتبار جداگانه، از این گروه نیازمند، حداقل برای یک یا دو ماه، حمایت کنند؛ حداقل در حد تامین نیازهای خوراکی و ضروری خانوار.
«حسین خوش اقبال» معاون سیاسی استانداری کردستان در خصوص مشکلات کولبران با توجه به محدودیتهای تردد مرزی بخاطر کرونا گفت: ما چیزی به نام کولبر نداریم و کولبری شغلی نیست که به رسمیت شناخته شود ولی در مجموع دولت برای تمام کسانی که حقوق ثابت ندارند، در شرایط کرونایی حمایتهایی در نظر گرفته است.
وی افزود: متأسفانه بسیاری از اینها جوانانی هستند که به دلیل مسائل معیشتی مورد سوءاستفاده قاچاقچیان قرار میگیرند و خود آنها انسانهای پاک و شریفی هستند. در مواردی نیز خانواده این افراد زمینهای کشاورزی خردی نیز دارند که کفاف زندگیشان را نمیدهد و ما پیشتر با ساماندهی بازارچههای مرزی شرایطی را فراهم کرده بودیم که هر خانواده با استفاده از تجارت چمدانی بتواند از راه رسمی و قانونی حدود ماهی ۲ میلیون و هشتصد هزار تومان درآمد کسب کند که در شرایط کنونی این بازارچهها نیز تعطیل شدهاند و باید ببینیم در آینده چه تصمیمی در مورد آنها گرفته میشود.
به نظر میرسد همان نگاهِ «کولبری شغل نیست» هنوز در تمام تصمیمسازیها به چشم میخورد؛ در شرایطی که هم مرزها بسته شده و هم بازارچههای مرزی تعطیل است، کولبران رسمی (دارای کارت پیلهوری) و کولبران غیررسمی هر دو گروه بیکارند؛ اما هیچ اهتمام جدی برای حمایت از آنها به چشم نمیخورد گرچه جسته و گریخته صحبتهایی در مورد پرداختهای مقطعی به برخی از این کولبران، به گوش میرسد.
بیست و دوم فررودین ماه، پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامى در توئیتی نوشت: انشاءالله هفته آینده با تأمین مالی بنیاد مستضعفان و با همکارى استانداران آذربایجانغربی، کردستان و کرمانشاه، کارت هدیهاى حداکثر تا سقف یک میلیون تومان به همه کولبران عزیز و زحمتکش که بدلیل بحران کرونا از نظر معیشتی دچار آسیب شدهاند، تقدیم میشود.
با این حال، این حمایتهای مقطعی و موردی نمیتواند درد کولبرانی مانندِ «محمد» را از اساس، درمان کند؛ شاید اگر پیش از اینها، با ایجاد مشاغل جایگزین و شایسته از طریق اشتغالزایی در بخشهای کشاورزی یا صنعت در استانهای غربی کشور، کولبران به معنای واقعی سازماندهی شده و از شغل شایسته بهرهمند میشدند، امروز با خیل عظیم انسانهای دردمند و کمتوانی روبرو نبودیم که برایشان بسته شدن مرزها به خاطر شیوع کروناویروس، حُکمِ گرسنگی دسته جمعی را داشته باشد!
گزارش: نسرین هزاره مقدم