گزارش ایلنا از نتایج گزارش سازمان بینالمللی کار؛
کرونا؛ جدال زندگی با «طاعون سیاهِ» قرن بیست و یکم
در جهان کاپیتالیستی قرن بیست و یکمی که به تکنولوژی خود میبالید قرار نبود، کرونا همان اثری را داشته باشد که «طاعون سیاه» داشت. این سوالی است که این روزها مردم از خود میپرسند؛ چرا در امان نیستیم؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، سرمایهداری جهانی در پی پاندمی کرونا، یکباره در تله سیاهی گرفتار شد. افت قابل ملاحظه بازار بورس جهان «پنجشنبه سیاهِ» (۲۲ اسفند) والاستریت را رقم زد. در بازار سهام وال استریت آمریکا شاخصهای عمده در مقطعی تا نزدیک ۱۰ درصد سقوط کردند؛ بازار سهام در ژاپن ۴/۴ درصد پایین آمد؛ شاخص بورس لندن هم بیش از ۱۰ درصد افت کرد و بازار پاریس، فرانکفورت و مادرید تا ساعت ۱۴ بعد از ظهر روز پنجشنبه دست کم ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد.
شوک چنان شدید بود که در بازار سهام والاستریت معاملات برای مدت کوتاهی متوقف شدند. مکثی کوتاه ایجاد شد؛ دنیا در حال نظاره ویروس عالمگیری بود که به جان سرمایه جهانی افتاده بود و ارزش و سود سهام غولهای صنعتی جهان را میبلعید.
درست وقتی که اتاقهای فکر اقتصادی نگران نزول سود شرکتهای بزرگ با نرخهای سود چند تریلیون دلاری هستند، صدایی هم از گوشه و کنار به گوش میرسد؛ پس آن شکوه و تمدن وعده داده شده از سوی اقتصاددانانِ راست کجاست؟ آیا همه توان جهانِ اصطلاحاً متمدن همین بود؟ چه کسانی واقعاً دروغ میگویند؟
سهم کارگران از مصائب بحران کرونا
کارگران خیلی زود شوک را در بطن زندگی خود احساس کردند. طبق گزارش اخیر سازمان جهانی کار(ویرایش دوم) ترجمه شده از سوی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی تخمین زده شده که ۱.۲۵ میلیارد کارگر (۳۸ درصد از نیروی کار جهان) در بخشهایی شاغل شدهاند که در حال حاضر با کاهش شدید در تولید و ریسک بالای تعدیل نیروی کار روبرو هستند. بخشهای اصلی شامل کسب و کار خرده فروشی، خدمات اسکان و غذا و تولید هستند.
از اولین گزارش رصد سـازمان بینالمللی کار، شدت و فراگیری جهانی بیماری همهگیر کووید-۱۹ افزایش یافته است.این بیماری ۲.۷ میلیارد کارگر را تحت تاثیر قرار میدهد که این تعداد ۸۱ درصدِ تعطیلیهای کامل یا جزئی مشاغل در حال حاضر تقریباً از نیروی کار جهان را شامل میشود.این درحالی است که تعداد کل کارگران جهان ۳.۳ میلیارد نفر برآورد میشود.
در ادامه این گزارش میخوانیم: «تعطیلی محل کار در هفتههای گذشته سرعت زیادی داشته است که ۸۱ درصد از نیروی کار جهانی در کشورهایی با تعطیلی اجباری یا توصیهای زندگی میکنند. اشتغال در کشورهایی با تعطیلی اجباری یا توصیهای ۸۷ درصد از نیروی کار کشورهای با درآمد متوســط به بالا و ۷۰ درصد از نیروی کار در کشــورهای با درآمد بالا را شامل میشود. اکنون کووید-۱۹ کشورهای درحال توسعه را نیز متاثر میکند که منابع و ظرفیتهای بسیار محدودی دارند.»
شاید یکی از عوامل موثر بر بالا بودن تعطیلی اجباری یا توصیهای در کشورهای با درآمد متوسط به بالا و درآمد بالا همان عواملی است که سرمایهداران نتوانستهاند ارزان بودن نیروی کار را به آنان را تحمیل کنند. در نتیجه در این روزها نیز هرچه بیشتر از حق زندگی برخوردار هستند. دلایل به همان پیچیدگی است که در گردش سرمایه تعیین کننده است. همان عواملی که سرنوشت کارگران به عنوان «کارگر ارزان قیمت» رقم زده است. البته که این دلایل جهان شمول بوده و به مناسبات اقتصادی سرمایهدارانه در جهان مربوط است.
در گزارش سازمان بینالمللی کار آمده است: «به طور ویژه در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، بخشهایی که شدیداً ضربه خوردهاند، کارگران زیادی را در بخشهای غیررسمی و با دسترسی محدود به خدمات بهداشتی و حمایت اجتماعی به خود اختصاص دادهاند. بدون اقدامات سیاستی مناسب، کارگران درمعرض ریسک بالای فقر خواهند بود و چالش بیشتری را در بازیابی معیشت خود در دوره بهبود تجربه خواهند کرد. درحقیقت مهم نیســت در کجای جهان و درکدام بخــش، این بحران تأثیر زیادی بر روی نیروی کار دنیا میگذارد.» هرچه هست این اعداد و ارقام توصیفکننده زندگی جمعیت بزرگ جهان یعنی کارگران است.
ویروس به جان سرمایه جهانی افتاده است
کاهش اشتغال در سراسر جهان به سرعت در حال افزایش است. در پی بحرانهای اقتصادی سرمایهداری پیشین نیز همچون بحران ۲۰۰۹، بحران بیکاری با یک فاصله زمانی رخ داد. کارگران به خوبی میدانند، بیکاری همیشه یک تهدید از سوی کارفرمایان تلقی میشده است تا بتوانند شرایط ناعادلانه کار را از طریق این تهدید بر کارگران تحمیل کنند. اما این همه واقعیت ماجرا نیست. مسئله این است که اقتصاد جهانی با تعطیلیهای جزئی و کامل کارگران با بحران کاهش تولید ثروت روبهرو شده است. بنابراین آنچه در جهان در حال وقوع است، اگرچه یک تهدید برای کارگران خواهد بود؛ چنانچه کارگران بار انواع تهدیدات را در برهههای مختلف به دوش میکشند اما مسئله اساسی این است که در بحران کنونی، سرمایهداران، کسانی که در اغلب مشکلات جامعه رویینتن بودند با مشکل مواجه شدهاند و این روزها در اتاقهای فکر در تکاپوی راهحل هستند. راهحلهایی که شاید الزاماً نتایجی در حد افزایش سیاستهای رفاهی در پی نداشته باشد.
تازهترین تخمینهای سازمان بینالمللی کار بر دادههای اقتصاد و بازار کار در «ریل تایم» برای پیشبینی کاهش ساعت کار در ۳ ماهه دوم سال ۲۰۲۰ متکی است و با مدل «کنونبینی» انجام شده است. بر اساس این برآوردها؛ «این بحران یک کاهش بیسابقه را در فعالیت اقتصادی و زمان کار ایجاد کرده است. ساعات کاری در ۳ ماهه فعلی (۳ ماهه دوم) تا حدود ۶.۷ درصد کاهش خواهد یافت، که معادل ۱۹۵ میلیون کارگر تمام وقت است (با فرض ۴۸ ساعت کار در هفته). این نشان میدهد که بسیاری از کارگران با کاهش درآمد و فقر مواجه میشوند، آنها حتی اگر بتوانند فعالیتهای جایگزین را پیدا کنند (مثلاً بازگشت به کشاورزی در یک ناحیه روستایی). بیشترین کاهش در کشورهای متوسط به بالا دیده میشود، اما این تأثیر در همه گروههای درآمدی مشابه است.»
این اعداد نباید به معنای تعداد مشاغل از دست رفته تلقی شوند. این عدد بیشتر تخمینی از ضرری کارفرمایان است؛ شاید میتوان آن را به اعتصاب ساعتی کارگران تشبیه کرد یا اعتصاب کامل ۱۹۵ میلیون کارگر در سراسر جهان تشبیه کرد. این تشبیه از آن جهت قابل اعتنا است که اعداد و ارقام سازمان بینالمللی کار را در مورد کارگران کشورها با تقسیم بندی بر اساس درآمد ببینیم.
طبق جدولی که در گزارش سازمان بینالمللی کار آمده است؛ سهم ساعات کاری کاهش یافته در ۳ ماهه فعلی ۳ ماهه دوم) بر کشورهای کمدرآمد معادل ۱۲ میلیون کارگر تمام وقت و برای کشورهای با درآمد پایینتر از متوسط و کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط به ترتیب معادل ۷۰ و ۸۵ میلیون کارگر تمام وقت و در کشورهای با درآمد بالا معادل ۳۰ میلیون کارگر تمام وقت است. این اعداد به تفکیک سهم قارهها برای آفریقا ۱۹، آمریکا ۲۴، کشورهای عربی ۵، آسیا و اقیانوسیه ۱۲۵، اروپا و آسیای مرکزی ۲۰ اروپا ۱۲ است.
شاید بتوان پایین بودن ارقام مربوطه در کشورهای با درآمد بالا و درآمد پایین را یکی در «مهاجرت سرمایه به کشورهای با نیروی کار ارزان» و دومی در «نبود امنیت سرمایهگذاری» دانست.
در گزارش سازمان جهانی کار آمده است: «افزایش نهایی بیکاری جهانی در ۲۰۲۰ اساساً به ســرعت بهبود اقتصاد در نیمه دوم سال و میزان موثر بودن اقدامات سیاستی درجهت افزایش تقاضای کار بستگی خواهد داشت. همانطور که مشخص است، ریسک بالایی وجود دارد که افزایش نرخ بیکاری جهانی در انتهای سال بسیار بالاتر از تصور اولیه (۲۵ میلیون) در اولین گزارش رصد سازمان بینالمللی کار خواهد بود. احتمالاً کاهش تولید برای بسیاری از شرکتها مخرب و دارای اثر طولانی مدت خواهد بود، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه که فضای مالی برای تحریک اقتصادی محدود است.»
زنان؛ اولین قربانیان کرونا و فقر
بحران کارفرمایان اگر نزول ارزش سهام باشد، کارگران با بحران زنده ماندن درگیر هستند. این معادله کلی این روزها نیز برقرار است. زنان بیشتر از مردان در معرض خطر هستند. طبق گزارش سازمان بینالمللی کار؛ «در کل جهان، ۱۳۶ میلیون نیروی کار در بخش ســلامت انسـان و فعالیتهای اجتماعی وجود دارد، ازجمله پرســتاران، پزشــکان، سایر کارگران بهداشت و کارگران پشتیبان از جمله کارگران قسمت لباسشویی و تمیزکاری که بسیار در معرض خطر هستند. تقریباً ۷۰ درصد از مشاغل در این بخش به عهده زنان است.»
این گزارش میافزاید: «باتوجه به این ارزیابی، میتوان تعدادی از بخشهای اقتصادی اصلی را شناسایی کرد که از افت شدید تولید رنج میبرند، از جمله خدمات اسکان و غذا، تولید، خرده فروشی و عمده فروشی و املاک و مستغالت و فعالیتهای تجاری این بخشها نیازمند افراد زیادی هستند و میلیونها کارگر کم درآمد و غیرماهر را بخصوص در مورد خدمات اسکان و غذا و خرده فروشی استخدام می کنند. معمولاً ریسکهای اقتصادی برای کارگران این بخشها تحمل ناپذیر و سخت است.»
در جدول زیر که در ترجمه موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی آمده است؛ مشاغل آسیبپذیر و سهم زنان از این مشاغل آمده است.
طبق این گزارش؛ «۱.۲۵ میلیارد کارگر در سراسر جهان در این بخشها(مشاغل آسیبپذیر) مشغول به کارند، که تقریباً ۳۸ درصد از نیروی کار در کل جهان را شامل میشود.» با توجه به اینکه بسیاری از این کارگران در کشورهایی زندگی میکنند که از حق تشکل و کمترین حقوق برخوردار نیستند، به نظر میرسد این کارگران از لحاظ کاهش دستمزد و اخراج گسترده جزو آسیبپذیرترین کارگران به حساب بیایند. این کارگران به اندازه کارگران صنعتی در این کشورها نیز قدرت اعمال حقوق خود را ندارند.
در گزارش سازمان بینالمللی کار آمده است:
_در میان بخشهایی که بیشترین تأثیرات را گرفتهاند، بخش کسب و کار خرده فروشی و عمده فروشی بیشترین سهم کارگران را نشان میدهد، کارگرانی که حقوق کم دریافت میکنند و تحت حمایت نیستند. این گروه ۴۸۲ میلیونی، شامل صندوقداران، سهامداران، مغازهداران و کارگران مشاغل مرتبط میباشد. کارگران این بخش که در فعالیتهای ضروری مشــغول بکار هستند (مثلاً توزیع غذا) ممکن است به کار ادامه دهند، اما با ریسک سلامت شغلی بیشتری مواجه خواهند شد. کارگران مشاغل غیرضروری با تعطیلیهای گسترده و کاهشهای حاد در اشتغال و ساعات کار مواجه میشوند.
_بخش خدمات اسکان و غذا با ۱۴۴ میلیون کارگر نیز شدیداً کامل در بعضی از کشــورها و شـیب تند کاهش تقاضا در شرایط ادامه فعالیت مواجه است. بیش از نیمی از این کارگران را زنان تشکیل میدهند.
_بخش تولید، که ۴۶۳ میلیون کارگر را استخدام میکند، در بعضی از بخشها ضربه شدید میبیند، زیرا به کارگران گفته میشود در خانه بمانند، کارخانهها تعطیل میشوند و زنجیره عرضه جهانی تا مدتی متوقف میشود. اقدامات قرنطینه، تعطیلی مغازههای خردهفروشی، لغو سفارشات و کاهش حقوق در صنایع اصلی مانند اتومبیل و منسوجات، پوشاک، چرم و کفش سرکوب تقاضا به حساب میآیند.
_حمل و نقل، انبار و صنعت ارتباط ۲۰۴ میلیون شغل را در سراسر جهان تشکیل میدهند، که شامل خلبانان خطوط هوایی و خدمه کشتی، رانندگان، کارگران پستی و سایر کارگران تحویل و همچنین کارگرانی انبارها میشود که از زنجیره عرضه جهانی و حمل و نقل محافظت میکنند. درحالیکه بعضی از این کارگران به طور منفی متأثر میشوند (مانند کارگران صنعت هوایی)، بقیه کارگران به رفع تقاضای زیاد خردهفروشی آنلاین ادامه میدهند. اگرچه فعلاً تأثیر اقتصادی بر روی بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش در کشورهای درحال توسعه دیده نشده است، ریســک ناامنی غذایی بخاطر اقدامات مهارکننده ازجمله بستن مرزها در حال پیدایش است. با گذشت زمان کارگران این بخش ممکن است به طور فزاینده تحت تأثیر قرار گیرند، مخصوصا اگر این ویروس در بخشهای روستایی منتشر شود.
کدامیک کشندهتر است؛ کرونا یا فقر؟
ویروس کرونا کشنده است؛ اما آنچه امروز اقتصاد جهان برای بشر به بار آورده کشندهتر است. مردم به صورت عام عادت دارند به آن به عنوان یک «بلا» بنگرند. گویی که بلایای طبیعی به صورت ناگهانی دامن بشر را میگیرد و روزهای تلخ را برایشان به همراه میآورد. اما واقعیتهای اقتصادی چیز دیگری میگویند. بر اساس گزارش حمایت جهانی اجتماعی ۱۹-۲۰۱۷ تنها ۴۴ درصد از جمعیت کل جهان تحت پوشش تامین اجتماعی هستند؛ یعنی ۵۵ درصد از جمعیت جهان که معادل ۴ میلیارد نفر است، در ایام همهگیری کرونا بر لبه پرتگاه «زندگی یا مرگ» ایستادهاند. اگر نه تمام آنها، شاید بیراه نیست که بگوییم جمعیت قابل توجهی از این ۴ میلیارد نفر احتمالاً از لبه پرتگاه سقوط میکنند. جمعیت کثیری به علت گرسنگی میمیرند. در جهان کاپیتالیستی قرن بیست و یکمی که به تکنولوژی خود میبالید قرار نبود، کرونا همان اثری را داشته باشد که «طاعون سیاه» داشت. این سوالی است که این روزها مردم از خود میپرسند: چرا در امان نیستیم؟ به ویژه در کشورهایی همچون آمریکا، بریتانیا و... که افسانه قدرت در گوش همگان میخواندند. حدود ۲ میلیارد نفر به صورت غیررسمی و اغلب آنها در کشورهای نوظهور و درحال توسعه کار میکنند. افرادی که به خوبی میدانیم، در حال سپری کردن روزگار سختی هستند. این کارگران بعد از این بحران فقیرتر از قبل خواهند بود. اگر جهان اطرافمان را دقیقتر ببینیم، شاید بتوانیم به راهکارهای واقعی باندیشیم؛ بلندگوهای تبلیغی که منفعت عدهای خاص در جهان را نمایندگی میکنند، کنار بگذاریم و امید آینده را بسازیم. مسلماً پاسخ درست به بحرانها شاید بتواند امید بزرگتری را برای بشر زنده کند.
گزارش: مریم وحیدیان