خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

در «بحران کرونا» میان کارمندان و کارگران فرقی وجود ندارد/ چرا کارگران شیفتی نمی‌شوند؟

در «بحران کرونا» میان کارمندان و کارگران فرقی وجود ندارد/ چرا کارگران شیفتی نمی‌شوند؟
کد خبر : ۸۸۵۰۰۵

نماینده کارگران در شورای عالی کار، ضمن بیان اینکه سه پنجمِ جامعه در معرض خطر جدی قرار دارند، از دولت می‌خواهد که وظایف حاکمیتی خود را بپذیرد و به این وظایف عمل کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، چرا کارگران را در خطوط تولید شیفتی نمی‌کنند؛ چرا شورای عالی حفاظت فنی و کمیته‌های حفاظت فنی کارخانه‌ها فعال نمی‌شوند و چرا علیرغم اینکه بهترین راه برای جلوگیری از گسترش کرونا، در خانه ماندن و اجتناب از تماس با دیگران است، هیچ فکری به حال کارگرانی نمی‌کنند که مجبورند یک شیفت کامل یعنی هشت ساعت تمام را پای خطوط تولید، در محل کار بگذرانند؟

حتی در دورانی که ساعات کار ادارات دولتی کم شده بود، کارگران مجبور بودند هشت ساعت در روز کار کنند و حتی در استان‌های پرخطر مانند گیلان، تهران و قم، تمهیداتی برای کاهش سطح خطری که متوجه نیروی کار است، در دستور کار قرار نگرفت!

فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) که این روزها در گیرودار مذاکرات دستمزد به عنوان مهمترین مولفه‌ی اشتغال کارگران است، از لزوم توجه به سلامت کارگران براساس سازوکارهای قانونی می‌گوید.

دولت فرق نگذارد!

وی معتقد است؛ با گسترش شیوع کرونا، دولت در برخورد با کارمندان و کارگران، تبعیض می‌گذارد و این تبعیض و دوگانگیِ برخورد، در حال نزدیک شدن به مرحله بحرانی است.

توفیقی تاکید می‌کند: باید صدای کارگران به گوش دولتمردان رسانده شود؛ مطابق برنامه‌های توسعه، دولت وظایف حاکمیتی بسیار دارد که در زمان بحران، این وظایف جدی‌تر می‌شود؛ دولت نمی‌تواند تنها خود را در قبال کارمندان نهادهای دولتی و بیمه شدگان صندوق کشوری مسئول بداند؛ دولت در قبال همه شهروندان با اولویت اقشار و گروه‌های فرودست، مسئول است.

کمیته‌های حفاظت فنی فعال شوند؛ کارگران را شیفتی کنند و دولت بسته‌های بهداشتی در اختیار کارگاه‌ها قرار دهد

برای حفاظت از جان کارگران و جلوگیری از اینکه کارگران در استان‌ها و کلونی‌های کارگری مانند اراک، قزوین، تهران و البرز، کمتر در معرض خطر باشند، چه باید کرد؛ نماینده کارگران در این رابطه می‌گوید: می‌توان کار را در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، شیفتی کرد تا تعداد نیرو در همه قسمت‌ها به حداقل ممکن برسد و سطح تماس‌ها کاهش یابد؛ علاوه بر آن، باید کمیته‌های بهداشت فنی و حفاظت کارگاه‌ها، به شدت فعال شوند و در مورد اقدامات پیشگیرانه تصمیم‌گیری کنند. در ضمن دولت باید به سرعت بسته‌های بهداشتی را در اختیار کارفرمایان قرار دهد تا هم محیط کار و هم کارگران، هنگام ورود و خروج به کارگاه، ضدعفونی شوند.

وی ادامه می‌دهد: باید از همه زیرساخت‌های موجود در کشور برای حفاظت از جان کارگران و ضدعفونی کردن کارگاه‌ها استفاده کرد؛ مثلا از امکانات و زیرساخت‌های سازمان‌های مردم نهاد، شوراها، شورایاری‌ها و سازمان‌های آتش‌نشانی. 

توفیقی معتقد است که نگرانی اصلی، بابتِ «کارگاه‌های کوچک» است؛ کارگاه‌هایی که در آنها کارگران بدون هیچ نظارت و قانونمندی در یک فضای ضدعفونی نشده و آلوده مشغول به کار هستند.

وی تاکید می‌کند: اگر بهداشت و ایمنی کارگرانِ کارگاه‌های کوچک جدی گرفته نشود، این کارگران می‌توانند ناقلان بالقوه کرونا در جامعه باشند. آنها می‌توانند آلودگی را از محل کار به خانه و خیابان ببرند و این مساله بسیار نگران‌کننده است.

در «بحران کرونا» میان کارمندان و کارگران فرقی وجود ندارد/ چرا کارگران شیفتی نمی‌شوند؟

ارتش نوظهور بیکارانِ کرونا!

مساله بعدی، لزوم حمایت از اشتغال موجود است؛ اگر کارگاه‌های کوچک دچار رکود و تعطیلی شوند، کارگران بسیاری مشاغل خود را از دست می‌دهند.

توفیقی معتقد است؛ دولت موظف است از واحدهای تولیدی کوچک در مقابل «رکود کرونا» محافظت کند؛ اکنون واحدها و کارگاه‌های بسیاری از تولیدکنندگان و ارائه‌دهندگان مواد غذایی و کیف و کفش گرفته تا شرکت‌های توریستی، بازاری برای ارائه کالاها و خدمات خود ندارند و اگر دولت تدبیری عاجل نیندیشد، شاهد تعدیل‌های فله‌ای و ارتش نوظهور بیکاران خواهیم بود.

به گفته او، حتی اگر نیمی از کارگران بیکار شده کرونا، بیمه داشته باشند، بازهم تامین اجتماعی قادر نخواهد بود به همه آنها، بیمه بیکاری بپردازد و صف متقاضیان بیمه بیکاری به زودی بسیار طولانی خواهد شد. 

وی ادامه می‌دهد: بعد از بیکاری‌های گسترده، نه تنها تامین اجتماعی دچار مشکل خواهد شد بلکه آسیب‌های روحی و روانی بسیاری، گریبان خانواده‌های کارگری را خواهد گرفت. فرد بیکار شده برای رهایی از این کابوس، حاضر خواهد شد تن به اشتغال ناقص یا کاذب بدهد و وارد گردونه خطر شود. 

توفیقی اضافه می‌کند: یک ضرب و تقسیم ساده نشان می‌دهد که اوضاع در حال حاضر چقدر وخیم است؛ ۱۳.۵ میلیون کارگر بیمه شده و شاید نزدیک به ۱۰ میلیون کارگر بیمه نشده داریم. همه اینها مجبورند هر روز بیرون از خانه کار کنند و اگر میانگین خانوار ۳.۳ نفری را در نظر بگیریم، یعنی بیش از سه پنجم جامعه در معرض تهدید است.

می‌توان برخی کارگاه‌های غیرضروری را تعطیل کرد و دولت به کارگران این کارگاه‌ها، دستمزد ایام بیکاری بپردازد. 

وی معتقد است؛ همانطور که بعد از بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله تمهیداتی برای بیمه بیکاری اندیشیده می‌شود، الان هم می‌شود از راهکارهایی برای کاهش خطرات ابتلا به کرونا استفاده کرد؛ می‌توان کارگاه‌ها و بنگاه‌هایی که فعالیت آنها در این برهه، خیلی ضروری نیست، به‌طور موقت تعطیل شوند اما به کارگران با کمک دولت، دستمزد بدهند؛ اکنون تولیدکننده‌های دارویی، مواد شوینده و ضدعفونی کننده و همچنین واحدهای تولید مواد خوراکی، مجبورند فعالیت کنند اما تولیدکنندگان پوشاک و البسه و محصولات نساجی و لوازم خانگی، خیلی مجبور به فعالیت دائم نیستند؛ با یکی، دو ماه نخریدن پوشاک و پارچه یا لوازم خانگی یا حتی خورو، زندگی مردم دچار اختلال نمی‌شود. می‌توان این واحدها را در یک دایره قرار داد و تعطیل کرد؛ دولت باید مثل کمک-هزینه معیشتی یا حمایتی، به کارگران این واحدها دستمزدِ ایام بیکاری بپردازد و آنها موقتاً در خانه بنشینند.

به گفته وی، وقتی از یک طرف، دائم در شبکه خبر زیرنویس می‌کنند که مسافرت نروید و در خانه بمانید اما همه کارگران مجبورند هر روز سر کار بروند، کنترل بیماری امکانپذیر نیست!

چرا مجلس دچار انفعال شد؟!

وی تاکید می‌کند: دولت نمی‌خواهد نقش حاکمیتی خود را بپذیرد؛ قوه مقننه هم دچار یک انفعال جمعی شده است و با بیمار شدن چند نماینده، کلاً مجلس را تعطیل کردند! کجای دنیا این اتفاق می‌افتد؟ مگر زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد؟! چرا از طریق این شبکه‌ها، نمایندگان مجلس، جلسات خود را برگزار نمی‌کنند تا در این ایام حساس، بتوانند به مشکلات ومصائب موکلان خود رسیدگی کنند؟! مجلس باید الان راهکار بنویسد و ارائه دهد و قوه مجریه را هدایت کند.

اگر کارگر نباشد، تولید و اقتصادی هم در کار نیست؛ پس باید «سلامت کارگران» جدی گرفته شود.

او معتقد است؛ در چنین شرایطی کارگران و خانواده‌های آنها در معرض یک تهدید بسیار جدی قرار دارند؛ تهدیدی که می‌تواند حیات اجتماعی طبقه کارگر را به مخاطره بیاندازد.

وی اضافه می‌کند: یادمان نرود که داریم در مورد سلامت کارگران، به عنوان تنها بازوی تولید و سازندگی جامعه صحبت می‌کنیم؛ این دیگر بحث سبد معیشت یا دستمزد نیست که با ما چانه بزنند و بخواهند از زیر مسئولیت‌ها فرار کنند و آن را کم و زیاد کنند! این بحثِ سلامت بازوی تولید کشور است! در مورد «کارگری» صحبت می‌کنیم که اگر وجود نداشته باشد، حیات اقتصادی کشور در معرض خطر مرگ قرار می‌گیرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز