خبرگزاری کار ایران

ایلنا بررسی می‌کند؛

"باشگاه کارآفرینی نوجوانان" یک ضرورت یا بوروکراسی/ آموزش برعهده چه نهاد‌هایی است؟

"باشگاه کارآفرینی نوجوانان" یک ضرورت یا بوروکراسی/ آموزش برعهده چه نهاد‌هایی است؟
کد خبر : ۸۶۹۶۱۱

ایجاد باشگاه‌های کارآفرینان نوجوان در شرایطی که صد‌ها هزار نفر بیکار هستند، به نظر طرحی با اولویت دست چندم است. با این وجود این باشگاه‌ها راه افتاده‌اند، هر چند نهاد‌های آموزشی مثل آموزش و پرورش به عنوان متولیان آموزش نوجوانان مجری طرح نیستند.

 به گزارش خبرنگار ایلنا، از آنجا که وضعیت کار در ایران چندان مناسب نیست، سال‌هاست به موازات برنامه‌ریزی گسترده دولت‌ها برای کارآفرینی، این بحث نیز مطرح می‌شود که باید فرهنگ کار در جامعه جا انداخته شده و افراد هم از نظر فرهنگی و هم از نظر مهارتی آماده ورود به بازار کار شوند. وقتی چنین بحثی پیش می‌آید معمولا مسئولان به این اشاره می‌کنند که فرهنگ کار باید از مقاطع پایین آموزشی مانند مهد کودک‌ها و مدارس به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود. اخیرا وزارت کار طرح‌هایی را با عنوان باشگاه کارآفرینان اجرا می‌کند.

۱۸ بهمن امسال رحیم سرهنگی (مدیرکل توسعه کارآفرینی وزارت کار) با بیان اینکه اولین باشگاه کارآفرینان نوجوان سال گذشته منطبق بر الگوی موسسه توسعه کارآفرینی هند در مشهد آغاز به کار کرد، اظهار داشت: این طرح در چند استان به صورت آزمایشی در دستور کار قرار گرفت و هدف از راه‌اندازی این باشگاه که بر اساس الگوی آموزشی موسسه توسعه کارآفرینی هند طراحی و بومی سازی شده است، توانمندسازی و مهارت‌افزایی دانش‌آموزان دختر و پسر در دو رده سنی ۱۲ تا ۱۵ و ۱۵ تا ۱۸ سال خواهد بود.

او افزود: تاکنون ۱۴ باشگاه کارآفرین نوجوان در سیزده استان کشور تشکیل شده است و دو هزار دانش‌آموز در این نهادها عضویت دارند که به صورت گروهی با دانش نرم و شبکه‌سازی آشنا می‌شوند.

موازی‌کاری نهاد‌ها

همواره بر این نکته تاکید شده است که در ایران افراد آموزش و مهارت کافی را برای ورود به بازار کار دریافت نمی‌کنند. همانطور که عنوان شد این عدم آمادگی هم ریشه‌های فرهنگی و هم ریشه‌های فنی دارد. از هر کسی که بپرسید مشکل کار کجاست، انگشت اتهام را به سمت آموزش و پرورش و آموزش عالی نشانه می‌رود. واقعیت این است که نهاد‌های آموزشی به هر دلیل در تربیت نیروی کار ناتوان هستند، آنقدر که بعد از پایان دوره آموزشی افراد برای ورود به بازار کار نیازمند طی کردن دوره‌های آموزشی هستند.

بحث اساسی این است که فرهنگ‌سازی در زمینه آموزش کار چیزی در حیطه وظایف آموزش و پرورش است. باید کار و فرهنگ کار در کتاب‌های آموزشی بیایند و مورد تشویق قرار گیرند، اما ما شاهدیم که نهاد‌هایی موازی شکل می‌گیرند و در نهایت نتیجه خوبی حاصل نمی‌شود

مسلم است که باید اصلاحات اساسی در آموزش و پرورش و آموزش عالی به وجود آورد. منطقی نیست که فردی بعد از ۱۶ سال درس خواندن تازه دوره ببیند و آماده ورود به بازار کار شود. با این همه در سال‌های اخیر شاهد موازی‌کاری‌هایی بوده‌ایم که کارشناسان وقتی بدبینانه به موضوع نگاه می‌کنند، عنوان می‌کنند که این آموزش‌ها هم ترمز ورود کارجویان به بازار کار است. می‌دانیم که نرخ بالای بیکاری در ایران باعث شده سه میلیون فرد جویای کار بیکار بمانند. این افراد اغلب ورود خود به بازار کار را با دانشگاه رفتن و تحصیل در مقاطع بالاتر از کارشناسی به تاخیر انداخته‌اند. رشد قارچ‌گونه مراکز آموزش عالی باعث شده ورود به بازار کار با تاخیر مواجه باشد و اکنون که فارغ‌التحصیلان دنبال کار می‌گردند، بار دیگر حرف از آموزش مطرح شده است. نکته اساسی این است که در زمینه آموزش باید آموزش و پرورش و آموزش عالی به وظایف خود عمل کنند و در این زمینه موازی کاری باعث هدر رفتن منابع است.

مشکل اشتغال با ایجاد باشگاه حل نمی‌شود

گشواد منشی‌زاده (کارشناس روابط کار) با بیان اینکه مشکل اشتغال با ایجاد باشگاه حل نمی‌شود به ایلنا می‌گوید: مشکلاتی که منجر به بروز بیکاری دو رقمی در ایران شده مشکلاتی مربوط به اقتصاد و برنامه‌ریزی‌های کلان است. به نظر می‌رسد مواردی مانند ایجاد باشگاه کارآفرینی آن هم برای نوجوانان بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

او در جواب این سوال که برحی کارشناسان عنوان می‌کنند تقویت فرهنگ کار با ارائه آموزش‌هایی در سنین پایین میسر است، عنوان می‌کند: این حرف درست است، اما بحث اساسی این است که فرهنگ‌سازی در زمینه آموزش کار چیزی در حیطه وظایف آموزش و پرورش است. باید کار و فرهنگ کار در کتاب‌های آموزشی بیایند و مورد تشویق قرار گیرند، اما ما شاهد این هستیم که نهاد‌هایی موازی شکل می‌گیرند و در نهایت نتیجه خوبی حاصل نمی‌شود.

این کارشناس روابط کار با بیان اینکه بوروکراسی میل به بزرگ شدن دارد و مثل گلوله برفی است که در سراشیبی حرکت می‌کند، می‌گوید: وقتی نهاد‌هایی زیرمجموعه وزارتخانه‌ها شکل می‌گیرند، مدیران این نهاد‌ها که اغلب تفکرات بوروکراتیک دارند تلاش می‌کنند مدام نهاد خود را بزرگ کنند. برای همین مجبورند وظایفی برای خود تعریف کنند که در اصل ربطی به آنها ندارد. این مساله به عهده گرفتن آموزش فرهنگ کار به نوجوانان نیز در زمره چنین طرح‌هایی است.

او با بیان اینکه ضرورت دارد نیروی کار آموزش ببینند که این آموزش در دو بعد فرهنگی و مهارتی قابل تعریف است، عنوان می‌کند: همانطور که عنوان شد در بعد فرهنگ‌سازی برای کار لازم است در کتاب‌های آموزشی سرفصل‌هایی در نظر گرفته شود. از طرف دیگر لازم است هنرستان‌ها در برابر دبیرستان‌ها تقویت شوند و دانش‌آموزان بیشتر میل به آموزش فنی و حرفه‌ای پیدا کنند. این فرهنگ را باید تغییر داد که افراد دنبال تحصیلات دبیرستان و دانشگاهی برای پشت میزنشینی هستند که این نیازمند برنامه‌ریزی دقیق در سطح کلان است و باید نهاد‌های آموزشی ما اصلاح شوند.

منشی‌زاده با اشاره به وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در زمینه نیروی کار، عنوان می‌کند: ممکن است به هر دلیل افراد در تور آموزش‌های مراکز آموزشی نیفتند و حالا قرار است وارد بازار کار شوند. در این زمینه سازمان فنی و حرفه‌ای که زیرمجموعه وزارت کار است وظایفی برعهده دارد. باید آموزش‌هایی تعریف و ارائه شود که متناسب با نیاز بازار کار است.

همواره بر این نکته تاکید شده است که در ایران افراد آموزش و مهارت کافی را برای ورود به بازار کار دریافت نمی‌کنند. این عدم آمادگی هم ریشه‌های فرهنگی و هم ریشه‌های فنی دارد. از هر کسی که بپرسید مشکل کار کجاست، انگشت اتهام را به سمت آموزش و پرورش و آموزش عالی نشانه می‌رود

او تاکید می‌کند: در زمینه تناسب ارائه آموزش و نیاز بازار کار مشکلات جدی وجود دارد که این هم خود را در نهاد‌های آموزشی نشان می‌دهد و هم در آموزش‌های فنی و حرفه‌ای وجود دارد. واقعیت این است که ما فاقد یک برنامه منسجم و دقیق هستیم و شاید به این دلیل است که شاهد موازی‌کاری‌های زیادی هستیم. پس در وهله اول باید برنامه‌ریزی کلان صورت گیرد و وظایف هر نهاد مشخص شود و در وهله بعد باید از موازی کار اجتناب کرد، چراکه موازی‌کاری حاصلی جز هدر رفت منابع ندارد.

چرا مشکلات در جای خود حل نمی‌شوند؟

بی تردید یکی از آسیب‌های کشور در زمینه برنامه‌ریزی‌های کلان این است که نهاد و سازمان‌های متعدد به مشکلی می‌پردازند که اساسا در حیطه وظایف آنها نیست. مداخله در کار دیگر سازمان‌ها باعث می‌شود نه سازمان اصلی کارش را درست انجام دهد و نه سازمان مداخله‌کننده از صرف منابع هنگفت سودی ببرد. وضعیت بازار کار ایران به دلایل مختلف مناسب نیست. نامناسب بودن شاخص‌های کلان اقتصادی بر وضعیت اشتغال و بیکاری تاثیر گذاشته و باعث شده است مشارکت اقتصادی پایین بیاید و با این وجود هم حدود سه میلیون نفر بیکار باشند. در کنار این تاثیر‌گذاری باید بر این واقعیت هم تاکید کرد که برنامه‌ریزی‌ها در زمینه اشتغال شغل مناسب نبوده‌اند. یکی از دلایل اصلی همین است که نقش و وظایف هر سازمان درست تعریف نشده است، اینطور ممکن است سازمانی برای دریافت بودجه اقدام به اجرای طرح‌هایی کند که در آن تخصص لازم را ندارد. لازم است فرهنگ کار تقویت شود و آموزش‌های مهارتی به افراد داده شود، اما این وظایف عمدتا برعهده آموزش و پرورش و آموزش عالی است. درنهایت سازمان فنی و حرفه‌ای برای کسانی که بیرون از دایره شمول این نهاد‌ها مانده‌اند آموزش‌هایی را ارائه می‌کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز