ایلنا گزارش میدهد؛
آموزش فنی و حرفهای در تور خصوصیسازی/ آموزشگاههایی که با وعده استخدام مشتری جذب میکنند
چند سالی است که در هر نهاد، سازمان و بخشی رد پای خصوصیسازی را میبینیم. رئیس سازمان فنی و حرفهای در اظهارات تازه خود بر واگذاری فعالیتهای این سازمان به بخش خصوصی تاکید کرده است؛ اتفاقی که نگرانیهایی را در زمینه توزیع ناعادلانه آموزش به وجود میآورد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حالی که حدود دو ماه پیش علی اوسط هاشمی (رئیس سازمان فنی و حرفهای) بر واگذاری بخشی از وظایف این سازمان به بخش خصوصی اشاره کرد، چند روز پیش بر این برنامه تاکید کرد و گفت که قرار است فعالیتهای آموزشی این سازمان با وجود برخی مقاومتها تا پایان سال ۱۳۹۹ به بخش غیردولتی واگذار شود. این البته اولین بار نیست که حرف از خصوصیسازی آموزشهای فنی و حرفهای به میان میآید. این سیاست چند سالی است دنبال شده و به همین مناسبت شاهد ایجاد آموزشگاههای خصوصی فنی و حرفهای در کشور بودهایم. در حالی این روند ادامه دارد که کارشناسان روابط کار بر این واقعیت اذعان دارند که نیروی کار در ایران، چه آنهایی که شاغل هستند و چه آنهایی که دنبال کار میگردند، به شدت نیازمند مهارتآموزی هستند. به دلیل اینکه دستمزدها در ایران در مورد درصد بالایی از شهروندان کفاف زندگی را نمیدهد، عملا پول خرج کردن برای آموزش امکانپذیر نیست لذا واگذاری آموزشهای فنی و حرفهای به بخش خصوصی بیشک به گرانی این آموزشها میانجامد، چون این بخش قصد دارد به سود در این زمینه دست یابد. چنین اتفاقی عدالت در آموزش را به مخاطره میاندازد؛ فقرا به دلیل نداشتن توان مالی برای فراگیری مهارتها در چرخه فقر میمانند و افرادی که تمکن مالی دارند فرصتهای بیشتری پیدا میکنند.
سازمان فنی و حرفهای چه وظایفی دارد؟
وظایف متعددی برای سازمان فنی و حرفهای که در سال ۱۳۵۹ از ادغام سه نهاد آموزشی تشکیل شد، در نظر گرفته شده است. مشارکت در برنامهریزی آموزش عمومی فنی و حرفهای کشور در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات، برنامهریزی و نظارت بر اجرای برنامههای آموزشی مصوب و مشارکت در تنظیم برنامههای آموزشی فنی و حرفهای کشور با هماهنگی سازمانهای محلی در راستای سیاستهای اشتغال و بازار کار منطقهای بخشی از وظایف این سازمان است. این سازمان همچنین وظیفه دارد آموزشهایی را به روستاییان ارائه دهد و در قبال شاغلان نیز وظایفی برعهده دارد.
آموزشهای فنی و حرفهای هم نیاز افرادی است که هنوز وارد بازار کار نشدهاند و هم افراد شاغل نیاز به آنها پیدا میکنند. اینکه در ادامه خصوصیسازی آموزش قصد داشته باشید درصد بیشتری از فعالیتهای فنی و حرفهای را به بخش خصوصی واگذار کنیم، مشکلات را افزایش میدهد
واقعیت امر این است که در دنیای امروز آموزش جایگاه مهمی پیدا کرده و به دلیل تغییرات مداومی که اتفاق میافتد حتی کسانی که مشغول کار هستند باید آموزش ببینند و دانش و مهارت خود را بهروز کنند. مهارتآموزی آنقدر مهم است که ارتباط تنگاتنگی بین فقر آموزشی و مهارتی و فقر اقتصادی برقرار میشود. توزیع عادلانه آموزش از جمله وظایف حاکمیتی است که میتواند به برابری فرصتها و کاهش فقر کمک کند، اما در سالهای اخیر به موازات خصوصیسازی در حوزههای مختلف شاهد خصوصیسازی بخش آموزش هم بودهایم. طی چند سال شهرهای مختلف کشور پر از آموزشگاهها و مراکز آموزش عالیای شده است که همه در قبال خدماتی که ارائه میدهند پول طلب میکنند. ادامه چنین روندهایی نگرانیهای زیادی ایجاد کرده است و در همین حال مسئولان سازمان فنی و حرفهای میگویند این روند را ادامه میدهند، هر چند مقاومتهایی در برابر آن وجود داشته باشد.
هزینهها را به دوش کارگران نیندازید
کاظم فرجاللهی (کارشناس روابط کار و فعال کارگری) در گفتگو با ایلنا درباره خصوصیسازی آموزشهای فنی و حرفهای میگوید: آموزشهای فنی و حرفهای هم نیاز افرادی است که هنوز وارد بازار کار نشدهاند و هم افراد شاغل نیاز به آنها پیدا میکنند. اینکه در ادامه خصوصیسازی آموزش قصد داشته باشید درصد بیشتری از فعالیتهای فنی و حرفهای را به بخش خصوصی واگذار کنیم، مشکلات را افزایش میدهد.
او توضیح میدهد: میتوان خصوصیسازی را معادل پولیسازی آموزش دانست. واقعیت این است که آن فرد حقیقی یا حقوقی که انجام بخشی از فعالیتهای سازمان فنی و حرفهای را برعهده میگیرد دنبال کسب سود و درآمد است. این چنین ما شاهد هستیم که از افراد در قبال آموزش پول دریافت میشود و این هزینه ممکن است برای بسیاری از افراد زیاد باشد.
این فعال کارگری همچنین به وظایف سازمان فنی و حرفهای در قبال نیروی شاغل اشاره میکند و میگوید: در نظر بگیرید که قرار باشد در قبال آموزش به افراد شاغل نیز پول دریافت شود، یعنی اینکه به شاغلان بگویند حتما باید فلان مهارت را یاد بگیرید تا سر کار بمانید و این افراد مجبور به پول خرج کردن شوند، مسلم است که چنین اتفاقی منجر به تضییع حقوق کارگران میشود.
او ادامه می دهد: قبلا بخشنامهها و دستورالعملهایی بود که بر اساس آنها هزینه آموزش فنی و حرفهای ضمن خدمت برعهده کارفرمایان بود. حالا هم باید همان رویه دنبال شود و خصوصیسازی آموزشهای فنی و حرفهای منجر به افزایش هزینههای نیروی کار نشود.
فرجاللهی همچنین در مورد آموزشگاههای خصوصی فنی و حرفهای میگوید: روند واگذاری فعالیتهای فنی و حرفهای چند سالی است که آغاز شده و ما شاهد گرفتن مجوز و راهاندازی آموزشگاه فنی و حرفهای هستیم. این مسلم است که باید به آموزش بها داد و این اصلا از ضروریات بازار کار ایران است، اما برخی عملکردهای آموزشگاههای خصوصی باعث به محاق رفتن اصل آموزش شده است.
او توضیح میدهد: در سالهای اخیر بارها با این تبلیغ روبهرو شدهایم که آموزش به شرط استخدام. یعنی اینکه برخی از آموزشگاههای فنی و حرفهای برای جذب مشتری وعده میدهند که ما آموزش میدهیم و مهارتجویان را به بازار کار معرفی میکنیم. ارزیابی عملکرد این آموزشگاهها نشان میدهد که اغلب اوقات این حرف چیزی جز تبلیغ تو خالی نیست. با ادامه روندهای موجود در زمینه خصوصیسازی بیش از پیش این اتفاقات میافتد.
در دنیای امروز آموزش جایگاه مهمی پیدا کرده و به دلیل تغییرات مداومی که اتفاق میافتد حتی کسانی که مشغول کار هستند باید آموزش ببینند و دانش و مهارت خود را بهروز کنند. مهارتآموزی آنقدر مهم است که ارتباط تنگاتنگی بین فقر آموزشی و مهارتی و فقر اقتصادی برقرار میشود
این فعال کارگری تاکید میکند: در بسیاری موارد خصوصیسازی منجر به کجکارکردی نهادها شده است. سازمان فنی و حرفهای وظایفی دارد. قرار است این سازمان نیروی کار را آماده کند، اما وقتی پای پول و انتفاع وسط باشد دیگر مهارتآموزی مهم نیست. ما به این صورت شاهد مدرک فروشی و تبلیغات تو خالی هستیم و مشکل نیروی کار ما که نداشتن مهارت است به قوت خود باقی خواهد ماند.
پول در آوردن از شاغل و بیکار
در حالی که بازار کار ایران با مشکلات عدیدهای روبهروست و در شرایطی که تعداد بالای بیکاران باعث میشود، رقابت در این بازار سخت باشد، شاهد این هستیم که رویکردهای سودجویانه به مقوله بیکاری و اشتغال وجود دارد. سالهاست که مسئولان در جایگاههای مختلف عنوان میکنند اولویت ما رفع بیکاری است. برنامههای خرد و کلان زیادی برای مقابله با بیکاری اجرا میشود، اما همزمان میبینیم که سیاستها و رویکردهای متناقضی نیز وجود دارد. مدام بر این نکته تاکید میشود که نیروی کار در ایران فاقد مهارت است. وقتی چنین چیزی مطرح میشود ممکن است به این فکر کنیم که مشکل اساسی را یافتهایم و میتوانیم برای رفع آن کوشش کنیم، اما همزمان میبینیم که پای پول وسط میآید. اینطور برخی کارشناسان این نکته را مطرح میکنند که تاکید بر بیمهارت بودن نیروی کار در راستای تبلیغ آموزشگاههای خصوصی طاق و جفتی است که هر روز به تعداد آنها اضافه میشود. در واقع نهادها و افرادی در ایران از شاغل و بیکار پول درمیآورند. آنها افراد بیکار را با این وعده که اگر آموزش ببینی سر کار میروی مشغول میکنند و به شاغلان هم مدام میگویند اگر میخواهی موقعیتت را حفظ کنی باید خودت را بهروز کنی. مهارتآموزی و به روز کردن دانش فی نفسه خوب هستند، اما باید دانست که سازمانها و نهادهایی بر اساس قانون وظیفه این کار را برعهده دارند. خصوصیسازی لجام گسیخته که مدتی است سر و کلهاش در آموزشهای فنی و حرفهای هم پیدا شده میتواند منجر به توزیع نامناسب و ناعادلانه آموزش، تخصص و مهارت شود و زمانی که از این خصوصیسازی طرفداری میشود باید فکری هم برای این مشکلات کرد.