ایلنا بررسی میکند؛
"شناسنامه رفاهی ایرانیان" راهی برای فشار بیشتر به کمدرآمدها/ مالیاتستانی از فراریان مالیاتی اراده قوی میخواهد
اخیرا معاون وزیر رفاه عنوان کرده قرار است شناسنامه رفاه ایرانیان صادر شود اما در پاسخ باید گفت شناسایی افراد برای مالیاتستانی وظیفه وزارت امور اقتصادی و دارایی است و ارتباطی با حوزه فعالیت وزارت رفاه ندارد. از طرف دیگر، به صرف شناسایی افراد و بنگاههایی که باید مالیات دهند و مالیات نمیدهند، مشکلی حل نمیشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در یک دهه اخیر بحثهای فراوانی درباره اقتصاد پنهان، یارانه پنهان، تشخیص تمکن مالی، ارزیابی درآمد و دارایی افراد و ... مطرح شده است. در واقع متعاقب آغاز طرح هدفمندی یارانهها این دغدغه مطرح شده است که باید وضعیت درآمد و دارایی افراد مشخص باشد. هر چند به ظاهر این کار برای شناسایی افرادی است که باید مشمول یارانههای نقدی و غیرنقدی شوند، اما به دنبال کاهش درآمدهای نفتی و وجود این اراده که باید سهم نفت را از بودجه کم کرد و سهم مالیات را افزایش داد، ارزیابی درآمد و دارایی افراد به منظور مالیاتستانی هم بوده است. هر چند پیش از اینها و زمانی که طرحهای متعدد برای ارزیابی تمکن شهروندان اجرا میشد، مسئولان علاقه داشتند که این گمانه را تکذیب کنند که قرار است دارایی و درآمد افراد زیر ذرهبین برود تا مالیات دریافت شود، در ماههای اخیر به روشنی به چنین هدفی اشاره شده است؛ کاری که هم میتواند مثبت تلقی شود، هم منفی.
صدور شناسنامه رفاهی ایرانیان
معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اظهارنظری تازه عنوان کرده است که قرار است برای هر شهروند ایرانی شناسنامه رفاهی صادر شود. احمد میدری توضیح داده است: پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان، شناسنامه اقتصادی و اجتماعی شهروندان ایرانی است که هر چه قویتر و دقیقتر باشد قطعا ثمرات بیشتری برای مردم بهدنبال خواهد داشت. اجازه بدهید با یک مثال اهمیت شناسنامه اقتصادی را توضیح بدهم. بهنظرتان چرا در دوره رضا شاه به مردم شناسنامه داده شد؟ چون آن روز دولت میخواست ارتش درست کند و با توزیع شناسنامه سربازگیری کرد. بدون شناسنامه هویتی امکان تامین حقوق مردم وجود نداشت. ۱۰۰سال پیش شناسنامه یکی از ابزارهای ضروری برای دنیای مدرن بود. حالا دولت شناسنامه اقتصادی و اجتماعی درست کرده تا از اطلاعات آن برای سیاستگذاریها، برنامهریزیها و اجرای آنها کمک گرفته شود و در مورد اخیر، حمایتها به سمت اهداف واقعی هدایت شود.
هر چند او عنوان کرده است که وجود چنین شناسنامهای حمایتهای دولتی را هدفمند میکند، اما در ادامه اظهارات خود به روشنی به موضوع مالیاتستانی هم اشاره کرده و گفته است: برخی افراد هستند که کارشان شناسنامهدار و با جواز است، اما به عمد برای کار خودشان از حساب دیگران استفاده میکنند تا مثلا از پرداخت مالیات فرار کنند. اینها هم با جامع شدن پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان شناسایی خواهند شد.
مواردی هست که افراد برای فرار مالیاتی کسبوکار خود را کسب و کار خانگی معرفی میکنند. ما باید ضوابطی بگذاریم و مثلا بگوییم درآمد بالای دو یا سه میلیون مشمول مالیات میشود، حال آنکه این درآمد نتیجه کسبوکار خانگی باشد یا ایجاد کارگاه یا کارخانه
اگر نگاهی سطحی به حرفهای معاون وزیر رفاه داشته باشیم، این گفتهها را تایید میکنیم و میگوییم چه خوب که قرار است بانک اطلاعاتی ایجاد شود و اقدامات دولت هدفمند باشد. کیست که نداند یکی از مشکلات اصلی در ایران نبود شفافیت است. درآمدهای پنهان از طرفی باعث میشود هدفمندی دچار اختلال شود و برای مثال یارانه نقدی از کسانی مانند بازنشستگان و کارگران دریغ شده و در عوض افرادی با داراییهای زیاد و درآمدهای دهها میلیونی یارانه بگیرند و از طرف دیگر فرار مالیاتی را افزایش داده است. نکته مهم در این بین این است که آیا فرار مالیاتی و فعالیت پنهان اقتصادی به صرف ایجاد یک پایگاه و دریافت اطلاعات رفع و رجوع میشود؟
فراریان مالیاتی پنهان نیستند
فرهاد دژپسند (وزیر امور اقتصادی و دارایی) میگوید: بین ۲۵ تا ۴۰ هزار فرار مالیاتی داریم که مبلغ بسیار بزرگی است. برای مسدود کردن راههای فرار مالیاتی نیازمند بسیج عقلانی جمعی هستیم.
امیدعلی پارسا (رئیس سازمان امور مالیاتی) نیز عنوان میکند: بر اساس برآوردها حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی داریم که رقم بسیار بزرگی است.
برخی کارشناسان و اقتصاددانان به این اعداد و ارقام شک دارند و میگویند فرار مالیاتی در ایران بسیار بیشتر از اینهاست. بدون اینکه بخواهیم در آمار رسمی تشکیک کنیم، باید به این واقعیت اذعان کرد که بسیاری از فراریان مالیاتی مشخص هستند و از نمایندگان مجلس گرفته تا مسئولان دولتی کاملا از فعالیت آنها اطلاع دارند. با این همه، به نظر میرسد ارادهای برای جلوگیری از به دام انداختن فراریان مالیاتی وجود ندارد. بر این اساس باید گفت که با ایجاد شناسنامه رفاهی کمکی به جلوگیری از فرار مالیاتی نمیکنیم و تنها این دغدغه ایجاد میشود که قرار است برخی کسبوکارها با درآمدهای نه چندان زیاد به تور مالیاتی بیفتند.
سنگ بزرگ نشانه نزدن است
آلبرت بغزیان (اقتصاددان و استان دانشگاه) درباره کمک شناسنامه رفاهی به جلوگیری از فرار مالیاتی به ایلنا میگوید: اول باید گفت که شناسایی افراد برای مالیاتستانی وظیفه وزارت امور اقتصادی و دارایی است و ارتباطی با حوزه فعالیت وزارت رفاه ندارد. از طرف دیگر، بحث مهم این است که به صرف شناسایی افراد و بنگاههایی که باید مالیات دهند و مالیات نمیدهند، مشکل رفع نمیشود.
او ادامه میدهد: ما فرار مالیاتی را یک مشکل بزرگ در اقتصاد میبینیم. رفع این مشکل نیازمند صورت دادن مجموعهای از اقدامات است. اول باید قوانین لازم برای مالیاتستانی تدوین یا قوانین موجود اصلاح شود. ما باید قوانین مشخصی درباره مالیاتستانی از عایدی مسکن، داراییهای نقدی، کسب و کارها و ... داشته باشیم. اینکه بخواهیم برای همه و در طرحی گسترده شناسنامه رفاهی صادر کنیم مصداق سنگ بزرگی است که نشانه نزدن است.
این اقتصاددان در رابطه با این موضوع که شهروندان نگران هستند که طرحهایی مانند صدور شناسنامه رفاهی همواره برای مالیاتستانی از شهروندانی با درآمدهای کم است، عنوان میکند: یکی از موضوعات مطرح مالیاتستانی از کسب و کارهای خانگی است. میدانیم که افرادی با عنوان کسبوکار خانگی از دادن مالیات اجتناب میکنند. نفس اینکه ما از فعالیتهای اقتصادی مانند کسبوکارهای خانگی مالیات بگیریم، بد نیست، اما باید تعریف و ضوابط مشخصی وجود داشته باشد.
او تصریح میکند: باید مشخص شود حد و حدود کسبوکار خانگی چیست. زمانی ما به فعالیت یک زن سرپرست خانوار که چیزی در یک اتاق از خانه خودش تولید میکند کسب وکار خانگی میگوییم و زمانی هم هست که فردی در دو یا سه طبقه یک کسبوکار راه انداخته، سایت و درگاه فروش دارد، محصولش را به جاهای مختلف میفرستد و درآمد بالایی هم دارد. آن کسی که درآمد بالایی دارد باید مالیات بدهد.
بغزیان با بیان اینکه مالیات بر درآمد یک امر پذیرفته شده است، میگوید: مواردی هست که افراد برای فرار مالیاتی کسبوکار خود را کسب و کار خانگی معرفی میکنند. ما باید ضوابطی بگذاریم و مثلا بگوییم درآمد بالای دو یا سه میلیون مشمول مالیات میشود، حال آنکه این درآمد نتیجه کسبوکار خانگی باشد یا ایجاد کارگاه یا کارخانه.
دولت شناسنامه اقتصادی و اجتماعی درست کرده تا از اطلاعات آن برای سیاستگذاریها، برنامهریزیها و اجرای آنها کمک گرفته شود و در مورد اخیر، حمایتها به سمت اهداف واقعی هدایت شود
او تاکید میکند: مسائل مربوط به مالیاتستانی مسائل پیچیدهای هستند. در وهله اول ما نیازمند تدوین قوانین دقیق و مشخص در این زمینه هستیم و در مرحله بعد باید اراده قوی برای مالیاتستانی از فراریان مالیات و افرادی که به ناحق از مالیاتدهی معاف شدهاند، وجود داشته باشد.
نور تاباندن به بخش تاریک اقتصاد
بر اساس برخی برآوردها ۳۰ درصد اقتصاد ایران پنهان و زیرزمینی است. علاوه بر این، معافیتهای در مورد فعالیت برخی از بخشها و نهادها وجود دارد. مالیاتستانی از بخش پنهانی اقتصاد و همچنین معافشدگان از مالیات نیازمند نور تاباندن به این بخشها و همچنین اصلاح قوانین و برداشتن معافیتهای نابجاست. یکی از نقدهای مطرح شده درباره مالیاتستانی در ایران این است که افراد و نهادهایی که درآمدهای بسیار بالا دارند در مواردی درآمد خود را پنهان میکنند و مالیات نمیدهند، در مقابل دولت با سختگیری از حقوقبگیران و دارندگان کسب و کارهای خرد مالیات میگیرد. هر چند کارکرد شناسنامه رفاهی ایرانیان فقط رصد مالیاتی نیست و اطلاعات موجود در این شناسنامه میتواند مبنای خوبی برای پرداخت حمایتهای معیشتی باشد، اما تا زمانی که در مورد مالیاتستانی اعتمادسازی نشود، نمیتوان انتظار داشت شهروندان در دادن اطلاعات درست و دقیق با صداقت و بدون پنهانکاری رفتار کنند.