ایلنا بررسی میکند؛
یک دهه دیگر نیمی از مشاغل امروزی نابود میشوند/ نیروی کار در ایران چارهای ندارد جز تطبیق خود با تحولات جدید
نیروی کار ایران چقدر خود را با تحولات شتابان دنیای امروز تطبیق میدهد؟ بررسیها مشخص میکند مشاغل مدام در حال از بین رفتن هستند و شغلهای جدیدی جایگزین آنها میشوند اما نیروی کار فعلی و آینده ایران چقدر در متن این تحولات قرار دارند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، اگر یک صفت برازنده دنیای امروز باشد، چیزی جز «شتابان» نیست. در همه عرصهها با تحولات شتابانی روبهرو هستیم و این شتاب با خود تغییر و تحولات بیشماری پدید میآورد. روزی نیست که در عرصهای شاهد از بین رفتن چیزهای قدیمی و جایگزین شدن چیزهای نو نباشیم. بازار کار به عنوان عرصهای که ارتباط تنگاتنگی با فناوریهای جدید و مهارتهای نو دارد، این شتاب را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. در بازار کار به دلیل اینکه باید منافع اقتصادی تامین شود، تحول و تغییر همواره در دستور کار قرار دارد. اینگونه است که مدام شاهد از بین رفتن مشاغل کهنه، تغییر شکل و شمایل مشاغل و پدید آمدن مشاغلی تازهای هستیم که تا قبل از این وجود نداشته است.
روایتی از تحولات شتابان بازار کار
«بر اساس ارزیابیها و مطالعات انجام شده بیش از ۴۷ درصد رشتهها و مشاغل موجود طی ۱۱ سال آینده در کشورهای توسعه یافته حذف خواهند شد.» این اظهارات را دوم آذر امسال علی اوسط هاشمی (معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور) بیان کرد. نظیر چنین اظهاراتی بارها در سالهای اخیر از طرف مسئولان مختلف بیان شده است. برای مثال سال ۹۶ محمدجواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات) با بیان اینکه در نتیجه تغییر فناوری و ورود فناوریهای جدید موقعیتهای جدید شغلی ایجاد میشود که تا چهار برابر شغلهای سنتی هستند، عنوان کرد: از بین رفتن ۴۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار شغل را پیشبینی میکنیم که در ازای آنها تا چهار برابر مشاغل جدید ایجاد خواهد شد.
ما قبلا و زمانی که یک کارگر خود را متعلق به کارگاه یا کارخانه میدانست شاهد دلسوزی او برای کار بودیم. اگر دستگاه خراب میشد تا صبح تلاش میکرد آن را راه بیندازد تا کارگر شیفت بعد بیکار نماند، اما اکنون در مواردی شاهد این هستیم که کارگر خوشحال میشود از اینکه دستگاه خراب شود و کار بخوابد
در این بین نکته مهم و نگرانکنندهای که در رابطه با بازار کار ایران وجود دارد این است که نیروی کار ایران تا چه حد قادر به تطبیق خود با شرایط جدید است. بر اساس آمارهای رسمی حدود سه میلیون بیکار در ایران وجود دارد. وجود این تعداد بیکار رقابت برای یافتن شغل را شدید میکند. از طرف دیگر نداشتن امنیت شغلی و ریزش مشاغل یکی از مشکلات عدیده بازار کار است. میتوان بحث داشتن مهارت و یادگیری مهارتهای جدید را در ارتباط با تغییراتی که در مشاغل رخ میدهد، بررسی کرد. اگر نیروی کار نتواند خود را با تغییرات جدید تطبیق دهد، ناچار به ترک بازار کار و احتمالا جایگزینی با نیروی تازهنفسی است که مهارتهای جدید را میداند. این اتفاق در بسیاری موارد در ایران در سالهای اخیر رخ داده و منجر به بیکاری دستهای از افراد شده است. با این وجود، این تنها خطر نیست. همواره عنوان میشود که مراکز آموزشی ما اعم از مدارس و مراکز آموزش عالی نیروی متبحر و ماهر برای بازار کار تربیت نمیکنند. بیم آن میرود که با تحولات شتابان بازار کار روز به روز از تعداد نیروی ماهر کاسته شود که این خود منجر به کاهش بهرهوری خواهد شد. در واقع تحولات شتابان بازار کار ما را با دو ضرورت روبهرو میکند. نخست اینکه چه تمهیداتی برای افزایش مهارت نیروی کار و تطبیق آن با شرایط جدید اندیشیدهایم و دوم اینکه نیروی کار تازه نفس را چطور تربیت میکنیم تا آماده ورود به بازار کار باشند.
هاشمی در اظهارات دوم آذر خود عنوان کرده است: باید رشتهها و استانداردهای جدید آموزشی جایگزین و متناسب با فناوریها و پیشرفتهای الکترونیکی لحاظ کرد.
باید دید چنین پیشبینیهایی چقدر عملی میشود و از طرف دیگر آموزش نیروی کاری که در حال حاضر فعال است تا چه حد در دستور کار قرار خواهد داشت.
آشتی کارگر و کارفرما
عبدالله مختاری (کارشناس روابط کار) در گفتگو با ایلنا میگوید: بحث مهارتآموزی افرادی که برای بازار کار آماده میشوند بارها مطرح شده است. همه میدانیم که بازار کار نیاز به نیروی ماهر دارد و همه میدانیم که در این زمینه مشکلاتی داریم و باید تغییراتی ایجاد کنیم.
او ادامه می دهد: در بحث تطبیق با تغییر و تحولات بازار کار موضوع دیگر آموزش نیروی کاری است که در حال فعالیت است. آموزش ضمن خدمت موضوعی است که مورد توجه قرار گرفته، اما عملی شدن آن با مشکلاتی روبهرو است. بحث مهم در این زمینه این است که فقط نباید از کارفرما انتظار داشت که کلاس ضمن خدمت برای افراد بگذارد و بخواهد افراد را با تحولات روز آشنا کند. کارگران نیز باید خود را به روز رسانی کنند.
این کارشناس روابط کار در جواب این سوال که آیا با حقوق حداقلی کارگران که کفاف مخارج آنها را نمیدهد و با امنیت شغلی پایین میتوان انتظار داشت کارگران خود را به روز رسانی کنند، میگوید: این دو معضل بسیار مهم است و باید رفع شوند تا بتوانیم فعالیتهای اصلاحی دیگر را صورت دهیم. واقعیت این است که کارگران در ایران مشکلات معیشتی دارند و بدتر از آن امنیت شغلی در شرایط بسیار بدی قرار دارد.
او ادامه میدهد: وقتی یک نیروی کار قرارداد سه ماهه دارد به تعبیر ساده دل نمیسوزاند. ما قبلا و زمانی که یک کارگر خود را متعلق به کارگاه یا کارخانه میدانست شاهد دلسوزی او برای کار بودیم. اگر دستگاه خراب میشد تا صبح تلاش میکرد آن را راه بیندازد تا کارگر شیفت بعد بیکار نماند، اما اکنون در مواردی شاهد این هستیم که کارگر خوشحال میشود از اینکه دستگاه خراب شود و کار بخوابد.
مختاری با بیان اینکه فرهنگ کار در ایران به دلایل مختلف مخدوش شده، عنوان میکند: در اکثر موارد کارفرما فقط به فکر سود بیشتر است و کارگر به فکر معیشت خود. در چنین شرایطی دلسوزی برای کار اتفاق نمیافتد و فرد نیز به فکر افزایش مهارت خود و تغییر و تحول و نوآوری نیست. در واقع باید بین کارگر و کارفرما آشتی برقرار کرد که این نتیجه سیاستگذاریهای درست در سطح کلان است.
بر اساس ارزیابیها و مطالعات انجام شده بیش از ۴۷ درصد رشتهها و مشاغل موجود طی ۱۱ سال آینده در کشورهای توسعه یافته حذف خواهند شد
او با بیان اینکه باید چنین چیزی جا بیفتد که امنیت شغلی و معیشتی کارگران به نفع کارفرمایان نیز هست، میگوید: در مواردی کارفرمایان این فکر را دارند قرارداد موقت بستن به نفع آنهاست، اما واقعیت این است که قرارداد موقت علاوه بر کاهش بهرهوری، باعث از دست رفتن کارگر ماهر و با تجربه میشود. در واقع تعدیل مدام نیرو منجر به نوعی اطلاعات فروشی میشود. کارگر اخراجی کار را یاد گرفته و به جایی دیگر میرود و تجربیاتش را در اختیار کارفرمایی دیگر قرار میدهد. باید در زمینه فرهنگ کار فعالیت داشت و البته بهبود این فرهنگ منوط به رعایت قوانین و ضوابط کار است.
اهمیت بیشتر نقش نیروی انسانی
با ورود ماشینهای پیشرفته به بازار کار این موضوع مطرح میشود که روز به روز نقش نیروی انسانی کمتر میشود. برخی گمان میکنند ماشینها در حال تسخیر بازار کار هستند و اگر به همین صورت پیش برویم در آیندهای نزدیک دیگر احتیاج به نیروی انسانی نیست. واقعیت اما این است که به موازات پیشرفت و ورود فناوریهای جدید مهارتها نیز پیشرفت کرده و بازار کار به نیروهایی احتیاج دارد که بتوانند به خوبی با ماشینها کار کنند. شاید روز به روز از فعالیت یدی نیروی کار کاسته شود، اما به همین میزان نیروی انسانی احتیاج به مهارتهای فکری و شناختی بیشتر پیدا میکند. نیروی کار ایرانی اگر میخواهد در بازار کار حفظ شده و قافیه را به بیکاران در جستوجوی کار نبازد، باید خود را به روز کرده و مهارتآموزی کند. در این بین کارفرمایان نقش مهمی در بهروزرسانی نیروی کار خود دارند. آنها باید آموزش ضمن خدمت را نوعی سرمایهگذاری در نظر بگیرند، نه هزینه و از طرف دیگر با بهبود معیشت نیروی کار و ایجاد امنیت شغلی تعلق خاطر نیروی کار را افزایش دهند.