ایلنا در روز بیمه بررسی میکند؛
ضرورت تشکیل پرونده الکترونیکی درمان برای کارگران/"بیماری" نباید کارگر را "فقیر" کند
جواب این سوال که "هزینههای درمان چه کسانی را فقیر میکند؟" کمابیش روشن است. این افراد عمدتا حداقلیبگیرانی هستند که وقتی مجبور میشوند بروند دکتر و احیانا در بیمارستان بستری شوند، فقیر میشوند. بیکاری چنین افرادی به دلیل بیماری نیز میتواند عامل ثانویه در فقیر شدن آنها باشد، اما آنها عمدتا چون حقوقِ بسیار کمی میگیرند از پس هزینههای کمرشکن درمان برنمیآیند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این آرزو که امیدوارم گرفتار دوا و دکتر نشوی، هر چند به این معنی است که درد و رنج بیماری زیاد و گاه خارج از حد تحمل است، میتواند ریشه در این واقعیت هم داشته باشد که بیمار شدن هزینه دارد، جیب آدم را خالی میکند و ممکن است باعث شود فرد به زیر خط فقر سقوط کند.
هر از گاهی اظهارنظری درباره این صورت میگیرد که سالانه تعداد قابل توجهی از افراد به دلیل هزینههای ناشی از درمان زیر خط فقر میروند. اعدادی نیز بین ۴۰۰ هزار تا سه میلیون نفر برای افرادی که سالانه به دلیل هزینههای درمان زیر خط فر میروند، ذکر میشود.
دوم اردیبهشت امسال ایرج حریرچی (قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) گفت: طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، در دنیا سالانه حدود ۱۰۰ میلیون نفر به دلیل هزینههای بهداشتی و درمانی زیر خط فقر میروند، درحالیکه نصف مردم دنیا خدمات بهداشتی درمانی ناقص دریافت میکنند. قبل از اجرای طرح تحول سلامت سالانه ۰.۸۳ درصد مردم ما زیر خط فقر میرفتند. بعد از اجرای طرح تحول سلامت اتفاقات مهمی افتاد. این آمار در حال حاضر ۰.۵۱ درصد رسیده است.
حتی اگر بدون اما و اگر این آمار دولتی را بپذیریم، واقعیت این است که فقیر شدن به دلیل بیماری مساله مهمی است که تبعات مختلفی به دنبال دارد. باید برنامهریزی دقیقی صورت گیرد تا افراد به دلیل بیماری زیر خط فقر نروند. برای برنامهریزی در این زمینه ابتدا باید دریافت که چه کسانی به دلیل هزینههای درمان زیر خط فقر میروند؟
هزینههای درمان چه کسانی را فقیر میکند؟
جواب این سوال که "هزینههای درمان چه کسانی را فقیر میکند؟" کمابیش روشن است. نکته مهم در این زمینه این است که نباید دو مساله با هم اشتباه گرفته شوند. اینکه افرادی که درآمد ندارند و فقیر هستند خارج از آمار افرادی هستند که به دلیل هزینههای درمان فقیر میشوند. وقتی برای مثال میگوییم سالانه ۴۰۰ هزار نفر به دلیل هزینههای درمان بیمار میشوند، به این معنا نیست که تنها ۴۰۰ هزار نفر در کشور هستند که از پس هزینههای درمان خود برنمیآیند، بلکه به این معناست که سالانه این تعداد به کسانی که پول درمان ندارند، اضافه میشود. دهها هزار نفری که سالانه به دلیل هزینههای درمان زیر خط فقر میروند، افرادی هستند که فقیر نیستند، اما احتمالا چسبیده به خطر فقر هستند. میتوان به آسانی متوجه شد که این افراد عمدتا حداقلیبگیرانی هستند که وقتی مجبور میشوند بروند دکتر و احیانا در بیمارستان بستری شوند، فقیر میشوند. بیکاری چنین افرادی به دلیل بیماری نیز میتواند عامل ثانویه در فقیر شدن آنها باشد، اما آنها عمدتا چون حقوقِ بسیار کمی میگیرند از پس هزینههای کمرشکن درمان برنمیآیند.
چه باید کرد که هزینههای درمان افراد را فقیر نکند؟
جواب این سوال نیز کمابیش مشخص است. در جوامع مختلف استفاده از نظامات رفاهی در حوزه درمان باعث میشود افراد به وقت بیماری غم هزینه درمان را نخورند و به این دلیل زیر خط فقر نروند. در ایران نیز چنین نظامهایی وجود دارد. بیمهها، به ویژه بیمههای اجباری و بیمههای عمومی نظیر بیمه سلامت، قرار است مشکلات در این زمینه را رفع کند، اما کیست که نداند این بیمهها در موارد زیادی بیتاثیر هستند و عملا باعث کاهش هزینهها به قدر کافی نمیشوند. به همین دلیل ما انواع و اقسام بیمه در حوزه درمان داریم که مشخصترین آن بیمه عادی و بیمه تکمیلی است. وقتی بیمه تکمیلی، بیمه طلایی، بیمه ویژه کارمندان نهادهای خاص و ... وجود دارد، یعنی اینکه بیمه عادی عملا پوشش مناسبی ندارد. چنین واقعیتی را وقتِ مراجعه به مراکز طرف قرارداد بیمه تامین اجتماعی و مراکز درمانی این سازمان به وضوح میبینیم. کاستیها به قدری زیاد است که مدام کارشناسان و نمایندگان مجلس درخواست میکنند اصلاحاتی صورت گیرد.
هزینههای درمان کارگران که بخش مهمی از درآمد آنها را میبلعد به دلایل مختلف بالاست. اول اینکه نظام درمان، ارجاع و حتی تشخیص دچار مشکل است و در ثانی اینکه ساختار مناسبی برای رفع مشکلات درمانی نیست. در نهایت اینکه باید منابعی که برای رفاه عمومی در نظر گرفته شده به سمت مواردی چون درمان نیز هدایت شود.
همین اخیرا همایون هاشمی (عضو کمیسیون بهداشت و درمانی مجلس) گفت: بیمهها میتوانند درصد قابل توجهی از هزینههای درمان را کاهش دهند. در این رابطه نیاز است بیمهها در حوزه درمان فعالتر شوند و دولت یارانهها و مشوقهایی را برای آنها در نظر بگیرد و همچنین بدهی خود را به آنها پرداخت کند تا بیمهها چابکتر و فعالتر شوند و بتوانند خدمات بهتر، دقیقتر و بیشتری را به مردم ارائه کنند.
کاهش هزینههای درمانی کارگران
عبدالله مختاری (فعال کارگری) با اشاره به اینکه به دلیل کاستیهایی که در بخش درمان و همچنین بیمهها وجود دارد، کارگران متحمل هزینههای زیادی شده و ممکن است در مواجهه با یک بیماری ادامهدار، زیر خط فقر بروند، میگوید: مشکل اصلی در این زمینه نبود یک پرونده الکترونیکی درمان است که افراد را هدایت و از تکرار بیدلیل آنها به پزشک جلوگیری کند.
او ادامه میدهد: میبینیم که اطلاعات پزشکی افراد به صورت متمرکز وجود ندارد. از طرف دیگر درمانگاههای تامین اجتماعی به گونهای عمل میکنند که نیاز افراد به مراجعه به پزشک را رفع نمیکند.
این فعال کارگری با بیان اینکه شاهد این هستیم که پزشکان در مراکز تامین اجتماعی افراد را در مدت کوتاهی ویزیت و از نوشتن برخی داروها اجتناب میکنند، میگوید: نتیجه کار این میشود که دوباره فرد به مرکز درمان تامین اجتماعی رجوع میکند و وقت و هزینه بیشتری تلف میشود. همچنین پوششهای مناسبی وجود ندارد و ما با انواع و اقسام بیمهها روبهرو هستیم، آنقدر که خیلیها خدمات درمانی تامین اجتماعی را بیاثر میدانند.
او عنوان میکند: لازم است سازمان تامین اجتماعی افراد تحت پوشش خود را به مراکزی بیرون از خودش ارجاع دهد، اما تمرکز را بر مراکز خودش گذاشته و از تاثیر خود کاسته است.
مختاری با بیان اینکه به صورت کلی باید تصمیماتی در سطح کلان گرفته شود تا هزینههای درمان پایین بیاید، میگوید: برای مثال ما در سالهای اخیر درگیر موضوع مهمی به نام هدفمندی یارانهها بودهایم. اگر سودی از طرح حاصل میشود و اگر قرار است حمایتی صورت گیرد میتوان این حمایتها را به بخش درمان و به صورت کلی بخشهای رفاهی سوق داد. این چنین نارضایتی عمومی کاهش مییابد.
او تاکید میکند: هزینههای درمان کارگران که بخش مهمی از درآمد آنها را میبلعد به دلایل مختلف بالاست. اول اینکه نظام درمان، ارجاع و حتی تشخیص دچار مشکل است و در ثانی اینکه ساختار مناسبی برای رفع مشکلات درمانی نیست. در نهایت اینکه باید منابعی که برای رفاه عمومی در نظر گرفته شده به سمت مواردی چون درمان نیز هدایت شود.
کارگران بیمار در تیررس فقر
کارگران حداقلیبگیر مهمترین قشری هستند که با بیمار شدن ممکن است فقیر هم بشوند. فقیر شدن بر اثر بیماری عمدتا به دو دلیل رخ میدهد. در وهله اول بیماری ممکن است باعث بیکاری افراد شود. این موضوع در ایران و در شرایط فعلی زیاد اتفاق میافتد. قراردادهای موقت کار دست کارفرمایان را بازمیگذارد که کارگری را که یک دوره بیماری طولانی مدت دارد، اخراج کنند. دلیل دیگری که ممکن است به فقر کارگران به دلیل بیکاری بینجامد، هزینههای بالای درمان و عدم پوشش بیمهای است. کارگران بیمه اجباری دارند و تامین اجتماعی خدمات درمانی ارائه میدهد، اما در کیفیت و توزیع عادلانه خدمات درمانی تردید وجود دارد. کارگران اگر میخواهند از خدمات درمانی این سازمان بهره بگیرند باید به مراکز آن مراجعه کنند، حال آنکه نبود ساختار مناسب باعث میشود این افراد بارها و بارها به مراکز درمانی سازمان تامین اجتماعی مراجعه کنند و باعث شلوغی مراکز درمانی شوند. مراجعه کنندگان به مراکز درمانی تامین اجتماعی گلهمند از شلوغی این مراکز و خدمات آن هستند. برای مثال شلوغی باعث میشود میانگین زمان ویزیت بیماران کم شود. ابتدا لازم است با تشکیل پرونده الکترونیکی درمان نوعی هدایت درمان و مراجعه به پزشک اتفاق بیفتد و در درجه دوم باید به گونهای عمل کرد که مراکز بیشتری با توزیع جغرافیایی مناسب در اختیار کارگرانی قرار گیرد که دچار بیماری میشوند. این چنین هزینههای درمانی کارگران کاهش مییابد و سالانه افراد کمتری به دلیل هزینههای درمان زیر خط فقر میروند.