کاظم فرجاللهی:
فقیر شدن تدریجی بازنشستگان را در دستور کار قرار دادهاند/ کانونهای بازنشستگی اغلب کارآمد نیستند
یک فعال صنفی بازنشستگان با تاکید بر حق کنشگری صنفی، مطالبات و دغدغههای بازنشستگان را برمیشمارد؛ بازنشستگانی که هر سال فقیرتر میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نوزدهم آبان ماه، بازنشستگان صندوقهای مختلف، از بازنشستگان صندوق کشوری و فولاد گرفته تا مستمریبگیران صندوق تامین اجتماعی برای چندمین بار در ماههای گذشته، مقابل خانه ملت آمدند تا به شرایط نامناسب معیشتی خود اعتراض کنند. این اعتراض گرچه پا نگرفت اما بازنشستگان توانستند خواستههای خود را به گوش همگان برسانند: چرا ما در چنین وضعیتی به سر میبریم؟!
کاظم فرجاللهی (فعال صنفی کارگران و بازنشسته) که خود بازنشسته چیت ری است؛ در ارتباط با مطالبات بازنشستگان میگوید: سوال اول ما از مسئولان این است که چرا شرایط زیست و برخورداری جمعیت چند میلیونی بازنشسته باید این چنین باشد؟ بازنشستگانی که بهطور میانگین هر یک در این سرزمین، سی سال کار و زندگی شرافتمندانهای داشتهاند، اکنون با حقوقهای بازنشستگی کمتر از یک سوم خط فقر و بدون برخورداری از امکانات رفاهی و بهداشتی و دسترسی به مسکن مناسب، باید تا این اندازه در شرایطی نامناسب و دور از شان و کرامت انسانی یک شهروند باشند که به رغم ابتلا به انواع بیماریها و ناتوانیها مجبور به تجمعهای اعتراضی مکرر بشوند؟ تجمع هایی که به دلیل بیتوجهی مسئولان تاکنون هیچ نتیجه مثبتی هم در پی نداشته است.
او در ادامه بر «حق اعتراض همه گروههای اجتماعی» از جمله بازنشستگان تاکید میکند: در جامعهای که مسئولان آن در سخنرانیها و مصاحبهها، به ویژه در هنگامههای انتخابات و نیاز به صندوق رای، همگی در ظاهر بر آزادی و حق اعتراض مسالمتآمیز تمامی شهروندان تاکید دارند چرا باید با یک حرکت اعتراضی، آن هم گروهی زن و مرد بازنشسته، مخالفتی صورت بگیرد یا از برگزاری آن جلوگیری بشود؟
فرجاللهی ادامه میدهد: بازنشستگان اضافه بر تحمل هزینههای سنگین، به دلیل سالمندی، درگیر انواع بیماریها و ناتواناییهایی هستند که برای معالجه یا کنترل آنها به دلیل نبود پوشش کامل خدمات بیمهای، مبالغِ سنگینی را باید بپردازند و در این شرایط بازهم به دلیل سالمند بودن و داشتن موقعیت" بزرگی" در خانوده و فامیل، ناگزیر از رفت و آمدها و پذیرایی از مهمانهایی در همین ارتباط و پرداخت هزینههای قابل ملاحظهای هستند.
او به تعدد ردههای شغلی و تبعیض دریافتی گریز میزند: به دلیل شرایط نامناسب کار در ایران و تقسیم نادرست مزد بین بخشهای مختلف و نامهای گوناگون، کارگران و تمامی حقوقبگیران در هنگام بازنشسته شدن و محاسبه حقوق بازنشستگی (توسط صندوق های بازنشستگی) یکباره بخش قابل توجهی از دریافتی ماهانه خود را از دست میدهند. با این همه بر اساس یک سنت بسیار نادرست، در پایان سال و هنگام افزایش سالانه مزدها، که خود داستانی پراز آب چشم است، همه ساله میزان افرایش حقوق و مستمری بازنشستگان، چند درصد کمتر از افزایش مزد مصوب همان سال اعمال میشود. ادامه این روند به معنی فقیرتر شدن تدریجی بازنشستگان است.
چرا کانونها کارآمد نیستند؟
چه کسی باید از منافع بازنشستگان دفاع کند؛ چرا تشکلهای موجود کارا نیستند؛ فرجاللهی در این ارتباط میگوید: بازنشستگان، اعم از بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی و یا صندوق های دیگر، علیالظاهر دارای "کانونها" تشکلهای صنفی هستند که بر حسب قاعده باید از منافع بازنشستگان دفاع کند. این نهادها که گونهای دیگر از تشکلهای رسمی کارگری هستند به دلیل دقیقاٌ مشابه، نه مستقل از نفوذ و دخالت دولت و دستگاههای قدرت هستند و نه معمولاً فرایندی دمکراتیک و سالم برای گزینش هیات مدیرهها و ارکان ساماندهی و هدایت در خود دارند و به همین دلیل اغلب کارآمد و مورد اعتماد انبوه بازنشستگان نیستند.
او ادامه میدهد: به دلایل فوق کم کم درمیان بازنشستگانِ سازمانها و دستگاههای مختلف، گروههایی، البته در فضای مجازی، با نام و نشانهای ویژه خود بازنشستگان پدیدار شدهاند. این گروهها مستقل از تشکلهای رسمی توانستهاند در فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و به نامهنگاری، رایزنی با مسئولان و کنشگری بپردازند.
این فعال کارگری تاکید میکند: در تجمع اخیر، گروههایی از بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی و بازنشستگان کشوری شامل معلمان، کارمندان، کارکنان صنایع فولاد و... که به مجموعهی شرایط زندگی خود اعتراض دارند، اعتراض خود را علنی کردند. اعتراض مسالمتآمیز آنها نیز به وضع زیست و معیشت خود، مطابق با اصل بیست و هفتم قانون اساسی، آزاد و قانونی بوده و ممانعت از برگزاری آن، نقض آزادی و حقوق شهروندی مردمان است.