ایلنا گزارش میدهد؛
تله فقر برای کارگران در جستجوی مسکن/ آرزومندی کارگران برای اجاره خانه در شوش و مولوی
مشکل آنقدر زیاد شده که کارگران توان پرداخت اجاره خانه را ندارند آنهم در تهران به طور متوسط خانهها با متراژ ۱۳ میلیون معامله میشوند و خانههای لوکس و لاکچری تا متری ۶۰ تا ۷۰ میلیون نیز خرید و فروش میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تورم بیش از ۱۰۰ درصدی در حوزه مسکن باعث شده تا کارگران و بازنشستگان حداقلبگیر با مشکل تامین مسکن روبهرو باشند. مشکل آنقدر زیاد شده که حتی کارگران توان پرداخت اجاره خانه را ندارند. در تهران به طور متوسط خانههایی با متراژ ۱۳ میلیون معامله میشود، اما خانههای لوکس و لاکچری تا متری ۶۰ تا ۷۰ میلیون و گاهاً خیلی بیشتر نیز خرید و فروش میشوند.
طبق گزارش بانک مرکزی متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران۱۲ میلیون و ۷۲۰ هزار تومان بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۰.۴ و ۴۷.۷ درصد افزایش نشان میدهد. در نتیجه همین مسئله تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی نسبت به ماه مشابه سال قبل کاهش داشته است.
این در حالی است که امسال حق مسکن کارگران با یک افزایش ۶۰ هزار تومانی به ۱۰۰ هزار تومان رسید. اگر پرداخت یک سوم دستمزد کارگران بابت اجاره خانه را معقول ارزیابی کنیم، این مقدار برابر با هشت میلیون تومان رهن خانه خواهد بود که الان محلهایی مثل نواب نیز قیمت خانههای چهل متری بیش از هفتاد میلیون تومان است. این رقم خود نشاندهنده وضعیت نابهسامان بازار مسکن است. کارگران پولی بابت پرداخت اجاره بهای خود ندارند و این مسئله در سالهای آتی بحرانیتر میشود و قدرت خرید کارگران روز به روز نزول خواهد کرد.
اگر پرداخت یک سوم حداقل دستمزد کارگری بابت اجاره خانه معقول باشد؛ معادل ۷میلیون رهن میشود که اجاره خانه ۴۰متری در شوش و مولوی و پامنار و هروی هم آرزو خواهد بود! حتی به اجاره خانه در شهریار هم نمیرسد! ضمناً حق مسکن ۱۰۰ هزار تومان است! در چنین شرایطی البته نمایندگان مجلس و دولت دم از طرحهای حمایتی برای کارگران میزنند، اما همه این طرحها در حد حرف باقی میماند. طرح «صندوق حمایت از مستاجران» اگرچه از خرداد ماه دستمایه تبلیغات برای عدهای بوده است اما از همان زمان تا الان نه جرئیاتی از آن بیرون آمده و نه مسائلی مثل بودجه و دستگاه اجراکننده و ... در مورد آن مشخص شده است. طرح «اجاره به شرط تملیک» نیز از سوی افراد دیگری مطرح شده که براساس آن قرار است خانههای رو به اتمام مسکن مهر به بازنشستگان تعلق بگیرد. به این طرح نیز انتقاداتی وارد شده است. از جمله اینکه مسکن مهر امکانات لازم برای ساکن شدن کارگران را ندارد و این مسئله تحمیل نوعی حاشیهنشینی به کارگران است.
با پدیدهای به نام مصیبت تامین مسکن برای دهکهای پایین درآمدی دچار هستیم
علیرضا حیدری (فعال کارگری) ضمن اشاره به مشکلات کارگران در اجاره و خرید مسکن با توجه به افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی خانه نسبت به سال گذشته، اظهار داشت: تا سال ۹۶ که مسکن در وضعیت رکود بود اما به تناسب تولید و عرضهای وجود داشت و برخی متقاضیان با وام بانکی خانهدار میشدند، به نسبت وضعیت امروز مسکن اوضاع بهتری داشتیم.
وی افزود: در حال حاضر مسکن تا بیش از ۱۰۰ درصد رشد داشته و تقاضا به شدت کاهش یافته است. کسانی که تا قبل از این انگیزهای برای خرید داشتند، عملاً انگیزهشان از بین رفته و توان بازپرداخت وامهای مسکن را نیز ندارند. وامهای مسکن نیز به اندازه خانهدار شدن نیست.
این فعال کارگری تصریح کرد: ما نظام عرضه و تقاضا را به هم ریختیم؛ تعادلها را جابهجا کردیم و الان تقاضایی برای مسکن وجود ندارد. این همه درهم ریختگی در خصوص مسکن استیجاری برای کارگران به دلیل درهمریختگی قیمتی است. در حال حاضر در اقتصاد تنش ایجاد شده؛ ساختارها به همریخته شده و تعادل قیمتی از بین رفته است. حالا با پدیدهای به نام مصیبت تامین مسکن برای دهکهای پایین درآمدی دچار هستیم. کارگر و بازنشسته نسبت به شرایط گذشتهاش حتی توان پرداخت اجاره مسکن خود را نیز ندارد.
او ادامه داد: تازه بعد از اینکه تا این حد معیشت کارگران را نزول دادیم، به این فکر افتادهایم که چه کاری برای آنان میتوان انجام داد. آن زمان که باید بازار را کنترل میکردیم که نظام تعادلی عرضه و تقاضا به این شکل به هم نخورد، فکر نکردیم. آن زمان باید چارهاندیشی میشد که به این عارضه حاد در جامعه نرسیم.
درصد قابل توجهی از هزینههای سبد معیشت خانوادههای کارگری صرف مسکن میشود
حیدری با بیان اینکه کسی که در سال ۹۶ اجارهنشین بود و باید اجاره خانهاش را پرداخت میکرد، امروز توان پرداخت اجاره خانه را ندارد، گفت: ما مرتباً تعداد کارگران و فرودستانی که به لحاظ تامین مسکن مشکل دارند را افزایش میدهیم و جمعیت بیشتری در تله فقر گرفتار میکنیم. مشکل مسکن یکی از مشکلات کارگرانی است که امروز مشکل غذا، بهداشت، آموزش و خیلی چیزهای دیگر دارند.
وی افزود: درصد قابل توجهی از هزینههای سبد معیشت خانوادههای کارگری صرف مسکن میشود. مسکن اکنون به بزرگترین مشکل کارگران تبدیل شده است. ای کاش قبل از اینکه فکر میکردیم که چه کاری باید اتفاق بیفتد، به عوارض آن میرسیدیم.
حیدری خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی طرحهایی که در این روزهای و ماههای آتی در خصوص کارگران و معیشت آنان اجرای آنها را از سوی سیاستمداران شاهد خواهیم بود، مربوط به انتخابات مجلس یازدهم میشود که در راه است. خیلی از آنها برای کسب رای این طرحها و ایدهها را بیان میکنند؛ بدون اینکه مشخص باشد، بودجه آنها از کجا میآید، نقشه راه آن چیست و چه برآورد هزینهای بابت جزئیات آن شده است؟ اما شعار و تبلیغات دم انتخابات هیچ مشکلی از جامعه حل نمیکند.
کارگران توان بازپرداخت اقساط وامهای حمایتی مسکن را ندارند
این فعال کارگری تصریح کرد: قیمت مسکن این روزها سر به فلک کشیده است. در حال حاضر طرحی مثل «اجاره به شرط تملیک» عنوان شده است اما مسئله اصلی اینجا است که آیا کارگران توان پرداخت اقساط خانهها را دارند؟ اگر تا قبل از این اینگونه طرحها میتوانست کارگشا باشد، الان به سختی امکانپذیر است.
او با بیان اینکه پیش از این بهزیستی مسئول بود برای افراد تحت پوشش خودش مسکن تامین کند و تا حدودی نیز موفق بود؛ اما آیا میتواند این توفیق را از این به بعد هم داشته باشد؟، اظهار داشت: اگر هم در خصوص اجاره بها و رهن قرار است کمکی به کارگران شود، باید هیچ آورده اولیهای از کارگران مطالبه نکند؛ با اقساط طولانی و نرخهای بسیار پایین باشد. کارگران قدرت زیادی برای بازپرداخت خانههایشان را ندارند. نیازمند این هستیم که زیرساختها را تغییر دهیم. اکنون دهکهای پایین جامعه امکان خرید خانههای استیجاری را نیز ندارند. مهاجرتهای ناخواسته که مرتب در رسانهها به کشورهای مختلف برای کار اتفاق میافتد، نشان دهنده وضعیت دشوار معیشتی کارگران است. باید بازتاب چنین سیاستهای اقتصادی را ببینیم.
وی افزود: خانههای مسکن مهر که امروز برخی آن را برای اجاره به شرط تملیک به کارگران پیشنهاد میکنند، قابلیت لازم برای این کار را ندارد. مسکن باید امکانات شهری، پشتیبانی و لجستیک همراهش داشته باشد اما مسکن مهر چنین ویژگیهایی ندارد. اگر قرار باشد برای حمایت کارگران آنها را در حاشیه شهرها ساکن کنیم و حداقل امکانات معیشتی را از آنها بگیریم که این دیگر حمایت نیست.
نباید کارگران و بازنشستگان را در خانههای مشکلدار مسکن مهر ساکن کرد
حیدری تاکید کرد: وقتی صحبت از مسکن میکنیم، باید همه نیازهای مرتبط با مسکن در نظر گرفته شود. پروژه انبوهسازی به شکل مسکنهای کوچک آنهم متناسب با معیشت کارگران باید شکل بگیرد. نباید کارگران و بازنشستگان را مجبور کنیم در خانههای بدون امکانات و مشکلدار مسکن مهر ساکن شوند.
این فعال کارگری با تاکید بر اینکه در ساخت و سازها تناسبی بین نیاز و عرضه مسکن وجود نداشته است و عملاً با کاهش تولید در حوزه مسکن روبهرو بودهایم، گفت: باید سازوکاری اتخاذ شود که امکانات شهری برای خانههایی که به کارگران تعلق میگیرد، وجود داشته باشد. میتوان با بازسازی و بهسازی بافت فرسوده به چنین امکانهایی دست یافت اما مهمتر این است که کارگر شرایط تملیک چنین خانههایی را داشته باشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: به هر حال برای حمایت از اقشاری که توانایی پرداخت اقساطشان را ندارند، تنها راه خانهدار کردنشان در نظر گرفتن شرایط مزدی دشوار آنان است. در تهران خانههای خالی زیادی وجود دارد اما بخشهای زیادی از جامعه از نعمت داشتن مسکن محروم هستند. مالیات بر مستغلات باید با جدیت بیشتری گرفته شود. متاسفانه دولت وظایف خود در این خصوص را به درستی انجام نمیدهد و فشار بر زندگی کارگران وارد میشود. کارگران شرایط بسیار سختی دارند و هیچ آتیه بابت خانهدار شدن ندارند.
اگر قرار باشد که مسکن کارگران با حاشیهنشین کردن آنان تامین شود و حاشیهنشینی نهادیه شود، اگر قرار باشد وامهایی با بهرههای بالا بابت مسکن به کارگران پرداخت شود و کارگر سالهای عمر خود را به تسویه این وامها بپردازد و بخش عمدهای از دستمزد خود را بابت بازپرداخت وامها بپردازد و به خاطر پرداخت آن مجبور شود، دو و سه شیفته کار کند، دیگر حمایتی و چه رفاهی؟! کارگران حق مصرح خود را از اصل ۳۱ قانون اساسی میخواهند.
گفتگو: مریم وحیدیان