در گفتوگو با یک فعال صنفی پرستاران مطرح شد؛
چرا حضور «زنان پرستار» در سطوح بالای تشکلهای صنفی کمرنگ است؟
اکرم عاشق حسینی، دلایل کمرنگ بودن حضور زنان پرستار را برمیشمارد. او معتقد است زنان باید در عرصههای مدیریتی حضور پررنگ داشته باشند تا بتوانیم به توسعه همهجانبه برسیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چرا علیرغم اینکه زنان در عرصه کار و فعالیت در همه اصناف حضور چشمگیر دارند؛ اما «سهم» پایینی در مشارکت مدنی دارند؟ در ردههای مدیریتی تشکلهای صنفی از کانون عالی شوراهای اسلامی کار کارگران کشور گرفته تا سازمان نظام پرستاری که تشکلی برآمده از بطن جامعه پرستاران است، زنان نقش بسیار کمرنگی دارند.
اکرم عاشق حسینی (فعال صنفی پرستاران) که معتقد است بدون «مطالبهگری» و حرکت، هیچ یک از چالشهای اجتماعی بهبود نمییابد، در این رابطه توضیح میدهد: انتخابات نظام پرستاری، مهمترین مولفه ساختار دموکراتیک مبتنی بر اراده تک تک اعضای جامعه پرستاری است. ۸۰ درصد جامعه پرستاری را زنان تشکیل میدهند اما متاسفانه سهم بسیار اندکی را – به نسبت جامعه ۲۰ درصدی مردان- در بخشهای مدیریت و برنامهریزی این حوزه به خود اختصاص دادهاند.
او ادامه میدهد: واقعیت تلخ این است که «بازار کار» همواره دچار تبعیض جنسیتی بوده و امروزه این تبعیض در لایههای مخفیتر – نه فقط میزان اشتغال، بلکه نسبت مشارکت و تاثیرگذاری- رشد و نمو میکند؛ فشارهای اجتماعی، زنان را مجبور میکند بین کار، خانواده و کارهای خانه تعادل برقرار کنند؛ به ویژه در شغل حساس پرستاری که بنا بر مقتضیات شغلی، عواطف و احساسات نیز درگیر مقتضیات شغلی است؛ به گونهای که خانواده پرسنل پرستاری (به ویژه خانمها) تا حدود بسیار زیادی متاثر از چالشهای روانی و عاطفی محل کار آنها میشوند. سبک کلیشهای زنانه (ملاحظهگر و مردم-محور) با پرورش ارتباط بین فردی شناخته میشود و شاید به همین دلیل است که آثار سایکولوژیک مثبت مراقبتهای پرستاران زن بیشتر از پرستاران مرد، ملموس و مشهود است.
«زنان پرستار» نادیده گرفته شدند
علیرغم همه اینها زنان حضور کمرنگتری در عرصه روابط اجتماعی و سطوح بالای تشکلهای صنفی دارند؛ عاشق حسینی در ادامه به این موضوع بازمیگردد: متاسفانه طی چهار دوره گذشته انتخابات نظام پرستاری، حضور بسیار کمرنگ پرستاران خانم، موجب نهادینه شدن نوعی فرهنگ مردسالار در نظام پرستاری شد که برآیند این اوضاع، نادیده گرفته شدن شرایط خاص «زنان پرستار» در سیاستگذاریهای خرد و کلان بوده است.
او تاکید میکند: البته بخشی از این «پدیده» شاید مربوط به عواملی باشد که ریشه در باورهای غلط جامعه دارند و در سطوح مدیریتی کشور در همه حوزهها، استیلا دارند؛ به عنوان مثال، آمار جهانی از میانگین ۲۳ درصدی حضور زنان در مجالس قانونگذاری در کشورهای مختلف جهان حکایت دارد، درحالیکه این میزان در ایران، فقط ۵.۹ درصد، یعنی تقریباً یک چهارم میانگین جهانی است.
به گفته این فعال صنفی پرستاران، امروزه در مسیر توسعه پایدار، استفاده عادلانه از تمامی ظرفیتهای منابع انسانی، از اهمیت ویژهای برخوردار است که یقیناً در بخش سلامت و علیالخصوص در حوزه پرستاری، این مهم بیش از سایر حوزهها باید مورد تاکید قرار گیرد دقیقاً به همین دلیل است که مشارکت پررنگ زنان اهمیت بسیار دارد.
سقف شیشهای چیست؟
اما چرا اینگونه است؛ چرا هنوز «جنسیت» به عنوان یک مانع، سر راه رسیدن به لایههای مدیریتی در فعالیتهای اجتماعی قرار میگیرد؛ عاشق حسینی به عنوان یک فعال زن در حوزه پرستاری میگوید: جنسیت هنوز یک مانع پیشرفت است؛ پیشرفت زنان در سطوح اجرایی و مدیریتی ارشد توسط موانعی نامرئی مسدود شده که اصطلاح «سقف شیشهای» یا Glass Ceiling این پدیده را به خوبی توصیف میکند؛ سقف شیشهای برآمده از برداشتهای کلیشهای و پیشداوریهایی است که درباره زنان وجود دارد و باعث میشود تا زنان نتوانند در سلسله مراتب سازمانی از یک سطوح خاصی بالاتر بروند. این سقف شیشهای که مبتنی بر نگرش و پیشداوریهای جافتاده سازمانی است، مانع پیشرفت زنان در مشاغل مدیریتی میشود. این پدیده به عنوان متغیری از بیعدالتی در محیط کار، از موانع اصلی دستیابی به اهداف سازمانی و توسعه است.
او در پایان تاکید میکند: انتخابات دور پنجم نظام پرستاری، فرصت مغتنمی است که زنان پرستار دست در دست یکدیگر، به مردسالاری در نظام پرستاری پایان داده و قابلیتها و توانمندیهای خود را در حوزه مدیریت حرفهای اثبات نمایند. باید سقفهای شیشهای را شکست؛ نه تنها در حوزه پرستاری و سلامت، بلکه در عرصه پهناور کشور.....