«نابرابری: چه می‌توان کرد؟» منتشر شد
کتاب «نابرابری: چه می‌توان کرد؟» از سوی انتشارات موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی منتشر شد.
به گزارش ایلنا، کتاب «نابرابری: چه می‌توان کرد؟» تألیف آنتونی بی.اتکینسون، با ترجمه یوسف چاوه‌پور، از طرف انتشارات موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی منتشر شد.
کتاب «نابرابری: چه می‌توان کرد؟» به مسئله نابرابری در دنیای امروز می‌پردازد و آن را به‌عنوان یک نگرانی در سراسر جهان مطرح می‌کند و تلاش می‌کند تا پیشنهادهای سیاستی مشخصی را ارائه کند. سیاست‌هایی که باعث نوعی انتقال ذاتی در توزیع درآمد به سمت کاهش نابرابری شود. نویسنده برخلاف بسیاری از منتقدان نابرابری، ناامید نیست و به آینده‌ای کمتر نابرابر و اجرای سیاست‌های پیشنهادی خود، خوش‌بین است.
آنتونی بی.اتکینسون، اقتصاددان بریتانیایی، پژوهشگر ارشد دانشگاه‌های آکسفورد و کالج نافیلد و استاد برجسته و چهره ماندگار مکتب اقتصاد لندن، یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان در حوزه نابرابری است و کتاب حاضر یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های وی است که در سه بخش، «تشخیص» مسئله، «پیشنهادات کاربردی» و «آیا پیشنهادات عملی است؟»، تنظیم شده است.
بخش اول به شناسایی و تشریح مسئله نابرابری می‌پردازد. اینکه منظور از نابرابری چیست و میزان فعلی آن چقدر است؟ آیا دوره‌هایی بوده است که نابرابری کاهش یافته باشد و اگر بله، چه چیزی می‌توانیم از این دوره‌ها بیاموزیم؟ اقتصاد در مورد علل نابرابری، چه چیزی می‌تواند به ما بیاموزد؟
فصل اول به تعریف نابرابری می‌پردازد و نگاهی مختصر به شواهد مرتبط با وسعت آن دارد. این فصل به دنبال این است که نخستین تصویر از نابرابری اقتصادی را نشان دهد و اینکه این نابرابری، چگونه طی ۱۰۰ سال گذشته تغییر کرده است. فصل دوم داده‌هایی تجربی در مورد نابرابری درآمد در طول زمان و در کشورهای مختلف ارائه می‌کند. فصل سوم به علم اقتصاد نابرابری در جهان امروز می‌پردازد. در این فصل بر روی نیروهای تغییرات فناوری و جهانی‌شدن و همچنین اراده و انتخاب بنگاه‌ها، افراد و دولت‌ها در افزایش نابرابری می‌پردازد.
بخش دوم کتاب، مجموعه‌ای از پیشنهادها ارائه کرده است که به‌زعم نویسنده می‌توانند جوامع ما را به‌سوی سطوح پایین‌تر نابرابری سوق دهند. سه فصل ابتدایی بخش دوم، در ارتباط با عناصر مختلف اقتصادی هستند. فصل چهارم در مورد تغییرات فناوری و مفاهیم توزیعی آن ازجمله ارتباط آن با ساختار بازار و قدرت‌های همسنگ آن است. فصل پنجم در مورد بازار کار و تغییر ماهیت اشتغال و فصل ششم در ارتباط با بازار سرمایه و تقسیم ثروت است. فصول هفتم و هشتم، موضوعات وضع مالیات تصاعدی و دولت رفاه را مطرح می‌کنند.
بخش سوم کتاب، به نقدهای مخالف و ارزیابی تحقق پیشنهادهای مؤلف می‌پردازد. فصل نهم به بحث در مورد اقتصاد رفاه و «کوچک شدن کیک» اقتصاد می‌پردازد. فصل دهم انتقاداتی را مطرح می‌کند که پیشنهادات مؤلف را مناسب می‌دانند اما بر این باور هستند که وسعت جهانی‌شدن امروزه بدین معنا است که یک کشور نمی‌تواند در چنین مسیر رادیکالی حرکت کند. فصل یازدهم به «محاسبات سیاسی » پیشنهادها می‌پردازد، همچنین ملاحظاتی درباره بودجه دولت انگلستان به‌عنوان یک مورد خاص در نظر گرفته شده است.
در کل کتاب با زبانی قابل‌فهم نوشته شده است و در انتهای کتاب، واژگان تخصصی آن توضیح داده شده است. اتکینسون تلاش کرده است پیشنهادات و مثال‌هایی کاربردی در کتابش ارائه کند، نکته اصلی و مرکزی کتاب این است که مسئله نابرابری بسیار مهم است و باید کاری برای رفع آن کرد. مهم‌ترین تفاوت اتکینسون با ریچارد پیکتی، دیگر اقتصاددان و نویسنده حوزه نابرابری، این است که اتکینسون بیشتر بر ارائه راهکارهایی کاربردی برای تغییر وضعیت متمرکز است.
برای تهیه این کتاب می‌توانید با موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی واحد کتابخانه به شماره ۸۸۷۵۳۲۴۵ داخلی ۱۱۳ تماس بگیرید.
