کارشناسانِ امر مطرح کردند؛
چرا جمعآوری کودکان کار ۳۲ بار تکرار شده؟!/ کودکانِ بیهویت ماهها و سالها در قرنطینهها میمانند/ بین ۱ میلیون و ۶۰۰ تا ۲ میلیون و ۱۰۰ کودک کار داریم
در نشست «واکاوی پدیده کار کودک در ایران»، رویکرد نهادهای دولتی به بحث کار کودک، نحوه تعامل این نهادها با جامعه مدنی و الگوی آمارگیری تقریبی از پدیده کار کودک، مطرح شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، همزمان با ۱۲ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودک، نشست واکاوی پدیده کار کودک در ایران با عنوان دنیای کودکان در ایران با حضور جمع کثیری از فعالان و مدیران حوزه کودکان کار و خیابان و به همت موسسه توانمندسازی مهروماه و شبکه یاری کودکان کار و با همراهی گروه روانشناسی اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن انسانشناسی ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سالن گفتگوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، فاطمه علمدار (پژوهشگر و عضو هیئت مدیره موسسه توانمندسازی مهر و ماه) با اشاره به هدف از نامگذاری این تاریخ به عنوان مبارزه با کار کودک، اهمیت آن را جهت آگاهیبخشی نسبت به این پدیده دانست .
وی ضمن یادآوری جمعیت ۲۵۰ میلیون نفری کودکان کار سراسر جهان به آمار ۱۴ درصدی کودک کار در ایران اشاره کرد و هدف از تشکیل شبکه یاری کودکان کار از سال ۸۲ تا به امروز را محو، کاهش و مبارزه با بدترین اشکال کار کودک دانست.
سپس روح اله نصرتی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با موضوع کار کودک از کار به مثابه ارزش تا کار به مثابه کالا سخن گفت. وی در ابتدا رویکرد انسان شناختی این پدیده را مورد بحث قرار داد و اذعان کرد: هرگونه تحلیل از کار کودک بدون در نظر گرفتن فرهنگ و تغییرات یک جامعه قابل تحلیل نیست و باید با مناسبات جهان آن را بررسی کرد.
کودک کار با کودک خیابان متفاوت است!
نصرتی تفاوت این دو شیوه زندگی کودک کار را در زندگی کردن او با خانواده یا عدم آن دانست و در ادامه از کاهش تعداد کودکان کار در جهان از سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ خبر داد.
سن کودکان کار کمتر از ۱۲ سال است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران پس از ذکر آمار %۵۸ پسر و ۴۲% دختر که %۴۳ آنها در کشورهای کم درآمد و تنها ۳ /۱ درصد آنها در کشورهای پردرآمد زندگی میکنند این پدیده را از منظر انسان شناسی مورد بررسی قرار داد.
افزایش کار کودک با پیدایش انقلاب صنعتی و نظام سرمایهداری
وی در این بخش از سخنرانی خود به جدیت بحث کار کودک به مثابه کالا پرداخته و عنوان کرد: قبل از انقلاب صنعتی، کار به عنوان بخشی از فرآیند جامعه پذیری و اجتماعی شدن کودکان اتفاق میافتاد و به عنوان عنصر آیندهساز به شمار میرفت. حتی درگذشته کودکان در ایران به تشویق خانواده نزد صاحبان حرفهها، رسم استاد و شاگردی را میآموختند تا اینکه در سال ۷۳ کارآموزی در تعطیلات تابستان به سیستم آموزشی کشور اضافه شد. اما انقلاب صنعتی با شکل گیری کارخانهها و بهکارگیری نیروی کار ارزان از بین کودکان، کار را به مثابه کالا تغییر داد و از سوی دیگر ارتش ذخیره بیکاری افزایش پیدا کرده و ارزش کارگر نیز پایین آمد.
نقش فرهنگ با ظهور اقتصاد نئولیبرال و آسیب به کودک
نصرتی شکلگیری اندیشه های اقتصادی نئولیبرال را منجر به افزایش کار کودک دانست و افزود: خانواده آن چنان درگیر مسائل اقتصادی میشود که به اجبار از همه ظرفیتهای خود برای مبارزه با فقر استفاده میکند.
وی ۵ آسیب اساسی سیاستهای نئولیبرال را موقتی شدن نیروهای کار و ایجاد احساس ناامنی، خصوصیسازی در تمامی حوزهها، مقررات زدایی، مسئولیت ناپذیری دولتها در حوزه خدمات اجتماعی و ممانعت از تشکل یابی جامعه برشمرد.
فرهنگ ارائه مصرف نمایشی
وی همچنین به واکاوی تاثیر فرهنگ در افزایش این پدیده پرداخت و افزود: مصرف در سی سال گذشته بخش عمدهای از زندگی ما شده که به جامعه فرودست آسیب میزند و برای کودک این طبقه، ایماژ و رویا ایجاد میکند. باتوجه به مستندات، کودک برای رسیدن به آمال خود، راهکار تحصیل را کنار زده و به سمت در آمدزایی میرود و متاسفانه ذهنیت سود و زیانی و تبدیل شدن انسان به عنوان سوژه که حتی این به حوزه عاطفی ما هم آسیب میزند، کودک را حسابگر کرده و به سمت مادیات میبرد و حتی بسیاری از افراد از این آسیب، آگاه نیستند.
صحیحترین راهکار، اصلاحات اقتصادی
وی در پایان تاکید کرد: اگر در سیاستهای اقتصادی، اصلاح رخ ندهد و شکاف طبقاتی تمام نشود پدیده کار کودک همچنان ادامه خواهد داشت و کودک اولین قربانی این سیستم خواهد بود.
سپس فاطمه قاسم زاده رییس هیئت مدیره شبکه یاری کودکان کار به مرور برنامههای سازمانهای دولتی در ارتباط با کار کودک در ایران پرداخت.
وی در ابتدا به اساسی بودن نقش دولت و سازمانهای دولتی در حذف کار کودک به دلیل در اختیار داشتن منابع مالی، قانونی و ساختارهای اجتماعی اشاره کرده و افزود: مشارکتهای مردم هم در این زمینه موثر است اما حتی در پیماننامه حقوق کودک نیز مخاطب، دولت است.
سپس مواد مربوط به منع کار کودک در این پیماننامه و نقش دولت در آن را برشمرد:
ماده ۱۹- منع هر نوع بهره کشی از کودک
ماده ۳۲-مفهوم کلی کار کودک از نظر یونیسف که به اجباری بودن آن به علت نیاز خانواده اشاره میکند و سلامت جسمی و روانی او را آسیب میزند و وی از حقوق اساسی خود بیبهره میماند. همچنین به ممنوعیت کلیه اَشکال بهرهکشی از کودک اشاره کرده و حداقل سن کار و مقررات مناسب برای آن را ترسیم میکند که سن کودک کمتر از ۱۸ سال است.
قاسم زاده اقدامات انجام شده توسط سازمانهای دولتی که درصدر آنها وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و زیرمجموعههای آن و همچنین سازمان بهزیستی قرار دارند را نیز متذکر شد:
-ارائه طرح حمایت از کودک و خانواده آن که توسط سازمان بهزیستی و اجرای آن توسط سازمان های غیردولتی همچون انجمنهای فعال در ارتباط با کار کودک که از جمله اقدامات همسو با این انجمنهاست و حدود ۸ سال است که در حال اجرا است.
-ارائه طرح مشوقهای تحصیلی که به ۸ انجمن عضو شبکه یاری کودک کار ارائه شد که متاسفانه پس از یک سال بدون ارزشیابی نیمه کاره رها شد درحالیکه میتوانست معیاری برای آینده کودک باشد و مشوقی برای هم کودک و هم خانواده برای ارائه زمانی به تحصیل و رسیدن به یکی از حقوق کودک باشد.
او همچنین درباره آیین نامه حمایت اجتماعی که در سال ۹۲ توسط وزارت کار تدوین شده نیز سخن گفت و افزود: این آیین نامه با تشکیل یک اتاق فکر و با حضور اساتید این حوزه و همچنین نمایندگانی از سوی شبکه یاری کودکان کار به منظور علمی شدن آن نوشته شد و تنها نیاز به تایید هیئت دولت دارد اما در حال حاضر همچنان آییننامه دیگری با عنوان ساماندهی کودکان کار و خیابان که مربوط به سه دهه پیش بوده و اکنون پس از دو نوبت بازنگری در بیست سال اخیر به جای این آییننامه در حال اجراست و آییننامه حمایت اجتماعی هنوز به مرحله تصویت هیئت دولت هم نرسیده.
قاسم زاده اقدام مشترک سازمان بهزیستی، شهرداری و نیروی انتظامی که ۳۲ بار جمع آوری کودکان کار بوده را یادآور شد و اذعان کرد: درحالیکه تجارب بین المللی در این باره وجود دارد اما بازهم این اقدام ۳۲ بار تکرار میشود درحالیکه علاوه بر سرمایه مادی و زمانی، موجب بیاعتمادی کودکان و خانوادهها میشود. شاید اگر این سرمایه تاکنون جمع آوری شده بود به ساخت یک کارخانه یا تعاونی منجر میشد که والدین این کودکان در آن کار میکردند و کودک از چرخه کار خارج میشد.
وی در ادامه از دیگر اقدامات شهرداری به مرکز توانمندسازی برای کمک به سازمانهای غیردولتی در جهت رشد و آموزش کودکان و حمایت از خانوادهها اشاره کرد و افزود: با گذشت زمان، این مرکز نیز از نظر مالی آنچنان غیرشفاف شد که با آمدن شهردار جدید به علت همین عدم شفافیت، فعالیت آن را متوقف کردند. خوشبختانه اکنون بازگشایی شده اما هیچ برنامه مشخصی برای آن ارائه نشده است. اما برای حمایت از طرح کودک و خانواده شهرداری اقدامات مثبتی را به ویژه در مناسبتها برای آنها ارائه میدهد.
رییس شبکه یاری کودکان کار از قرنطینههایی سخن گفت که برای کودکانی که از شهرستانها به تهران میآیند و یا اوراق هویت ندارند استفاده میشود که مدت زمان ماندن در آنها ( تا پیدا شدن هویت) ۲۳ روز است، اما قاسم زاده اذعان کرد: متاسفانه کودکان زیادی بالغ بر ماهها و سالها در این قرنطینهها میمانند و همچنان تکلیف هویت آنها نامعلوم میماند.
تشکیل شورای اجتماعی کشور به عنوان یک نهاد فرا دولتی که وظیفه آن بررسی شش آسیب از جمله کار کودک است، تدوین طرح کنترل و کاهش آسیبها با تشکیل کارگروههایی از متخصصین سازمانهای دولتی و غیردولتی به منظور پژوهش علمی در مورد هر آسیب و جمعبندی آن و ارائه مجوز به سازمانهای غیردولتی حوزه کار کودک از جمله اقدامات وزارت کشور است که قاسم زاده به تشریح آنها پرداخت.
اقدامات مجلس شورای اسلامی
وی درباره اقدامات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: تصویب آییننامه حمایت از کودکان که پس از ۱۰ سال صورت گرفت که همچنان در حال تکمیل و رسیدن به شورای نگهبان است، پژوهشی درباره کار کودک و همچنین استخراج آمار و ارقامی در حوزه کار کودک اقدامات تا به امروز مجلس شورای اسلامی بوده است.
مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک
قاسم زاده در ادامه، بحث قابل توجه مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک را مطرح کرده و تصریح کرد: قرار بود مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک، جایگزین نهاد ملی نظارت و حمایت بر حقوق کودک باشد که در پیمان نامه حقوق کودک پیش بینی شده بود. اما از جمله ایرادات آن این است که زیر نظر دادگستری است، صرفا هماهنگ کننده بوده و اجرا کننده نیست. اما مرجع ملی تنها جلساتی با حضور نمایندگان سازمانهای غیردولتی برگزار کرده است که در این جلسات به علت محدودیت در اقدامات جدی توسط نمایندگان، عملا نتیجهای نداشت، زیرا دیگر نهادها حرف شنوی از این مرجع ندارند
وی در باره اقدامات مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک افزود: از جمله اقدامات آن میتوان به تدوین چکیدهای در مورد حقوق کودک ایرانی اشاره کرد که اشکال آن در پذیرش پیماننامه حقوق کودک و در عین حال تدوین پیماننامه دیگری است که این امر با پذیرش پیماننامه جهانی از سوی کشور ما تناقض دارد. چون پذیرش پیماننامه جهانی به معنای پذیرش تمام مفاد آن است.
آموزش و پرورش
دکتر قاسم زاده کمبود اقدامات آموزش و پرورش را مورد نقد قرار داد و اذعان کرد: ما در مورد آموزش و پرورش اقدام و حمایت اندکی داریم و حتی هزینه امتحان تعیین سطح نیز تحت عنوان مشارکت مردمی از انجمنهایی که کودکان تحت حمایت آنها هستند دریافت میشود. علاوه بر آن هنگام تهیه کتاب حتی آمار کودکان کار در نظر گرفته نمی شود و موقع توزیع کتابهای درسی علیرغم تخصیص بودجه از سوی انجمنها، با نبود کتاب مواجه میشویم در حالیکه این، یک وظیفه متوجه آموزش پرورش است.
وی در پایان به جمع بندی صحبت های خود پرداخت و اذعان کرد: به طور کلی پایدارترین اقدام نهادهای دولتی همان ۳۲ بار جمع آوری تکرار شونده کودکان کار بوده. البته بهزیستی سعی دارد با طرح دیگری این روش را تغییر دهد اما متاسفانه نهادهای ما کودک کار را فقط کودک کار در خیابان میدانند در حالیکه ما با انواع دیگر کار کودک نیز مواجه هستیم و کمبود نیروی متخصص از سوی آنها باعث آزار خانواده ها و کودکان به ویژه در مواقع جمعآوریشان می شود.
او در ادامه از مشارکت کم آنها به معنای اجراکننده انتقاد کرد و افزود: این سازمانها نباید ما نهادها را به عنوان بازوی اجرایی تصور کنند و مشارکت را از تصمیم گیری تا اجرا به عهده بگیرند.
وی علاوه بر این کمبود نهاد ملی دیده بان کودک، اطلاعات آماری و جمعآوری کودک کار با رویکرد مقابله و انکار به جای حل مساله آن را نیز مورد نقد قرار داد و گفت: ما به جای این دو رویکرد غلط که حتی کودک کار را در گذشته انکار میکرد، رویکرد حمایت را نیاز داریم.
در آخرین بخش از این برنامه پیام روشن فکر عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، برآوردی از کار کودک را مطرح کرده و درباره آن سخن گفت.
روشن فکر با اشاره به رویکرد حق محور که عدهای از افراد به پدیده کودک کار دارند، عنوان کرد: این افراد عذر نداشتن آمار را به عنوان بهانهای برای اقدام نکردن نمیپذیرند و در موضوع کودک کار و کارتن خوابها و ...که جمعیتهای پنهان نام برده میشوند، برآورد جمعیت آنها را با روشهای مختلف اندازهگیری میکنند.
باور به حذف کار کودک
وی در ادامه سخنان خود باور به حذف کار کودک را متذکر شد و تصریح کرد: عدهای این باور را یک آرمان متصور میشوند اما بر اساس شواهد و اقدامات بینالمللی صورت گرفته در بین ۸۸ کشور که بعضی از آنها خیلی هم با ما متفاوت نیستند میبینیم که وقتی عزم و برنامه درستی برای کاهش و حذف کار کودک شکل گرفته پس تحقق این باور کاملا ممکن است نمونههایی از تجارب موفق درکشورهایی مثل اردن، ازبکستان و فیلیپین وجود دارد و ارقامی که در حوزه کودک کار با آن مواجهیم کاملا قابل مداخله است. اما صورت بندی و فهم ما از مساله با مواجهه ما با آن کاملا تاثیر دارد.
روشن فکر با یادآوری آمار و ارقام کودک کار، کارتن خواب و .. برآوردی از کار کودک و خیابان را تشریح کرد.
وی به چند منبع آماری رسمی از جمله سرشماری عمومی و نفوس و مسکن در سال ۹۰ تا ۹۵ اشاره کرد و توضیح داد: در این سرشماری فصلی به نام فعالیت وجود دارد که جمعیت فعال بالای ۱۰ سال رابررسی میکند و در حوزه فعالیت "شغل" با جمعیت ۱۰ تا ۱۸ ساله ای مواجه میشویم که شاغل هستند که با این رقم به برآوردی از کودک کار نزدیک میشویم که در واقع آمار رسمی کار کودک محسوب میشود. (طبق استاندارد جهانی جمعیت زیر ۱۸ سال کودک محسوب میشود) اما ایراد آن این است که کودکان زیر ۱۰ سال را شامل نمیشود که برای پر کردن این شکاف از مطالعه پیمایش شاخصهای چندگانه جمعیت و سلامت (IRMIDHS) استفاده میکنیم که در ایران هر ۵ سال یکبار انجام میشود و چون این پیمایش هم مطالعهای جمعیت مبنا (population base) است تمامی وجوه کار کودک از جمله کار خانگی را هم شامل میشود. پس با این دو شاخص، به برآوردی از تمامی کودکان کار ۵ تا ۱۸ سال میرسیم.
وی در ادامه به بخشی از کار کودک که در اقتصاد غیررسمی است و در هیچ کدام از این مطالعات قرار نمیگیرد اشاره کرد و افزود: برای پیدا کردن این آمار یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ برای یونیسف صورت گرفت که کودکان ۱۰ تا ۱۸ سال را شامل میشد و براساس آن ضریبی برای برآورد سهم کار کودک در اقتصاد غیررسمی بدست آوردیم و نهایتا با ترکیب این سه روش براورد نهایی انجام شده است. در بخش سرشماری پس از برخی تصحیحها به عدد ۷۵۰ هزار نفر رسیدیم که در سالهای اخیر کاهش یافته و تعریف شاغل در این مطالعه کسی است که از هفت روز هفته حداقل روزی یک ساعت کار کرده است.
روشن فکر در ادامه با جمع بندی تمامی مطالعات برآوردی نزدیک به واقعیت از جمعیت کودکان کار در ایران را که ۱ میلیون ۶۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار کودک اعلام کرد و توضیح داد که این آمار که تا حد زیادی با سایر دادههای موجود اعتبارسنجی شده است. تصویری از تعداد کودکان کار به ما میدهد که میتواند مبنای اولیهای باشد و با مطالعات دیگر تدقیق شود.
کودک کار به عنوان آسیب اجتماعی
وی در بخشهای پایانی صحبتهای خود به رویکردهایی که تمامی اقشار جامعه به پدیده کار کودک دارند اشاره کرد و گفت: یکی از رویکردها، رویکرد آسیب اجتماعی نسبت به کارکودک است که دیدگاه پزشکی-انتظامی به فهم و حل این پدیده است و راهکارهای آن غالبا کنترلی و غیر کلنگر و غیر ریشهای هستند و از این منظر نگاه ضعیفی به آن محسوب میشود از منظر دیگری که مثلا سازمان بین المللی کار براساس تصویر وضعیت مطلوب کار در دنیا ترسیم میکند، برنامه IPEC (International Programme on the Elimination of Child Labour) ا است که این برنامه در ۸۸ کشور جهان اجرایی شده است و متاسفانه کشور ما در این برنامه حضور ندارد و در نتیجهی آن، طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ حدود ۹۰ میلیون مورد کار کودک از آمار ۲۱۸ میلیونی آن حذف شده است. در واقع به طور متوسط سالیانه ۶۰ هزار کودک در این کشورها از کار رها میشوند.
وی در پایان با بیان اینکه در کشور ما در ۱۵ – ۲۰ سال گذشته منابع مادی و انسانی بسیاری برای حل مشکل صرف شده اما نتیجه موفقیت آمیزی نداشته است، افزود: متاسفانه ما به سمت حل مشکل نمیرویم، ظرفیتها و نظام اطلاعاتی خودمان را نمیشناسیم و فقط دور خودمان میچرخیم؛ مدیران ما بیشتر درگیر اداره کردن سازمانها هستند تا حل مسئله در بیرون، اما در حقیقت ما به یک نقشه راه صحیح برای رسیدن به اهداف مشخصی در این زمینه نیازمندیم.