در تحلیل «شرکت میلاد سلامت تامین اجتماعی» مطرح شد؛
از هلدینگ درمان چیزی برای کارگران درنمیآید!/ موازیکاری، هزینهتراشی و خدمات القائی، نتایجیست که تا امروز دیدهایم
مهدی اسفندیار بر این باور است که ایجاد هلدینگ درمان تامین اجتماعی به اهداف اولیه خود نرسیده و فقط با ایجاد موازیکاری، هزینهتراشی کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شرکت میلاد سلامت تأمین اجتماعی (هلدینگ درمانی سازمان) در ابتدای سال ۱۳۹۶، به منظور اداره شرکتهایی که ارائه خدمات درمانی به جمعیت تحت پوشش سازمان و سایر مراجعان، بر اساس سیاستهای کلی درمان سازمان را به عهده دارند و راهبری توسعه و تجهیز مراکز درمانی و شرکتهای متعلق به سازمان در امر درمان، با رعایت ضوابط درمانی تشکیل شد.
موضوع فعالیت این شرکت طبق اساسنامه عبارتست از: راهبری، سیاستگذاری و نظارت بر شرکتها و موسسات خدمات درمانی که مالکیت یا اداره امور سهام آنها به شرکت واگذار شده و همچنین مشارکت در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و گردشگری سلامت و تشکیل و تاسیس شرکتهای درمانی بر اساس قوانین و مقررات موضوعه کشور.
مهدی اسفندیار (پژوهشگر حوزه درمان و سلامت) معتقد است این هلدینگ از اهداف اولیه خود دور شده و به انحراف کشیده شده است.
وی در این رابطه میگوید: در سال ۹۲ در جریان طرح تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی، بحثی در کمیسیون اجتماعی مجلس مطرح بود مبنی بر جداسازی بخش درمان تامین اجتماعی و الحاق آن به وزارت بهداشت؛ استدلال دوستان در آن زمان این بود که خریدار خدمات نباید خودش ارائه دهندهی خدمت باشد؛ البته این استدلال خیلی هم منطقی و استاندارد نیست؛ بلکه نادرست این است که فروشنده خدمت، خودش ادارهکنندهی منابع باشد یعنی همین روندی که در وزارت بهداشت حاکم است؛ تامین اجتماعی فروشنده خدمت نیست بلکه فقط به بیمهشدگان خودش، خدمات تولیدی خودش را ارائه میدهد؛ در آن زمان، قدرت و نفوذ وزارت بهداشت هم زیاد بود و این نگرانی وجود داشت که بخش درمان تامین اجتماعی از سازمان منفک شود؛ در این بستر، با هدف نجات بخش درمان تامین اجتماعی از دستاندازیهای وزارت بهداشت، هلدینگ درمان ایجاد شد تا بخش درمان تامین اجتماعی وجهه اقتصادی داشته باشد و اگر روزی دولت یا وزارت بهداشت خواست بخش درمان تامین اجتماعی و مراکز درمانی آن را تصاحب کند، نتواند آن را مفت از چنگ سازمان دربیاورد و مجبور باشد سهام را به شیوه قانونی، از طریق بورس یا نقدی، بخرد.
وی ادامه میدهد: پروسه مسکوت ماند تا اینکه این تفکر در سال ۹۶ عملیاتی شد؛ منتها در عمل، اهداف اولیه محقق نشد و مثل خیلی از بحثها به انحراف کشیده شد.
موازیکاری به وجود آمد
چرا به انحراف کشیده شد؛ اسفندیار در پاسخ به این سوال روی «موازی کاری به وجود آمده» انگشت میگذارد و میگوید: در حال حاضر یک معاونت درمان داریم و یک هلدینگ درمان، هلدینگ از پتانسیلهای موجود بخش درمان هیچ استفادهای نمیکند و ساختارهای موازی به وجود آورده است؛ مثلا در اهواز، بیمارستان امیرکبیر را داریم، امیرالمومنین(ع) را هم داریم که میتوانستیم از سرریز نیروهای تخصصی در امیرکبیر برای این بیمارستان جدید استفاده کنیم اما اینگونه نیست؛ مثلا در امیرالمومنین(ع) که مرکز ملکی تامین اجتماعیست، شش نفر اورولوژ داریم که عدد بزرگی است، مرکز امیرکبیر هم رفته جداگانه اورولوژ استخدام کرده! انگار فقط هزینهتراشی اضافی و گسترش بوروکراسی رخ داده است.
این پژوهشگر سلامت ادامه میدهد: به نظر میرسد نظارت هم در هلدینگ درمان چندان معنایی ندارد! در واقع دستشان برای هر نوع استخدام و اخراج و بستن قرارداد باز است و این قراردادها هم خیلی شفاف نیست؛ بنابراین با این روند موجود، از هلدینگ درمان چیزی برای کارگران درنمیآید؛ فقط اتلاف هزینه و موازیکاریست.
او مثالهای دیگری میزند: همه بیمارستانها در هلدینگ درمانِ سازمان ۵ نفر هیات مدیره دارند؛ واقعاً اینها چقدر در ماه حقوق میگیرند؟ اگر بنشینیم و دقیق همه مراکز را از تهران تا ایلام و بیرجند حساب کنیم، چیزی حدود ۷۰ نفر تحت عنوان هیات مدیره آوردهایم که اینها حقوق میگیرند؛ برخی از این افراد از بیرون سازمان آمدهاند؛ یعنی اصلاً از پتانسیلهای سازمان استفاده نشده و این افرادی که از بیرون سازمان آمدهاند، هزینه اضافی روی دست سازمان گذاشتهاند.
رویکردِ درمانی هلدینگ چندان صحیح نیست
اسفندیار ادامه میدهد: رویکردِ درمانی هلدینگ چندان صحیح نیست؛ چراکه ادعا میکنند ما ضریب اشغال تخت بالایی داریم و از مراکز ملکی موفقتریم؛ این ادعا نیازمند بررسی است که آیا با رویکرد اقتصادی صرف و ایجاد خدمات القائی این ضریب اشغال بالا رفته – که چنین مواردی دیده شده- یا واقعاً موفق بودهاند!
این پژوهشگر ادامه میدهد: هدف از ایجاد هلدینگ اینها نبوده؛ فقط میخواستیم آجر به آجر بخش درمان سازمان قیمتگذاری شود و ماهیت اقتصادی داشته باشد اما خواسته ما این نبود که به فرض در فلان بیمارستان هزار آنژیوگرافیِ ماهانهی ما بشود ده هزار تا و بعد در بوق و کرنا کنیم که چه سودی کردیم! اینها در اقتصادِ سلامت ممکن است خیلی خطرناک شود و به سمت تولید «خدمات القائی» سوق پیدا کند.
منظور از «خدمات القائی» خدماتی است که بیمار به آنها نیازی ندارد و یا اثربخشی پایین و اثبات نشدهای دارند اما چون برای بیمارستان خاص یا پزشک و پیراپزشک خاص منفعت مالی دارد، به صورت مصنوعی برای بیمار ایجاد میشود.
بیایند شفافسازی کنند!
اسفندیار موکدا بر این عقیده پافشاری میکند که ایجاد خدمات القائی در اقتصاد سلامت یک شاخص ناصحیح و ضرربخش است و میتواند مسیر درمان را منحرف سازد.
او تاکید میکند: اینکه هلدینگ الان در چه وضعیتی است، چه رویکردهایی دارد و قراردادهایی که منعقد میکند چگونه است، باید روشن شود تا تردیدهای دلسوزان و کارشناسان برطرف شود. به خصوص اینکه در برخی نقاط به دلیل موازیسازی مشکل ساز شده و هزینههای سازمان افزایش یافته.
وی میافزاید: لذا باید حسابرسی داخلی و دقیق انجام شود تا ماهیت «هلدینگ درمان» دقیق مشخص شود و اگر اثبات شود که مسیر اشتباه بوده و ایجاد هلدینگ درمان به اهداف اولیه نرسیده، برای جلوگیری از اتلاف سرمایههای کارگران باید این مسیر را برگردیم و هلدینگ درمان را منحل کنیم؛ این مساله، چونوچرابردار نیست!
گفتگو: نسرین هزاره مقدم