ایلنا برررسی میکند؛
فقط یکهفتمِ اعتبار مورد نیاز را برای «همسانسازی» درنظر گرفتند/ بازنشستگان بازهم باید ریاضت بکشند
بازنشستگان تامین اجتماعی در لایحه بودجه سال آینده دیده نشدهاند؛ دولت در مجموع فقط دو هزار میلیارد تومان برای همسانسازی حقوق بازنشستگان در نظر گرفته است؛ این مبلغ، فقط یکهفتمِ بودجهی مورد نیاز برای همسانسازی مستمری بازنشستگان کشوریست!
به گزارش خبرنگار ایلنا، بار سنگین مشکلات اقتصادی بر دوش آنهایی است که دریافتی ثابت دارند؛ آنهایی که نمیتوانند همپای صعود قیمتها، سطح معاش خود را ارتقا دهند و مجبورند با تمام کاستیها بسازند و دم برنیاورند؛ در میان تمام مزدبگیران اقتصاد، وضعیت بازنشستگان از همه بغرنجتر است؛ بازنشستگان نه قادر به ترک شغل و حرفه پیشین خود هستند و نه میتوانند منبع درآمد آلترناتیو برای مستمری محدود خود پیدا کنند؛ «مستمری ناچیز بازنشستگی» تنها منبع درآمد آنهاییست که پس از سی سال اشتغال در بخشهای مختلف دولت و یا خصوصی، معیشتشان متصل به صندوقهای بازنشستگیست.
اما صندوقهای بازنشستگی که از آنها به عنوان «کمربند اجتماعی» و «حفاظ امنیتی» یک ملت یاد میشود، امروز در وضعیتی نیستند که بتوانند مطالبات بدیهی و برحق بازنشستگان را برآورده سازند؛ دولت نیز به نظر نمیرسد در تدوین بودجه حتی نیمنگاهی به این مطالبات و مشکلات داشته باشد. دولت با سیاستهای فرافکنانه، همواره برآوردهسازیِ خواستههای قانونی بازنشستگان را به تعویق انداخته است؛ یکی از مهمترین این خواستهها «همسانسازی» است.
«همسانسازی» حلقه مفقوده لایحه بودجه
«همسانسازی مستمریهای بازنشستگان با شاغلان همردیف» خواستهی عموم بازنشستگان کشور است؛ هم مستمریبگیران دولت یا بازنشستگان صندوق کشوری خواستار همسانسازی هستند و هم کارگران بازنشسته یا مستمریبگیران تامین اجتماعی. در شرایطی که در همین ماههای گذشته، بازنشستگان بارها در اعتراض به عدم بهبود سطح معیشتی و اجرایی نشدن همسانسازی اعتراض کردهاند، به نظر نمیرسد که دولت این مطالبه را چندان جدی گرفته باشد؛ علیرغم همه این اعتراضات و مطالبهگریها، بودجه ۹۸ باز هم به جز تامین منابع مالی برای رفعِ نیازمندیهای روزمره کشور، هیچیک از تعهدات اجتماعی دولت را برآورده نمیکند و بدون تردید، دستاوردی در زمینه بهبود معیشت نخواهد داشت.
بنابراین «همسانسازی» همچنان حلقه مفقوده لایحه بودجهای است که دولت تدبیر و امید برای سال ۹۸ در نظر گرفته است. نیمه آذرماه، «محمدباقر نوبخت» با حضور در فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی از اختصاص ۲ هزار میلیارد تومان در بودجه ۹۸ به منظور همسانسازی حقوق بازنشستگان خبر داد؛ اعتراف رئیس سازمان برنامه و بودجه به تخصیصِ فقط دو هزار میلیارد تومان برای همسانسازی مستمریهای بازنشستگان- که البته منظور از بازنشستگان در اینجا بدون شک فقط «بازنشستگان کشوری» است- یکی از اصلیترین ادله برای اثبات «ریاضتی بودن بودجه» است؛ در این بودجه بدون تردید، مزدبگیران، کارگران و بازنشستگان، هیچ جایی ندارند.
اعتباراتی که تا امروز به امرِ همسانسازی اختصاص یافته، حدود چهار هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان در ۲ سال اخیر است؛ این اعتبار صرف همسانسازیِ دریافتیِ بخشی از بازنشستگان دولت یا همان مستمریبگیران صندوق کشوری شده است. اواخر شهریور ماه سال جاری، جمشید تقیزاده (مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری) در برآوردِ نیازمندی مالیِ همسانسازی بازنشستگان کشوری گفت: برای همسانسازی حقوق در بودجه ۹۸ حداقل به تخصیص ۱۵ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
در بودجه سال آینده، کارگران بازنشسته کاملاً نادیده گرفته شدهاند
حال دولت به جای ۱۵ هزار میلیارد تومان اعتبارِ مورد نیاز برای همسانسازی مستمری بازنشستگان کشوری، کلاً ۲ هزار میلیارد تومان برای همسانسازی حقوق «تمامی بازنشستگان کشور» اختصاص داده است؛ در واقع فقط «یکهفتم» بودجه مورد نیاز، تخصیص داده شدهاست. با این حساب، با تخصیص فقط یکهفتمِ بودجهی لازم، بازنشستگان نمیتوانند هیچ امیدی به بهبود اوضاع در سال آینده داشته باشند. علی دهقانکیا (عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان شهر تهران) میگوید: در بودجه سال بعد، کارگران بازنشسته کاملاً نادیده گرفته شدهاند؛ یک ریال برای تامین اعتبار همسانسازی بازنشستگان تامین اجتماعی در نظر گرفته نشده؛ کما اینکه بودجهی در نظر گرفته شده برای کشوریها نیز به هیچ وجه کافی نیست.
منصور میرزایی (فرهنگی بازنشسته و از فعالان صنفی بازنشستگان کشوری) نیز این بودجه را کاملاً ناکافی میداند و میگوید: کاملاً مشخص است که دو هزار میلیارد تومان به هیچ وجه کافی نیست؛ به فرض محال اگر بخواهند این بودجه را فقط به معلمان که بخش کوچکی از بازنشستگان کشوری هستند، اختصاص دهند، باز هم کفایت نمیکند.
حقوق دریافتی یک معلم بازنشسته به شدت از یک معلم شاغل کمتر است
او ادامه میدهد: معضل مستمریهای فرهنگیان بازنشسته، یک معضل چندبعدی و پیچیده است اما دولت و نمایندگان مجلس هیچ تلاش کارسازی برای رفع این معضل صورت نمیدهند؛ رفع مشکلات معیشتی معلمان، ابعاد مختلف دارد؛ اول اینکه حقوق دریافتی یک معلم بازنشسته به شدت از یک معلم شاغل کمتر است که حل این نقیصه، نیازمند همسانسازی حقوق شاغلان و بازنشستگان فرهنگیست و دومین مساله که البته از حیث اهمیت از اولی هم اولیتر است، این است که معلمان (چه شاغل و چه بازنشسته) نسبت به باقی کارمندان دولت، دریافتی کمتری دارند؛ این کمبود باید با تلاش برای «یکسانسازیِ حقوق کارمندان دولت» جبران شود؛ حال سوال اینجاست که دولت چگونه با تخصیص فقط دو هزار میلیارد تومان برای کلیه بازنشستگان، میخواهد این مشکلات اساسی را رفع کند؟!
شرایط بحرانی صندوقهای بازنشستگی و ناتوانی قریبالوقوع در برآوردهسازیِ مهمترین نیازمندیهای بازنشستگان، قابل کتمان نیست و مشخص نیست چرا دولت در تدوین بودجه سال بعد، این شرایط را به حساب نیاوردهاست؛ پیش از این در همان شهریورماه، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری اعلام کرده بود: برای بودجه سال آینده صندوق بازنشستگی کشوری حتما باید اتفاق جدید و بزرگی بیفتد و ما به عنوان مسئولان صندوق باید حضور و اثرگذاری پررنگتری در فرایند بودجهنویسی سال ۹۸ داشته باشیم.
خواستهی جمشید تقیزاده، تغییر رویکرد در تدوین بودجه و تزریق پول از خزانه دولت به صندوقهای بازنشستگی به خصوص صندوق بازنشستگی کشوریست؛ امری که در بودجهنویسی سال ۹۸ باز هم محقق نشده است.
نحوه تعامل دولت با بازنشستگان «ناکارآمد» است
منصور میرزایی رویه حاکم بر بودجهنویسیهای سالانه و نحوه تعامل دولت با بازنشستگان را «ناکارآمد» توصیف میکند و میگوید: در سال ۱۳۸۶ مصوب شد که بایستی حقوق بازنشسته با شاغل یکسان باشد؛ مقرر شده بود که این اتفاق ظرف مدت ۵ سال رخ بدهد؛ الان چند سال گذشته است؟ هنوز اختلاف فاحشی بین حقوق شاغلان و بازنشستگان وجود دارد. ما بازنشستگان به تعامل دولت و نحوه تدوین بودجهها، هیچ امیدواری نداریم. تا زمانی که دولت حاضر نباشد، ریاضت و انقباض را از دوش بازنشسته بردارد و به بخشهای دیگر اقتصاد منتقل کند، تا وقتی که بودجه کافی برای اجرای قانون همسانسازی در نظر گرفته نشود، نمیتوان به این بودجههای خُرد و ناکارآمد امید بست.
علی دهقانکیا به نمایندگی از کارگران بازنشسته، موضوع را از زاویه دیگری بررسی میکند و به دشواریهای صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی و خلف وعدههای بیشمار دولت در قبال این سازمان بینالنسلی میپردازد: در بودجه سال آینده، تامین اجتماعی را اصلاً در نظر نگرفتهاند؛ مدیریتِ سازمان برنامه و بودجه به جز ایجاد تبعیض بین مردم و گسترش نارضایتیها، تاکنون هیچ اقدام مثبتی انجام نداده است؛ سال گذشته، مجلس ۷۲۰۰ میلیارد تومان برای همسانسازیِ حقوق کارگران بازنشسته در نظر گرفت و این بودجه مصوب شد؛ اما دریغ از پرداختِ یک ریال از این بودجهی مصوب!
دولت، بدهیهای انباشتهی خود را به تامین اجتماعی بپردازد؛ توقع همسانسازی نداریم!
او ادامه میدهد: امسال هم این دو هزار میلیارد تومان را فقط برای صندوق بازنشستگی کشوری در نظر گرفتهاند و هیچ اعتباری برای کارگران بازنشسته لحاظ نکردهاند. همسانسازی بهکنار! ما کارگران بازنشسته توقع نداریم دولت برای اجرای همسانسازی مستمریهای ما، بودجه در نظر بگیرد؛ حتی برای پرداخت بدهی ۱۸۰ هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی نیز اعتبار در نظر نگرفتهاند. دولت، بدهیهای انباشتهی خود را به تامین اجتماعی بپردازد؛ ما توقع همسانسازی نداریم!
عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران تاکید می کند: دولت اگر بدهی خود را بپردازد، تامین اجتماعی از محل همان بدهیها قادر خواهد بود «همسانسازی» را اجرایی کند. پس برای بازنشستگان تامین اجتماعی وصول بدهیهای دولت اولویت بیشتری نسبت به تزریق بودجه برای همسانسازی دارد؛ اگر بدهیها پرداخت نشود، نه فقط همسانسازی که همه خدمات رفاهی بازنشستگان و از جمله پرداخت مستمریها دچار مشکل اساسی خواهد شد. آن ۷۲۰۰ میلیارد تومان هم قرار بود از محل بدهیِ انباشتهی دولت به سازمان پرداخت شود و به مصرفِ اجرای همسانسازی برسد.
دهقانکیا به یک مشکل اساسی دیگر ورود میکند: بدهی ۳۱ هزار میلیارد تومانی تامین اجتماعی به بانک رفاه؛ آنهم با بهرهی ۳۵ درصد؛ این بدهی نیز محصول خلف وعدههای بیشمار دولت است.
او میافزاید: همه گرفتاریهای تامین اجتماعی و کارگران بازنشسته، دولتساخته است؛ دولت، به عبارتِ دقیقتر مجموعهی دولتهای پیشین تا امروز، مسئولِ تمامیِ مشکلات ما کارگران بازنشسته هستند؛ دولت نه تنها بدهیها را نمیپردازد بلکه برای تامین حق بیمه ۲۶ گروه خاص ازجمله رانندگان و قالیبافان، دست در جیب کارگران بازنشسته میکند.
اعتراضمان را به گوش مدیران سازمان بودجه خواهیم رساند
دهقانکیا با تاکید بسیار میگوید: به این مساله که مجموعهی بزرگِ بازنشستگان تامین اجتماعی در بودجهی سال آینده دیده نشدهاند، به شدت اعتراض داریم و این اعتراض را به گوش مدیران سازمان برنامه و بودجه خواهیم رساند.
بدون تردید این بودجه ریاضتیست؛ اما بار این ریاضتها بر دوش چه کسانیست؛ بازنشستگانِ همه صندوقها از بانکها گرفته تا دولت و البته بازنشستگانِ تامین اجتماعی، از روند تقسیم بیتالمال ناراضیند؛ در این بین، وضع کارگران بازنشسته به مراتب وخیمتر است؛ کارگرانی که سی سال تمام، حدود ۳۰ درصد از دسترنجشان را به حساب صندوقی ریختهاند که حالا نگران آیندهاش هستند؛ برای کارگران بازنشسته، «همسانسازی» یک آرمان دستنیافتنیست؛ ایدهآلی که به این زودیها محقق نمیشود؛ آنها امروز نگران پرداخت مستمریهایشان هستند؛ نگران افزایش ناچیز و حداقلی که هر سال با یکی، دو ماه تاخیر، اِعمال میشود؛ نگرانِ بار اضافیِ تحمیلی دولت به سازمان تامین اجتماعی....
بیشک این بودجه تا آنجایی که ما میدانیم و تا آنجایی که مربوط به مردم است، «ریاضتی» است؛ دهقانیکیا در مورد وجوه انقباضی بودجهی ۹۸ میگوید: علیالظاهر ما بازنشستگان باز هم محکوم به ریاضتکشیدن هستیم؛ اما مسالهی مهمتری هم وجود دارد؛ آیا همهی ابواب جمعیِ دولت، همهی نانخورهای ریز و درشتِ آن، به اندازه ما ریاضت میکشند؟ فکر نمیکنم.........
گزارش: نسرین هزاره مقدم