رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور:
بهجای آشوبگر نامیدن کارگران، صدایشان را بشنوید
اولیاء علیبیگی با دفاع از حق اعتراض کارگران گفت: کارگران به خیابان میآیند چون صدایشان شنیده نمیشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در ادامه اعتراضات کارگران هفتتپه، این تلقی در حال شکلگیری است که کارگران به دنبال «اغتشاش» و «بینظمی» هستند؛ ولی آیا در شرایطی که کارگرِ حداقلبگیر هیچ تضمینی بابت معیشت و امنیت شغلی خود ندارد، تخطئه کردن مسئولان عادلانه است؟
اولیاء علیبیگی (رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) در این رابطه میگوید: اولین مساله مهم، پاسخ به این سوال است که "چرا کارگر اعتراض میکند"؛ بهتر است مسئولان به جای «تهدید» به دنبالِ پاسخ این پرسش و یافتن علت اعتراض بروند.
از دیدگاه علیبیگی، مهمترین علت اعتراض، «شنیده نشدن صدای کارگران» است. او میافزاید: دلیل اصلیِ به خیابان آمدن کارگران، این است که صدایشان شنیده نمیشود. اگر مسئولان «به موقع» و از طریق تشکلهای کارگری که رابط بین کارگران و دولتها و مسئولان هستند، صدای کارگران را بشنوند و به دغدغههای واقعی آنها توجه کنند، به اینجا نمیرسیم.
«نادیده گرفته شدن کارگران» تبدیل به یک هژمونی مسلط شده
وی ادامه میدهد: متاسفانه به علت عدم توجه و رسیدگی به «نیازهای حداقلیِ» کارگران، موجبات اعتراض آنها فراهم میشود لذا یک ضعف اساسی در این زمینه داریم. من معتقدم «نادیده گرفته شدن کارگران» تبدیل به یک هژمونی مسلط شده و هرگز شرایطی فراهم نشدهاست که کارگران احساس کنند دردهایشان و صدایشان شنیده میشود.
به گفتهی علیبیگی، به دنبال نادیده گرفته شدن، کارگران «ناچار» میشوند که به اعتراض روی بیاورند تا شاید به این وسیله صدایشان شنیده شود.
رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، مسئولان را خطاب قرار میدهد و میپرسد: کارگری که سه ماه یا شش ماه حقوق نگرفته؛ در شرایطی که حقوقش «حداقلی» هم هست، چگونه میتواند جوابگوی خانواده باشد؟ چگونه میتواند ضروریات و نیازهای اولیهی خود را تامین کند؟ آیا مسئولان حاضرند به جای این کارگران باشند و نمیگوییم حقوق خود را نگیرند بلکه فقط برای یک ماه، «مزایا» دریافت نکنند؟ آیا در این صورت، صدای اعتراضشان بلند نمیشود؟!
نیازهای انسانی و حقوق شهروندی کارگران نادیده گرفته شده است
وی ادامه میدهد: اعتقادم این است که کارگر در مقام یک «انسان» دارای یکسری نیازها و ضروریات اولیه است و در مقام یک «شهروند» دارای حقوقیست؛ لذا دولتیها و کارفرمایان موظفند نسبت به تامین این نیازها و برآوردهسازی این حقوق، اقدامات عملی صورت بدهند.
علیبیگی تاکید میکند: وقتی صدای کارگر شنیده نمیشود، وقتی به خواستههای کارگر توجه نمیشود، کارگر چارهای جز «اعتراض» ندارد؛ بنابراین باید مسئولان و آنهایی که کارگران را «اغتشاشگر» مینامند، به این مساله توجه بکنند که چرا کارگر ناچار میشود به «اعتراض» و «خیابان» متوسل شود.
اگر به نهادهای مدنی «بها» بدهند، کارگران به خیابان نمیآیند
علیبیگی بر این باور است که در ایران به تشکلهای کارگری و نهادهای مدنی، توجه نمیشود. او معتقد است که اگر به تشکلها «بها» داده شود و صدای کارگران از کانال این تشکلها شنیده شود و در جهت رفع خواستههایی که تشکلها طرح میکنند، اقدامات اساسی صورت بگیرد، کار به اینجا نمیرسد که کارگر بیش از بیست روز در خیابان باشد و دست به اعتراض بزند.
وی با بیان اینکه خود مسئولان با «بیتوجهی» زمینه اعتراضات کارگری را فراهم میکنند، میافزاید: نادیده گرفتن، روزی به انتها میرسد و مسئولان خود را با انبوه کارگرانی میبینند که به خیابان آمدهاند و آن روز باید «پاسخگو» باشند. پس بهتر این است که قبل از اینکه کارگران که البته فقط به دنبال خواستههای حداقلی هستند و به هیچ وجه «زیادهخواه» نیستند، اعتراض کنند، حداقلهای مورد نیاز را تامین کنند.
"نه" به صداهای کارگران یک عرف متداول شدهاست!
این فعال کارگری تاکید میکند: مطمئن باشند که کارگران نه «زیادهخواه» هستند و نه توقع زیادی از مسئولان و کارفرمایان دارند.
مشکل اساسی امروز کارگران ایرانی چیست؛ رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در پاسخ به این سوال میگوید: مشکل اساسی امروز این است که متاسفانه کارگران از جایگاه اجتماعی مناسب و درخور بهرهمند نیستند و مسئولان عادت کردهاند که صدای آنها را به هیچ وجه نشوند؛ گویی "نه به صداهای کارگران" یک عرف متداول شدهاست! شوربختانه نهادهای صنفی و تشکلهای کارگری به عنوان یک وزنه تاثیرگذار پذیرفته نمیشوند.
او معتقد است؛ مسئولان باید یک تجدیدنظر اساسی در رویکردها و رفتارهای خود صورت بدهند و شرایطی را فراهم بکنند که کارگران «ناچار» و «وادار» به اعتراض صنفی نشوند.