خبرگزاری کار ایران

مصائب نماینده کارگران پیمانکاری چادرملو:

حتی یک کانکس برای دفتر انجمن نداریم/گفتند اضافه‌کاریِ شخصِ شما تعطیل!

حتی یک کانکس برای دفتر انجمن نداریم/گفتند اضافه‌کاریِ شخصِ شما تعطیل!
کد خبر : ۶۷۸۷۱۴

حسین رجائیان می‌گوید برخلاف عرف کارگاه، اضافه کار او را قطع کرده‌اند و این نمونه‌ای از فشارهای وارده بر کارگران پیمانکاری‌ست؛ وقتی که بخواهند متشکل شوند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، اوایل، همان چند ماه پیش، بسیار خبر مسرت‌بخشی بود؛ اینکه «کارگران پیمانکاری» در یکی از بزرگ‌ترین و پراعتبارترین واحدهای معدنی کشور یعنی معدن چادرملو، «انجمن صنفی» راه بیاندازند و متشکل شوند، خبر کم‌اهمیتی نبود؛ می‌توانست امیدواری و شوق را به ناامن‌ترین کارگران قرارداد موقت یعنی «پیمانکاری‌ها»  بازگرداند.

حدود نُه ماهِ پیش بود؛ دو ماه و چند روز دیگر، یک سال از تشکیل این انجمن صنفی می‌گذرد؛ حدود دویست و پنجاه نفر کارگرِ پیمانکاری حاتمی که در معدن چادرملو در استان یزد مشغول به کار هستند، بیش از  نُه ماه است که از خودشان تشکل دارند؛ البته در این مدت به موفقیت‌هایی هم دست پیدا کرده‌اند ازجمله توانسته‌اند طرح طبقه‌بندی مشاغل را اجرایی کنند و شرایط شغلی و قراردادها را تا اندازه‌ای بهبود ببخشند.

اما اوضاع برای اعضای هیات مدیره این انجمن چندان بر وفق مراد نیست؛ حسین رجائیان (رئیس این انجمن صنفی) که به قول خودش سال‌ها پیش از این نیز قصد داشته کارگران پیمانکاری معدن را متشکل کند و در نهایت با هزار مصیبت، نُه ماه پیش توانسته این امر را به سرانجام برساند؛ در همان ابتدای صحبت می‌گوید: این همه مدت، گذشته، اما هنوز ویلان و سرگردانیم؛ حتی یک کانکس برای برگزاری جلسات انجمن به ما ندادند؛ این یعنی ما را به عنوان «نمایندگان کارگران» به رسمیت نمی‌شناسند؛ می‌خواهند به ما حقنه کنند که کارگران پیمانکاری حق ندارند متشکل شوند و از حق و حقوق خود دفاع کنند.

او ادامه می‌دهد: همه کارها را حتی جلسات انجمن را در خوابگاه‌ها انجام می‌دهیم؛ در همین اتاق‌‌هایی که محل اسکان و استراحتِ کارگران است؛ چون دفتر نداریم و به خاطرِ همین دفتر نداشتن، ارتباط‌مان با کارگران کم شده؛ حتی قدغن کرده‌اند که کارگران در طول روز برای مشکلات صنفی‌شان به ما اعضای انجمن، مراجعه کنند.  

روزی چهارصد کیلومتر رانندگی می‌کنم

او از فشارهای وارده در همه سنوات گذشته می‌گوید: از ابتدا که به کار صنفی ورود کردیم این فشارها بوده؛ بعد از تاسیس انجمن صنفی، فشارها بیشتر و بیشتر شد؛ انواع و اقسام فشارها به ما وارد شد؛ تا اینکه در خرداد ماه آمدند یک نامه رسمی به من زدند که پیمانکار به اضافه کار شما نیازی ندارد و  کارتان هشت ساعته است. بنابراین من مجبور شدم از محل سکونتم (یزد) تا معدن را که حدود دویست کیلومتر راه است، هر روز بروم و برگرددم؛ در واقع روزی چهارصد کیلومتر رانندگی!

روال کار معمول در معدن چادرملو به سیاق خیلی دیگر از معدن‌های کشور، از هفت صبح تا هشت ، نه و یا نهایت ده شب است؛ تا چهار بعدازظهر، موظفی کارگر است و بعد از آن، اضافه کار محسوب می‌شود. کارگران بیست روز در ماه در معدن هستند و ده روز هم مرخصی دارند که بروند سر خانه و زندگی‌شان. در آن بیست روزِ کار، کارگران شب‌ها در همان معدن در اقامت‌گاه‌هایی که برای سکونت‌شان وجود دارد، می‌مانند و حدود هفت شب در ماه یا  معادلِ پنجاه و شش ساعت را هم «شب‌کاری» دارند.

حالا درآمد رجائیان بسیار پایین آمده؛ چراکه  همچنان همان بیست روز را در معدن می‌ماند منتها هر روز فقط هشت ساعت کارت می‌زند و کار می‌کند و بعد از اتمام هشت ساعت باید برگردد یزد، خانه.

نمی‌خواستم حاشیه درست کنم

او می‌گوید: فقط برای شخص من این نامه را ابلاغ کرده‌اند؛ یعنی از نظر کارفرما، فقط من نمی‌توانم اضافه کار داشته باشم. من این مشکلِ خودم را هرگز جدی نگرفتم چون دنبال مطالبات کارگران بودم و نمی‌خواستم حاشیه درست کنم اما این ممنوعیت اضافه کار، به آهستگی برایم دردسر ساز شد؛ مخصوصاً در این ماه‌های اخیر که هزینه‌های زندگی بالا رفته و چند برابر شده، واقعاً امورات زندگی نمی‌گذرد؛ بدون اضافه کار، حقوقم به نیمه‌ی ماه هم نمی‌کشد؛ خانواده‌ام به مشکل برخورده‌اند. علیرغم خواسته‌ی خودم، «مجبور» شدم این قضیه را هم از طریق اداره کار دنبال کنم و هم رسانه‌ای کنم. نامه‌ای برای اداره کار اردکان فرستاده‌ام و خواستارِ اعمالِ ماده 28 قانون کار شده‌ام.

البته رجائیان خودش قبول دارد که اضافه کار، امری‌ست «توافقی»؛ کارفرما مختار است، می‌تواند به کارگر اضافه کار ارجاع بکند، می‌تواند هم نکند؛ اوبلافاصله ادامه می‌دهد: توافقی بودنِ اضافه‌کار، متنِ «قانون» است یعنی براساس قانون، خلافی صورت نگرفته اما براساسِ «عرف»، همواره کار معدن بیست و چهارساعته بوده و اضافه کار، یک سنت عرفیِ معدن است؛ چرا فقط من یک نفر را استثنا کرده‌اند؟ چون فعال صنفی بوده‌ام و هستم؟!

حتی یک کانکس برای دفتر انجمن نداریم/گفتند اضافه‌کاریِ شخصِ شما تعطیل!

خانواده‌ام به دردسر افتاده‌اند

رجائیان به نظر نمی‌رسد که از مطالبه‌گری و برعهده گرفتن وظیفه‌ی نمایندگی کارگران سرخورده و ناامید و پشیمان باشد؛ اما مشکلاتش دنباله‌دار شده؛ او سال گذشته به همراه دیگر اعضای انجمن چندماهی بیکار شد و بعد توانست دوباره بازگشت به کار بگیرد؛ همه اینها به اضافه‌ی ممنوعیت اضافه کار، عرصه را بر او تنگ کرده‌است؛ می‌گوید: خانواده‌ام در مضیقه و تنگنا هستند؛ همینجوری به خاطر چند ماه بیکاری، عقب‌ماندگی معیشتی داشتیم؛ حالا که اضافه‌کار را بُریده‌اند، واقعاً به مشکل و دردسر افتاده‌ایم؛ چه باید بکنم؟!

رجائیان این روزها منتظر پاسخ کتبیِ اداره کار است؛ می‌گوید اداره کار باید حامیِ نمایندگان کارگران و فعالان صنفی باشد؛ نباید هوای کارفرما را داشته باشد؛ تنها دستاویز و حربه‌ی ما فعالان کارگری همین «قانونِ کار» است؛ مجبوریم آنقدر چانه‌زنی بکنیم و ابرام بورزیم که مجبور به پاسخگویی شوند.... خدا کند که اداره کار نگوید اضافه‌کار «امری توافقی» است؛ پس عرف کارگاه چه می‌شود؟ چرا فقط به کار من یک نفر نیازی ندارند؛ آیا اینها مصداق فشار به یک فعال صنفی نیست؟ چون پیمانکاری هستیم و امنیت شغلی نداریم؛ هر لحظه که بخواهند می‌توانند شرایط شغلیِ ما را به نفع خودشان تغییر دهند؛ کارفرما از همین حربه برای فشار به من استفاده کرده است.

حرف‌های رجائیان ناراحت‌کننده است؛ اینکه خانواده یک کارگر پیمانکاری را بخواهند از حق و حقوق عرفی و قانونی‌اش محروم کنند فقط به این دلیل که کارگر، فعال صنفی و پیگیر مطالباتِ همکارانش است، بسیار دردناک است؛ به سراغ مسئولان محلی می‌رویم تا از زبان آنها بشنویم که چرا شرایطِ شغلیِ رجائیان اینگونه است؟

ارجاع کار اضافی به کارگر، در اختیارات کارفرماست

اصغر دشت آبادی (رئیس اداره کار اردکان) در ارتباط با شرایط شغلی حسین رجائیان می‌گوید: این موضوع را خود آقای رجائیان کتبی به اداره کار منعکس کرده‌اند و ما هم دستور پیگیری موضوع را داده‌ایم؛ اما به نظر نمی‌رسد به خاطر اینکه عضو انجمن صنفی هستند، متحمل این مشکلات شده باشند چراکه انجمن، اعضای دیگری هم دارد که آنها هیچ مشکلی در مورد اضافه کار و باقی مسائل ندارند.

او تاکید می‌کند: ارجاع کار اضافی به کارگر، در اختیارات کارفرماست؛ همانطور که ماده 59 قانون کار، پذیرش کار اضافی را از اختیارات کارگرمی‌داند؛ پس اضافه کار، موضوعی کاملاً «توافقی» است ؛ با این وجود، دستور بررسی مشکل را داده‌ام؛ هنوز نتیجه بررسی مشخص نشده‌است.

کارفرما گفته‌است نیاز ندارد

ابریشمی (مدیر مجتمع معدنی چادرملو) که «کارفرمای مادرِ» حسین رجائیان و کارگران پیمانکاری حاتمی محسوب می‌شود، در رابطه با این شرایط می‌گوید: اضافه کار، «حقِ کارگر» نیست؛ کارفرما می‌گوید نیازی به اضافه کار این آدم ندارم؛ اگر به خاطر انجمن صنفی بود، باید دامن همه اعضای هیات مدیره را می‌گرفت؛ چهار عضو دیگر هم در هیات مدیره هستند، چرا آنها این مشکل را ندارند؟! پس مشکل رجائیان برمی‌گردد به «اعتقادِ» ایشان به کار و فعالیت؛ به هر حال کارفرما گفته‌است به او نیاز ندارد.

این اظهارات را با حسین رجائیان در میان می‌گذاریم؛ او فقط به یک مساله پاسخ می‌دهد؛ به اینکه باقی اعضای هیات مدیره انجمن، مشکل ممنوعیت اضافه کار ندارند و او دارد!

رجائیان می‌گوید: چند ماه پیش که از طرف انجمن به قراردادها اعتراض کردیم و گفتیم امضا نمی‌کنیم، چهار عضو دیگر هیات مدیره را نیز هشت ساعته کردند اما پس از پیگیری‌ها و آمدن جواب استعلام اداره کار و وقتی که همگی اعضای هیات مدیره و ازجمله بنده قرارداد را امضا کردیم‌، روال کار بقیه به صورت عادی درآمد و مثل قبل شد؛ حالا آنها می‌توانند اضافه کار داشته باشند ولی فشار همچنان روی من حفظ شده است؛ من همچنان ممنوع‌الاضافه‌کارم!

کارفرما که می‌گوید نیاز ندارد پس لابد نیاز ندارد؛ اگر بیست نفر، ده نفر و یا حتی پنج نفر این شرایط را داشتند، می‌شد پذیرفت اما برای یک نفر پذیرفتنی نیست؛ اصلاً معقول و پذیرفتنی نیست؛ مخصوصاً اینکه آن یک نفر، رئیس انجمن صنفی هم باشد؛ رئیس انجمن صنفیِ دویست و چند کارگر پیمانکاری!

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز