حسین حبیبی در گفتوگو با ایلنا:
یک روز شرکتهای زیانده را به تامین اجتماعی قالب کردند و حالا میگویند باید دست از بنگاهداری بکشد
حسین حبیبی معتقد است؛ کارگران هیچ نقشی در تصمیمگیریهای سازمان تامین اجتماعی ندارند و بدون مشارکت آنها، هر کار میخواهند میکنند.
حسین حبیبی (دبیر کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به تصمیمات خرقالساعه و دفعتی که مقامات و مسئولان برای سازمان تامین اجتماعی میگیرند، گفت: میگویند سازمان تامین اجتماعی نباید بنگاهداری کند؛ من به عنوان یک فعال کارگری و نماینده بخشی از کارگران به اینکه سازمان تامین اجتماعی بنگاهداری بکند یا نکند، کاری ندارم و موافق یا مخالف هم نیستم؛ اما یکسری مسائل و ابهامات اول باید روشن شود.
معضلی دیگر به نام تاراج اموال سازمان را کوک کردهاند
وی ادامه داد: مگر نمیگویند سازمان تامین اجتماعی به واسطهی حق بیمهی کارگران شکل گرفته؟ یعنی کارگران (بیمه شده) ۷ درصد و کارفرمایان ۲۳ درصد به حساب کارگران میریزند که مجموعاً میشود ۳۰ درصد و این مبلغ در صندوقی که خود تاسیس کردهاند یا همان «سازمان تامین اجتماعی» واریز میشود تا کارگر بتواند در زمان شاغل بودن و بازنشستگی، از پوششهای حمایتی مانند بیماری و حوادث؛ بارداری؛ غرامت دستمزد از کارافتادگی و بازنشستگی موضوع ماده ۳ قانون برخوردار شود؟
حبیبی افزود: زمانی که نرخ بازنشستگی تا این اندازه بالا نبود و اشتغالزایی در سطح خوبی بود، منابع ورودی به سازمان زیاد بود و مازاد منابع برای سازمان میماند و از این محل «شستا» شکل گرفت تا این منابع مدیریت شود و نتیجه حاصله از سرمایهگذاری برگردد به خودِ کارگران تا بتوانند از حمایتهای هرچه بهتر بهرهمند شوند؛ یعنی ما کارگران حق بیمه دادیم که از حمایتهای آن برخوردارشویم و شستا بوجود آمد که حمایتها را پررنگ کند؛ اما به علت سوءمدیریت، خودِ همین شستا شد معضل کارگران؛ حالا عوض اینکه معضلِ سوءمدیریتها را حل کنند، معضلی دیگر به نام تاراج اموال سازمان را کوک کردهاند و ما باز سکوت میکنیم.
چرا هر روز یک حُکم جدید برای تامین اجتماعی صادر میکنند؟!
منظور از "تاراج" اینجا چیست؛ حبیبی در این رابطه میگوید: اعلام میکنند در حال کاهش هلدینگهای تامین اجتماعی در شستا از ۹ هلدینگ به ۵ هلدینگ هستند؛ شرکتهای تولیدی صنعتی حریر، لطیف و شیرین دارو را به مزایده گذاشتهاند؛ با فولادخوزستان برای واگذاری فولاد اکسین تفاهمنامه امضاء کردهاند و واگذاریهای دیگری از این دست.
وی ادامه میدهد: سوال این است که ما بیمهشدگان؛ شاغلان و بازنشستگان چرا سکوت میکنیم؟! سوال این است که دولتمردان چرا به خود حق میدهند یک روز شرکتهای زیان ده را به بهانه «رد دیون دولتها» به تامین اجتماعی قالب کنند و چرا بعد از گذشتِ چند سال، دوباره به خود اجازه میدهند حُکم صادر کنند که تامین اجتماعی باید دست از بنگاهداری بکشد؟!
چرا واگذاری منابع کارگران را تبدیل نمیکنند به یک مدیریتِ پویا؟!
حبیبی ادامه میدهد: چرا واگذاری منابع کارگران و گوشت قربانی فرض کردنِ آنها را تبدیل نمیکنند به جایگزینیِ یک مدیریت پویا، باوجدان و درست که علایق کارگرانه و ملی داشته باشد و حافظ منابع کارگران در تامین اجتماعی باشد؟ اما سوالات دیگری هم مطرح است؛ وضع کارگران این واحدهای واگذارشده چه میشود؛ آیا آنها نباید بعدِ واگذاری، سرگردان وآواره شوند؟! و سوال دیگر اینکه؛ آیا تشکلهای کارگری و کارفرمایی میخواهند همچنان نسبت به استقلال سازمان، بیتفاوت باشند و بنشینند دست روی دست بگذارند و اجازه دهند که آقایان هر کار خواستند با طیب خاطر و فراغ بال، انجام دهند؟!
این فعال کارگری در پایان میگوید: دولت و وزارت بهداشت به دنبال منابع تامین اجتماعی هستند؛ سکوت، خیانت است و امروز، روز عمل است؛ بنشینیم و کاری نکنیم، سازمانِ بینالنسلیِ تامین اجتماعی به راحتی از دستمان میرود.