وعدهای که فقط پشت تریبون شنیده شد؛
بازنشستگان چشم انتظار وام ۴ میلیون تومانی هستند/ناپایداری منابع سازمان تامین اجتماعی، تیغی که در گلو ماند
قرار بود که وامِ «بخور و نمیرِ» ۴ میلیونی بدون بهره از ابتدای مرداد امسال به حساب بازنشستگان حداقلیبگیر که پیش از این وامی دریافت نکرده بودند، واریز شود اما حالا خبر میرسد که با گذشت نزدیک به ۲ ماه، اعتبار لازم برای آن تامین نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ابتدا خبر دادند ۴ میلیون و تنها به فاصله چند روز، در خبر دیگری اعلام کردند: «به مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی ۵ میلیون تومان وام میدهیم». از این رو تیرماه امسال برای قشر محرومی که تعدادش ۳ میلیون ۴۷۲ هزار و ۲۳۲ نفر است و میانگین دریافتیاش ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، خبرهای خوبی داشت.
قرار بود که این وامِ «بخور و نمیرِ» بدونِ بهره از ابتدای مرداد امسال به حسابِ بازنشستگان حداقلیبگیر که پیش از این وامی دریافت نکرده بودند، واریز شود اما حالا خبر میرسد که با گذشت نزدیک به ۲ ماه، تمام اعتبار لازم برای آن تامین نشده است. گویی بار دیگر کفهی «ناپایداری منابع» در سازمان تامین اجتماعی علیه مستمریبگیران آن سنگینی کرده است. این در شرایطی است که «صندوق بازنشستگی کشوری» که از حیث کاهش ورودیها (بیمهپردازان) و افزایش خروجیها (حقوق بگیران) با ضریب پشتیبانی یک، کاملا ورشکسته است، به سبب حمایت گسترده دولت، بخوانید رانت دولتی، به زودی به ۴۰۰ هزار بازنشسته خود (مجموعا یک میلیون و ٣٦٣هزار و ۸۶۷ ) با بهره ۴ درصدی، وام ۵ میلیون تومانی میدهد.
البته این حق بازنشستگان هر صندوقی است که تحت حمایتهای رفاهی قرار بگیرند و به آنها وامهای کمبهره و حتی بدون بهره پرداخت شود اما پرسش اینجاست که چرا سازمان تامین اجتماعی به عنوان «نهاد عمومی غیردولتی» که به صورت کلی ۶ میلیون و ۷۷ هزار و ۳۵۴ نفر مستمریبگیر اصلی و تبعی دارد، از قدرت مالی لازم برای عمل به تعهدات خود برخوردار نیست؟!
آنگونه که خبر میرسد مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی در سراسر کشور از ابتدای مرداد ماه برای ثبت نام دریافت وام به کانونهای بازنشستگی شهرستانهای خود مراجعه کردند که به آنها اعلام شد کانونها از این پس مسئول ثبت نام بازنشستگان نیستند و آنها به این منظور باید به شعب سازمان تامین اجتماعی مراجعه کنند تا درنهایت بانک رفاه پول را به حساب بازنشستگان واریز کند. اما مشکل تازه آغاز شده است؛ چراکه اولا شعب از پرداخت وام ۴ میلیون تومانی و نه ۵ میلیون تومانی آنگونه که «سیدتقی نوربخش» مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در مراسم کلنگزنی «خانه اُمید فرادنبه» وعده داد، صحبت میکنند و ثانیا سهمیههای آنها برای ثبت نام از متقاضیان محدود است.
برای نمونه یکی از شعب تامین اجتماعیِ شهر تهران که بیش از ۲۰ هزار بازنشسته دارد، تنها برای پرداخت ۳۰ وامِ ۴ میلیون تومانی مجوز دارد. در سایر شعب شهر تهران هم نارضایتی به صورت گسترده موج میزند؛ چر که بازنشستگان دست خالی برمیگردند.
در سایر شعب کم جمعیتتر شهر تهران وضع بدتر است؛ چراکه مثلا به آنها مجوز پرداخت ۱۰، ۱۳ یا ۲۰ وام ۴ میلیون تومانی داده شده است. شهر تهران در مجموع ۳۰ شعبه تامین اجتماعی دارد که اگر در خوشبنانهترین حالت به هر شعبه مجوز پرداخت ۳۰ وام ۴ میلیون تومانی داده میشد، وام ۴ میلیون تومانی در مجموع تنها به ۹۰۰ نفر میرسید؛ این در شرایطی است که شهر تهران بیش از ۵۰۰ هزار بازنشسته دارد.
البته همانطور که نوربخش گفته قرار نیست که کل جمعیت بازنشستگان تامین اجتماعی کشور همین امسال این وام را دریافت کنند و اولویت با آنهاست که از لحاظ درآمدی حداقلبگیر هستند و پیش از این وامی دریافت نکردهاند؛ اما باید در نظر داشت که بیش از ۷۰ درصد از مستمریبگیران تامین اجتماعی کشور زیر ۲ میلیون تومان را به عنوان مستمری دریافت میکنند و لذا تعجبی ندارد که پس از شنیدن این خبر، از ابتدای مرداد ماه شتابان به کانونهای بازنشستگی و شعب تامین اجتماعی مراجعه کنند. اما حتی اگر سازمان تامین اجتماعی بخواهد به نیمی از جمعیت بازنشستگان خود (۱ میلیون و ۷۳۶ هزار و ۱۱۶ نفر) وام ۴ میلیون تومانی پرداخت کند، باید در بودجه سال ۹۷ خود، نزدیک به ۷ هزار میلیارد تومان کنار میگذاشت که به نظر نمیرسد چنین اتفاقی افتاده باشد.
به هر روی بازنشستگان محروم و بیبضاعت طبقه کارگر برای تامین مایحتاج خود یا هر کار دیگری به این وام بخور و نمیر نیازمند هستند؛ آنهم در شرایطی که طبق محاسبات «کمیته مزد شورای عالی کار» که به تایید گروه کارفرمایی و دولت رسید، ۵۲ درصد از قدرت خرید خود را از ابتدای سال از دست دادهاند و مستمندتر هستند لذا ضروری است که سازمان تامین اجتماعی علاوه بر پرداخت وام بدون بهره با سازو کار پیشبینی شده در قانون تامین اجتماعی همگام با سازو کارهای پیشبینی شده در قانون کار که البته یک الزام است، قدرت خرید بازنشستگان را افزایش دهد. البته طرحهایی همانند وام کالا یا همان «کارا کارت» برای جبران بخشی از فاصله هزینههای سبد معیشت در سال ۹۷ (۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان) با سطح مزد و مستمریها (۱ میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان برای حداقل مزد و ۱ میلیون و ۱۰۱ هزار تومان برای حداقل مستمری) توسط سازمان تامین اجتماعی ارائه شده است اما همانند پرداخت وام ۵ میلیون تومانی تاکنون سرنوشت روشنی در اجرا نداشته است و حول کیفیت خدمات ارائه شده توسط آن ابهام وجود دارد.
در کنار کاهش ۱ میلیون تومانی مبلغ وام، مسائل دیگری هم در هفتههای گذشته گزارش شده است. از قرار معلوم مدیران شعب سازمان تامین اجتماعی به منظور اینکه وام ۴ میلیون تومانی به تعداد بیشتری از متقاضیان تعلق بگیرد آن را به دو وام ۲ میلیون تومانی تقسیم کردهاند تا مثلا وام به جای ۳۰ به ۶۰ نفر تعلق بگیرد.
به نظر میرسد که مدیران شعب به منظور کاهش نارضایتیهای مراجعهکنندگان دست به این کار زدهاند؛ اقدامی که با وعدههای رسانهای شده، سازگاری ندارد و کمک چندانی هم به بهبود وضعیت معیشتی حداقلیبگیران نمیکند؛ آنهم در زمانی که قدرت خرید بینالمللی ریال بر مبنای دلار، ۱۲۶ درصد و بر پایه یورو، ۱۳۳ درصد سقوط کرده است.
همه چیز در حد تبلیغات باقی مانده است
«حسن ایزان» بازرس کانون بازنشستگان شهرستان تهران درباره گلایههایی که از پرداخت وام ۵ میلیون تومانی ازسوی بازنشستگان مطرح شده، به ایلنا میگوید: بازنشستگان تصور میکنند که آنها را فریب دادهاند و پولی که قرار بوده به آنها به عنوان وام ۵ میلیون تومانی پرداخت شود در جای دیگری خرج شده است؛ حال اینکه میدانیم سازمان تامین اجتماعی به خاطر تامین نشدن اعتبار لازم نتوانسته به همه آنها که شرایط لازم را دارند، تا این لحظه وام بدهد.
وی میافزاید: متاسفانه همه چیز در حد تبلیغات اولیه باقی مانده و کار چندان پیش نرفته است؛ هرچند شعب تامین اجتماعی به شدت درگیر رسیدگی به امور متقاضیان هستند. ای کاش از همان اول درست اطلاعرسانی میکردند تا بازنشستگان نگویند که مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی این وعده را داده و بعد بپرسند، حالا چه میشود؟!
بازرس کانون بازنشستگان شهرستان تهران با بیان اینکه یکی از شعب تامین اجتماعی ۲۰ هزار بازنشسته دارد اما تنها ۲۰ سهمیه وام به آن تعلق گرفته است، گفت: سایر شعب هم به همین ترتیب مشکلاتی دارند و هر شعبه ۳۰، ۱۷ یا ۱۱ سهمیه وام ۴ میلیون تومانی دارد که ابدا جوابگو نخواهد بود.
ایزدان افزود: مشکل اینجاست که سازمان تامین اجتماعی پول ندارد؛ چراکه هنوز مابهالتفاوت افزایش مستمریهای فروردین ماه سال جاری را پرداخت نکرده است؛ آن وقت چگونه مدعیست که میخواهد به این همه بازنشسته نیازمند وام بدهد. به هر حال وقتی یک چیزی میگوییم انتظارات را از خود بالا میبریم. در مورد کارا کارت هم همین اتفاق رخ داده و به عدهها عمل نشد.
از بدعهدی ذله شدهایم
«محمدحسن موسیوند» عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان شهرستان خرم آباد هم میگوید: بازنشستهها سن بالایی دارند و توجیه کردن آنها مشکل است. آنها به کانون بازنشستگان میآیند و داد و فریاد میکنند که وام را خودتان خوردید و بردید. ما خیلی نگران هستیم؛ چراکه این موضوع مردم را به نظام بدبین میکند.
وی ادامه میدهد: چرا باید چیزی را پشت تریبون و رسانهها اعلام کنند که قرار نیست عملی شود. هم مردم و هم اعضای کانون بازنشستگان خرم آباد از این بدعهدی ذله شدهاند. به هر حال وقتی مردم این موضوع را میشنوند، روی آن حساب باز میکنند و بعد دو تا دو تا چهار تا میکنند که برای دخترشان جهاز بخرند یا مشکل شهریه فرزندشان را حل کنند اما زمانی که به کانون بازنشستگان میآیند با ناامیدی برمیگردند که این موضوع خیلی به آنها لطمه روحی میزند و در نهایت اعتماد آنها را به حاکمیت خدشهدار میکند. آنها با خود میگویند همه دروغ میگویند.
موسیوند میافزاید: من هم اعتقاد دارم که اگر سازمان تامین اجتماعی میخواهد مشکلی را حل کند بهتر است که به چالههایی که قبلا کنده فکر کند و ابتدا آنها را پر کند و بعد وعده جدید بدهد. از سویی سازمان مابهالتفاوت افزایش مستمریهای فروردین ماه سال جاری را پرداخت نکرده است.
عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان خرم آباد با بیان اینکه نباید به بازنشستگان با وجود دهها مشکل معیشتی وعدههای عملی نشده داد، تاکید میکند: مگر ما زندگیمان را نگذاشتیم؟ مگر ما حق بیمه ندادیم؟ مگر ما خانوادههایمان را به خاطر پرداخت ۳۰ سال حق بیمه در مضیقه نگذاشتیم؟ مگر ما کارگران نبودیم که با وجود دریافت نکردن ماهها حقوق حق بیمههایمان را پرداخت کردیم؟ مگر ما نبودیم که هزاران شهید تقدیم انقلاب کردیم؟ پس چرا باید امروز بر سر سفرههایمان کوه وعدههایِ عملی نشده را بگذاریم. آیا وعدهای که عملی نمیشود، خریداری دارد؟
تاب آوری اجتماعی بازنشستگان پایین آمده است
در هر صورت بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی نگران آیندهای هستند که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن خیلی از خانوادهها، سفرهها و جیبهایشان دور نیست. اضظراب و بلاتکلیفی مداومی که از نگرانی از تامین نشدن هزینههای زندگی در کلانشهرها برمیخیزد، مسقیم در جان و روان آنها لانه میکند و سبب ساز اختلالات خلقی میشود؛ عاملی که آنها را به سمت افسردگی و در نهایت انزوایِ اجتماعی فرومیبرد. بازنشستگان همین حالا بیش از تحملشان در تلههایِ اقتصادی گرفتار آمدهاند و تابآوری اجتماعیشان در مقابل ناملایمات اقتصادی و شهری، به شدت افت کرده است. گویی سهم آنها از گرانی دلار، سکه و بالا رفتن قیمت سهام در بازار بورس فروپاشی بوده است و بس.
گزارش: پیام عابدی