یادداشت مدیرعامل شستا در آستانه روز جهانی کارگر؛
با همدلی در قله قافِ توانمندیهایمان میایستیم
مرتضی لطفی (مدیرعامل شستا) در یادداشتی بر ضرورت مشارکت کارگران در سرمایهگذاریها تاکید میکند.
روز جهانی کارگر، فرصتیست برای تکریم زحمتکشان جامعه. فرصتی برای احترام گذاشتن به آنهایی که اگر نباشند، تولید و سازندگی هیچ معنایی نخواهد داشت و جامعه در سراشیب ویرانی و سقوط فروخواهد غلتید. این روز گرامی را ارج مینهیم و آن را به جامعه چند ده میلیون نفری کارگران و بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی تبریک میگوییم.
در مقام و منزلت کارگر بسیار گفتهاند و نوشتهاند و از لزوم تکریم دستان زحمتکش و پینهبسته و پیشانیهای به عرق نشسته بسیار داد سخن دادهاند اما میدانیم و میدانید که تا در عرصه حیات جمعی کارگر، «اتفاق مثبتی» نیفتد و تکریم کلامیِ دهههای گذشته، روزی «جامه عملی» نپوشد، نمیتوان از کسبِ دستاورد مثبت و حرکت رو به جلو سخن گفت.
تا کارگران نتوانند «تصمیم گیرنده» و «صاحب اختیار» باشند، تا مسیر حرکت به سمت «سهیم کردن» کارگران در مدیریت و مالکیت سرمایهها تعریف نشود، نیروی کار، توانمند و قدرتمند نخواهد شد و توسعه پایدار که این روزها بهعنوان یک الگوی جهانی رشد مطرح شده، محقق نمیشود.
سهیم کردن کارگران در مدیریت و مالکیت سرمایهها بایستی از سازمانها و نهادهایی شروع شود که هسته اولیه آنها از سرمایهها و انباشتههای خود کارگران شکل گرفتهاست؛ سازمانهایی که اگر کارگران و سیستم مزدی و حمایتی موجود نبود، محلی از اعراب نداشتند و یکی از مهمترین و کلیدیترین این سازمانها شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) است.
میدانیم که سازمان تامین اجتماعی و به تبع آن شستا از حقالزحمه کارگران سرچشمه گرفتهاست؛ 27 درصد از دستمزد ماهانه کارگر، توسط خودش و کارفرما در صندوقی سرازیر میشود که قرار است آینده، سلامت و دوران کهنسالی کارگر را تامین کند و چه نیازی ضروریتر از این که این سرمایههای محترم و بسیار عزیز که از کورههای ذوب و دستگاه های جوش و معادن زغالسنگ میآید و حاصل عرق جبینِ زحمتکشترین اقشار جامعه است، نه تنها صیانت شود بلکه بر ارزش ریالی آن افزوده شده و در مسیر ترقی و تکامل بیفتد.
فلسفه تاسیس شستا همین است؛ صیانت از امانات جامعه کارگری و رونقبخشی به این امانات، فلسفه وجودی شستاست و این شرکت که به یمن این سرمایهها، امروز در جایگاه قابل قبولی ایستاده، نه تنها وجود خود را وامدار کارگران است بلکه در حقیقت امر، متعلق به کارگر ایرانیست و دقیقاً به همین دلیل است که باید همه دست به دست هم بدهیم تا در این شرایط سخت، در این روزگار وانفسا که شمشیرها را از نیام درآورده و از رو بستهاند و قصد تصاحب اموال نسلهای کارگری را دارند، شرکتهای زیرمجموعه شستا را از لطایفالحیلِ دشمنان حفظ کنیم و از آسیب و گزند بدخواهان دور نگاه داریم.
«همه با هم» یعنی خانواده بزرگ شستا؛ یعنی مدیریت مجموعه شستا و کارگرانی که اگر همت کنند میتوانند در مدیریت واحدهای زیرمجموعه شستا سهیم شوند و این همان هدفیست که جامعه شستا با دقت و سختکوشی دنبال میکند.
خانواده 60 هزار نفری شستا در دوره مدیریت جدید خود در پی این است که کارگران را در مدیریت و مالکیت سرمایههای شستا سهیم کند؛ مشارکت هرچه بیشتر جامعه کارگری معنایی جز تلاش برای سهیم کردن کارگران در سرمایههایی که متعلق به خودشان است، ندارد و خانواده شستا میخواهد این سطح مشارکت را تا جایی که مقدور است، بالا ببرد و ارتقا بخشد.
یکی از مهمترین برنامههای مدیریت شستا برای افزایش مشارکت کارگران و سهیم کردن آنها در مدیریت و مالکیت، واگذاری سهام واحدها و شرکتهای زیرمجموعه شستا به کارگران متقاضی است و برنامه دیگر، فراهم آوردن امکان حضور کارگران در انتخابات هیات مدیره و انتخاب در هیات مدیره شستاست.
همه این برنامهها که با هدف افزایش سطح مشارکت کارگران و توانمندسازی آنها تعریف شده، نیاز به یک بستر حیاتی دارد و آن ایستادگی و پافشاریِ جمعی برای حفظ سرمایههای نقدی و سهامی کارگران است. حفظ زیرمجموعههای شستا یک ضرورت است؛ ضرورتی که اما و اگر ندارد و این بایدِ ناگزیر، «کار مشترک» همه ماست؛ همه جامعه کارگری باید دوشادوش هم بایستند و از آنچه دارند با همه توان محافظت کنند.
باید مطمئن باشیم ترسیم چشمانداز روشن برای آینده سخت نیست؛ این چشمانداز روشن فقط از مسیر همدلی و اتحاد میگذرد و اگر بخواهیم، واقعاً بخواهیم و دست در دست هم بگذاریم، همه چیز امکانپذیر میشود؛ میتوانیم در قله قافِ توانمندیهایمان بیاستیم و به فرداهای روشن چشم بدوزیم. میتوانیم به آنچه جامعه کارگری ایران استحقاق آن را دارد، دست پیدا کنیم.
و در پایان به نمایندگی از خانواده شستا و هیات مدیره این مجموعهی سرمایهگذاری، در آستانهی روز جهانی کارگر به احترام زحمتکشان جامعه میایستم، کلاه از سر برمیدارم و به آیندهای روشن خیره میشوم؛ آیندهای که اگر بخواهیم و اراده کنیم چندان هم دور نیست.