در میزگرد ایلنا مطرح شد؛
منزلت فراموش شده کارگر در روابط کار/ شاهد بیانضباطی اجتماعی ازسوی اصحاب قدرت هستیم
ماه گذشته انتشار قواعد غیرمعمولی که به شرایط شغلی کارگران چسب هل مربوط میشد، واکنش گسترده افکار عمومی را در شبکههای مجازی به دنبال داشت اما به عقیده «حسینحبیبی» بازرس کانون عالی هماهنگی شوراهای اسلامی کار کشور، «اصغر آهنیها» عضو هیات مدیره کانون عالیانجمنهای صنفی کارفرمایی ایران و «صالح نقرهکار» حقوقدان و وکیل دادگستری این اتفاقات تازگی ندارد و چرخش شرایط اقتصادی باعث شده در بیشتر محیطهای شغلی قواعد دستوپاگیری برای کارکنان وضع شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، التهاب در فضای کسب و کار دلایل مختلفی دارد. آسیب شناسیِ این دلایل، حجم وسیعی از محتوای منتشر شده روی شبکههای اجتماعی را در هفتههای گذشته به خود اختصاص داده است. تازهترین نمونه، واکنشها به قواعد عجیب و غریب وضع شده در کارخانه چسبهل بود.
انتشار عمومی این مقررات شاید برای مخاطبان شبکههای اجتماعی تازگی داشته باشد اما در بُعد روابط کار، کارگران و کارفرمایانی که از بیرون ناظر بر واکنشهای مخاطبان شبکههای اجتماعی بودند، در یک نقطه اتفاق نظر دارند: "اتفاقات این چنینی تازگی ندارند."
در میزگرد پیش رو که با حضور «حسین حبیبی» بازرس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، «صالح نقره کار» حقوقدان و وکیل دادگستری و «علی اصغر آهنیها» نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار برگزار شده، به این موضوع میپردازیم که آنچه در کارخانه چسب هل گذشته است تا چه اندازه در محیطهای کار رواج دارد و عواقب حقوقی ناشی از آن برای کارگران و کارفرمایان چیست؟
آقای نقره کار به عنوان نخستین پرسش بفرمایید قواعد تعجب برانگیز کارفرمایی چسب هل تا چه اندازه شایع است و از نظر حقوقی چه تبعاتی را متوجه کارگران می کند؟
نقره کار: صرفنظر از رخدادی که برای کارخانه چسب هل رخ داده است باید گفت این تنها مشتی نمونه از خروار است. کارفرمایان تصور میکنند که محل کسب و کار جزیرهای برای اعلام خودمختاری است که صرفاً باید از آن سود ببرند.
مدیریت محل کار به معنای تملک کارگر و ادوات کار نیست. این در حالی است که حقوق کار، حفظ منزلت کارگر را برای انجام بهینه کار در نظر دارد؛ در عین حال رعایت استانداردهای اخلاقی و عرفی و قراردادی از دیگر مزایای قانون کار است. قانون کار منبعث از حقوق کار و حقوق کار برگرفته از یکسری اصول بنیادین بینالمللی است.
قانون چگونه قرار است که از پس رسالتی که بر دوشش نهاده شده است، برآید و جلوی رفتارهای جزیرهای کارفرمایان را بگیرد؟
نقره کار: قانون ابزاری خشک است که از ماده، تبصره، آییننامه، دستورالعمل و شیوهنامه تشکیل شده است؛ به صورت کلی جامعه را تنها نمیتوان با قانون اداره کرد و در کنار آن نظارت بر اجرای قانون نیز مهم است. علاوه بر آن، باید به اخلاق کار و حقوق کار که منزلت کار و کارگر در آن مورد توجه قرار دارد، توجه داشت.
دولت به عنوان ناظر و پشتیبان بهبود فضای کسب و کار، برای اهداف اجتماعی تلاش میکند و رسالتی در خصوص اجزای سهگانه فضای کسب و کار دارد و باید به آن جامه عمل بپوشاند.
شما در مصاحبههای قبلی خود بر ضرورت توجه به منزلت کارگر در قانون کار، تاکید داشتید، اما همانطور که الآن میگویید در بُعد روابط کار، قانون ابزاری خشک است و صریح و سریع هم از کرامت نیروی کار سخن نگفته است.
نقره کار: مهمترین بخش از سوال شما این است که چگونه باید منزلت کارگر و کرامت فضای کسب و کار را حفظ کرد. اما باید در نظر داشته باشیم نمونهای همچون کارخانه چسب هل یک مقیاس کوچک از یک واحد بزرگ است. فضای اقتصادی جامعه ما به علت مشکلاتی که درحوزه تامین معیشت کارگران دارد با یک بحران روبرو است. از این رو کارگران حاضر میشوند که با هر شرایطی برای گذران زندگی خود و خانوادههایشان کار کنند.
به خطر افتادن معیشت، نگرانی همیشگی کارگران است. در این شرایط کارگر به خود میگوید اگر به چیزی اعتراض کند دچار بحران در استمرار رابطه خود با کارفرما میشود و قطعاً منافعی که باید از رابطه کارگری خود کسب کند از دست میدهد.
جزیرهای رفتار کردن کارفرمایان از کجا نشات میگیرد؟ طبیعی است که کارگر در برابر قواعد سختگیرانهای که حتی بر قضای حاجت او هم دخالت دارد، ایستادگی کند اما طبق گفته شما در نهایت دغدغه معاش میتواند کارگر را وادار به پذیرفتن چنین قواعدی هم بکند.
نقره کار: بله و در نتیجه کارگر در فضای فعلی کسب و کار برای بقا و استمرار ناچار است که از حقوق خود چشمپوشی کند تا بتواند موقعیت خود را حفظ کند. نمونههایش را هم که شما اشاره کردید. بنابراین آن چیزی که قانون کار در بطن و متن خود دارد این است که مدیریت فضای کسب و کار، برابری در فرصتهای شغلی و توسعه فضای کسب و کار را مستقر کند اما استقرار نباید به بهای ذبح حقوق انسانی کارگر باشد.
قانون کار در مورد تحمیل خواندن نماز و یا تحمیل شرکت در مراسمی خاص صحبت نمیکند بلکه خط مشگذاری کلی میکند.
پس قانون کار دقیقا چه میخواهد و کارگر باید چه چیز را مطالبه کند؟
نقره کار: قانون کار میخواهد فضای کسب و کار را ایمن، انسانی و سالم کند اما خارج از این موضوعات ما علاوه بر قانون نیازمند اخلاق کسب و کار هم هستیم.
آقای آهنیها! کارفرمایان همیشه از قانون کار به عنوان یکی از موانع کسب و کار یاد کردهاند، تصور میکنید با قواعد تعجب برانگیزی نظیر آنچه در چسب هل اجرا شد، چقدر از موانع تولید برداشته میشود؟
آهنیها: من قانون کار را دچار مشکل میبینم البته هم اکنون عین قانون کار در حال اجراست و لزوما نباید کسانی از اجرای عین قانون ناراحت شوند؛ چراکه اینها ظرفیتهای قانون است. اگر هم ایرادی وجود دارد باید قانون را اصلاح کنیم.
مسئولان اداره کار استان آذربایجان شرقی تایید کردند که قواعد وضع شده در کارخانه چسب هل خارج از محدوده اختیارات قانونی کارفرما بوده است، در این ماجرا باید پذیرفت که تاثیر مکتوب شدن این قواعد بیش از پیش در جلب توجه افکار عمومی موثر بود، تا چه اندازه به وجود قواعد تعجیب برانگیز اما نانوشته در محیطهای کاری دیگر باور دارید؟
آهنیها: من هم گفتم که چسب هل مورد تایید ما نیست اما من یک نقد بزرگ به خبرگزاریها دارم. خبرگزاریها به جای اصل همیشه به فرع میپردازند و از اصل همیشه بازمیمانند. به جای این حرفها باید انرژی خود را بر روی رونق بخشیدن به تولید بگذاریم چراکه وقتی تولید رونق بگیرد این بحثها هم مرتفع میشوند.
ما در حال حاضر با چالش به کارگیری کارگران خارجی مواجه هستیم امروز کالاهای ساخته شده در ایران توسط کالاهای قاچاق هدف گرفته شدهاند این درحالی است که مثلا در کشور ترکیه تولیدکنندگان میتوانند جلوی قاچاق کالا را با اعتراض خود بگیرند چراکه میدانند چه عواقبی برایشان دارد.
در ایران، ما از کار و امنیت کار دفاع نمیکنیم. البته منِ کارگر یا کارفرما توانایی چندانی نداریم. امنیت کار و سرمایه را باید دستگاههای دولتی اعم از قوه مجریه، قضاییه و مقننه ایجاد کنند، امادر حال حاضر اینکه این اتفاق نمیافتد کارفرما چگونه میتواند پاسخ بدهد که دخالتی در آن ندارد.
حتی با این توضیح، بازهم نمیتوان وجود چنین قواعد غیرعادی را در محیطهای کاری پذیرفت!
آهنیها: اینها جزییات است و غلط و غیرقابل تایید. من میگوییم که باید با این تخلفات برخورد کرد اما در همین حال باید از خود کار هم دفاع کنیم و اگر برای آن امنیت ایجاد نکنیم مطمئن باشید که کارگر و کارفرما امنیت شغلی نخواهند داشت.
حبیبی: کارگران هم با این بحثها مخالفتی ندارند.
آهنیها: ما نمیتوانیم یک بخش را در نظر بگیریم و سایر بخشها را منکر شویم. نمیتوانیم برای کارگر امنیت شغلی ایجاد کنیم بدون اینکه زمینههای امنیت کار را فراهم کرده باشیم.
البته آنچه جالب است این است که بعدا از جانب کارفرمای چسب هل اعلام شد که حدود 500 نفر مشغول کارند.
نقره کار: نگاه قانون، تامین خیر عمومی مبتنی بر عدالت است که در رابطه کارگر و کارفرما قرار میگیرد؛ این خیر عمومی در ادوار مختلف نیازمند اقدامات تامینی است. در قانون کار نیز قانونگذار با یک نگاه تامینی و حمایتی از کارگر و با هدف حمایت از کارگر و تنظیم روابط کارگر و کارفرما با نگاه به توانافزایی اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار قانونی را ایجاد کرده است.
قانونگذار تکالیف و حقوق جداگانهای را برای کارگر و کارفرما تعیین کرده است، یعنی قانون برای ساختاربندی و صورتبندی مناسبات کارگر و کارفرما و فضای کسب و کار با هدف تامین خیر عمومی تدوین شده است. از سویی قانون برای تنظیم رابطه انسانی و حفظ شرافت و کرامت نیروی کار ایجاد شده است.
با این احوال اگر بر فرض مثال، لایحه معیوب اصلاح قانون کار به تصویب مجلس رسیده بود تاچه حد میشد رابطه کارگر و کارفرما را به زعم شما بهبود یافته تلقی کرد؟
آهنیها: من کارگر و کارفرما را در یک کشتی میبینم. طبیعتاً 30 سال است که یک قانون داریم که نقاط قوت و ضعف مشخصی دارد و میتوان هر پنج سال در آن بازنگری کرد. در هنگام توافق بر سر لایحه اصلاح قانون کار میان گروه کارگری و کارفرمایی 6 مورد اختلافنظر وجود داشت که بعداً بر سر آنها مذاکره شد. اما حتی اگر قرار باشد قانون کار اصلاح شود باید حول آن به صورت سهجانبه توافق جامعی صورت بگیرد. در عین حال باید قوانین پشتیبان هم داشته باشیم تا در شرایط رکود اقتصادی و مشکلات دیگر درمانده نشویم.
باید در یک محیط فنی و کارشناسی شده و نه دولتی، قانون کار را بررسی نمود و قطعاً بدون در نظر گرفتن این شرایط باری از روی مشکلات برداشته نمیشود.
آقای حبیبی! به عنوان یک کارگر صحبتهای آقای آهنیها و نقره کار تا چه اندازه برای شما قابل قبول بوده است؟
حبیبی: من به صورت ذاتی معتقد هستم که مشکلات روابط کار ربطی به قانون کار ندارد و متولی وجود تخلفات در عرصه روابط کار، دولت است.
در طی این 4 دهه، قانون کار ابتدا در شرکتهای پیمانکاری دولتی و تامین نیرو نقض شد. این شرکتهای دولتی بودند که شرکتهای تامین نیرو را ایجاد نمودند.
در قرآن آمده است که با ایجاد کار خوب فضای خوب را در جامعه ایجاد کنیم. مثلاً اگر شما گندم بکارید، گندم برداشت میکنید. در نتیجه هنگامی که این تخلفات توسط دولت علنی میشود عدهای هم به خود این جرات را راه میدهند دست به تخلف بزنند. اگر یک مامور راهنمایی و رانندگی به خود اجازه دهد که از مسیر خط ویژه به صورت غیرقانونی تردد کند سایرین نیز به تبع وی دست به این تخلف میزنند. بنابراین اگر قرار است که ما فضای روابط کار را درست کنیم تنها میتوانیم آن را از طریق اجرای قانون کار مصوب سال 69 محقق کنیم.
برای نمونه باید توجه داشته باشیم که تبصره 2 ماده 7 قانون کار، حاکمیت اراده کارگران را بر عقد قراردادهای کار به رسمیت میشناسد.اما چه کسی بود که دست به این تخلف زد و در کارهای مستمر قراردادهای موقت را رواج داد؟
اینجاست که میگویند دولتها زمینه وقوع این تخلف را فراهم نمودند و کارفرمایان بخش خصوصی نیز آن را به صورت گسترده رواج دادند.
آقای آهنیها به عنوان یک کارفرما تا چه اندازه باور دارید اگر شرایط دیگر محیطهای کاری نیز رسانهای شود بازهم باید منتظر واکنش کاربران شبکههای اجتماعی باشیم؟
آهنیها: من عضو شبکههای اجتماعی که شما میگویید؛ نیستم و خوشحال میشوم که اگر کسی من را در آنها عضو کند. اما چیز دیگر میگویم: مشکل کارگران عدم تامین امنیت شغلی است. مسبب اوضاع فعلی اوضاع اقتصادی است. امروز کارفرمایان دغدغههای روحی و فشارهای سنگین اقتصادی را تحمل میکنند و برای حفظ مجموعهای که دارند فشارهای زیادی را از ناحیه مالیات، عوارض، تورم، سودبالای بانکی و... تجربه میکنند. این تنها قسمتی از مشکلات پیشروی کارفرمایان است و عدم برنامهریزی و مدیریت سیستم موجب سختتر شدن شرایط شده است.
صحت همه این حرفها با دادههای آماری قابل اثبات است اما بعید بتوان حتی در وخیمترین شرایط اقتصادی، نادیده گرفتن بنیادیترین اصول حقوق کار را توجیه کرد؟
آهنیها: خُب، نتیجه وضع موجود غیر از این است که تعداد زیادی از افرادی که هم اکنون باید بر سر کار باشند بیکارند. این درست نیست که ما فکر کنیم کارفرمایان تنها خود را انسان میپندارند.
یعنی فشارهایی که بر کارفرمایان وارد میشود در قالب قواعد سختگیرانه و غیرمتعارف به کارگران منتقل میشود؟ حتی اگر کارخانه از نظر بازار فروش داخل و خارج وضعیت خوبی داشته باشد؟
آهنیها: چسب هل یک نمونه است و این در مورد همه کارفرمایان مصداق ندارد. ما باید اوضاع کلی فضای کسب و کار را در نظر بگیریم و ببینیم که در کارخانهها و کارگاهها چه مشکلاتی پیشروی کارفرمایان است. در حال حاضر تعداد معدودی از کارخانهها همچون کارخانههای دارویی و صنایع پتروشیمی وضعیت مناسبی دارد الباقی صنایع شرایط نامساعد دارند.
اما کاربران شبکههای اجتماعی نظر دیگری دارند و میگویند قواعد سختگیرانه و غیرمتعارف کارفرمایان تقریبا در بسیاری از واحدهای شغلی حاکم است!
آهنیها: پس ما را هم دعوت کنید که در این شبکهها هم عضو شویم. چراکه من تاکنون چنین چیزهایی نشنیدهام.
حبیبی: آقای آهنیها لطفاً در این شبکهها عضو شوید و بهانهگیری نکنید. من خودم هماکنون بیشتر از دو تا سه کانال روی شبکه اجتماعی تلگرام دارم و فضا را در این کانالها برای انتقاد باز گذاشتهام که هم کارگر و هم کارفرما میتوانند مشکلات خود را بدون واهمه مطرح کنند. شما میتوانید در همین کانالها عضو شوید کار دشوارتری نیست و احتمال فراوان شما هم از تلگرام استفاده میکنید.
از طرفی به صورت شخصی 22 سال است که در کمیتههای گوناگون همچون کمیتههای انضباطی حضور دارم و برای هیاتهای تشخیص و حل اختلاف ادارات کار نماینده کارگر تعیین میکنم؛ من اعتقادی به عادلانه بودن فضای بین کارگر و کارفرما ندارم چرا که کارفرمایان آن فضا را به صورت کلی زیر سوال بردند و این اتفاقی نیست.
در مدتی که من در کمیتههای انضباطی حضور داشتم افرادی با استفاده از ارتباطات خود با رئیس جمهورها و نمایندگان مجلس میخواستتند که در کمیتههای انضباطی اعمال نفوذ کنند که من زیر بار نرفتم؛ میخواهم بگویم برای همین است که ما همواره شاهد بیانضباطی اجتماعی از سوی اصحاب قدرت هستیم. کارگران و به صورت کلی افراد ضعیف توان ایجاد این بیانضباطی را ندارند و حتی اگر میگوییم بهرهوری پایین است به این علت است که عدهای از کارفرمایان با آشنابازی نزدیکان خود را مثلاً به عنوان مدیر بالای سر کار آوردهاند تا به نان و نوایی برسانند.
البته این تنها یکی از آیتمهای مورد نظر من بود. در میان کافرمایان خصوصیتهای رفتاری نادرستی هم مرسوم است که متاسفانه این خصلتها را در همه جا اعمال میشودند، حتی اگر کار خوب پیش برود.
تعهد ایجاب میکند که حرف خود را رک بگوییم. اگر میخواهیم به جایی برسیم باید تشکلهای دقیق و مستقل از دولت ایجاد کنیم و قانون کار باید به معنای واقعی آن در زیر چتر حمایتی نیروی کار باشد.
گروههای کارفرمایی باید به خود کمک کنند که در سایر حوزهها مشکلات برطرف شود و معتقد هستم که باید جلوی قاچاق کالا و رانتخواری، انحصاریگری گرفته شود.
پس به نظر شما دخالت دولتها فرایندهای اقتصادی را از مسیر طبیعی خود منحرف کردهاند و به سمتی دیگر بردهاند؟
حبیبی: بله، به عنوان مثال، مواد اولیه نباید در اختیار دولت باشد تا به هر میزان که خواست آن را بین صنایع و کارخانهها توزیع کنیم.
و ارتباط این موارد که برشمردید با قانون کار چیست؟ قانون کار در کجای این انحرافات قرار گرفته و از آنها متاثر شده است؟
حبیبی: قانون کار از لحظه ابتدای تولد مظلوم واقع شد و امنیت شغلی درگیر و دار وضعیت اقتصادی و اجتماعی مانده است. کار به جایی رسیده که دیگر هیچ کارگری به صورت استخدام رسمی درنمیآید.
قانون کار در بطن این انحرافات و قانون گریزی ها قرار گرفته است. به گونهای که یچ تعبیر دیگر به جر ندانم کاری را نمیتوان از آن برداشت نمود. مطابق آمار مسئولان دولتی هم اکنون 94 درصد کارگران دارای قراردادهای موقت هستند.
به نظر شما با همین وضعیت در اینده با چه بحرانهایی مواجه میشویم؟
حبیبی: در پاسخ به این پرسش باید بگویم این ما هستیم که با تجربه فضای جنگ و انقلاب در فضای مسالمتآمیز گفتوگو کردیم و قطعاً نسل آینده همانند ما صبور نیستند و ممکن است دست به تهدیدهای اجتماعی بزنند. البته من به صورت کلی چسب هل را بیماری هل نامیدهام.
گفتگو: پیام عابدی