خبرگزاری کار ایران

یک کارشناس ارشد ایمنی در ارتباط با حادثه معدن یورت مطرح کرد؛

بخش خصوصی تمایل ندارد برای ایمنی هزینه کند/ آمارهای متناقض یعنی فاجعه!

بخش خصوصی تمایل ندارد برای ایمنی هزینه کند/ آمارهای متناقض یعنی فاجعه!
کد خبر : ۴۸۶۶۵۹

ما در قوانین همه الزامات را داریم. در قانون کار داریم. در آیین‌نامه‌های ایمنی معادن داریم. در ماده 85 قانون کار، رعایت ایمنی به صراحت الزام شده. اگر یک پیمانکار در این زمینه، هزینه نکند، مشخص است که نظارت بر عهده چه کسی است، وظایف کارفرمای بالادست به صراحت مشخص شده که بایستی نظارت انجام دهد.

چهارشنبه (سیزدهم اردیبهشت) حادثه انفجار  معدن زمستان یورت غربی، کارگران و مردم را داغدار کرد؛ تا این لحظه که پنج روز از حادثه گذشته، هنوز عملیات امداد و نجات تمام نشده؛ تا کنون پیکر بیجان بیست و دو کارگر را از تونل منفجر شده خارج کرده اند و هنوز پیش‌بینی می‌شود که حداقل سیزده کارگر زیر آوار محبوسند. به همین دلیل سراغ شهرام غریب، کارشناس ارشد ایمنی و بهداشت کار رفتیم و در ارتباط با چند و چون این حادثه با او به گفتگو نشستیم. غریب معتقد است که اگر کنترل و پیشگیری درست انجام می شد، فاجعه‌ای در این ابعاد رخ نمی‌داد.

مهمترین مساله ای که مطرح است این است که این حادثه ناشی از ضعف ایمنی محیط کار بوده‌است. در یک مقطعی آمدند اعلام کردند خطای انسانی در کار بوده اما بعد به سرعت حرفشان را پس گرفتند؛ پس قصور در رعایت اصول ایمنی، اینجا در این حادثه،  بارز است.  بُعد دیگر قضیه این است که معدن به بخش خصوصی واگذار شده بوده؛ مسئول حفظ ایمنی در این گونه واحدها چه کسی است؟ در مرحله بعد، در این میان مقصر کیست؟

غریب: ببینید من سمت مقصر نمی‌روم. چون کار کارشناسی ما این نیست که دنبال مقصر بگردیم، بلکه ما دنبال علت می‌گردیم. اینطور به قضیه نگاه کنیم که اشخاصی که آنجا دارای سِمَت هستند مثل مسئول معدن، مسئول شیفت و مسئول ایمنی علی‌القاعده باید نظارت های خاصی را داشته باشند. طبق گفته هایی که شنیدیم و ظاهرا حقیقت هم هست، علت اصلی، انفجار گاز متان بوده.  بیایید اینجور به قضیه نگاه کنیم که گاز متان گازی است بسیار قابل انفجار؛ گازی است که سمی نیست ولی با افزایش حجم آن، به شدت درصد اکسیژن پایین می‌آید و جای اکسیژن را می‌گیرد. حالا این گاز وقتی تجمع پیدا می‌کند، در اصطلاح ایمنی، ایجاد ابر می‌کند و آماده انفجار می‌شود. به انگلیسی این ابری که ایجاد می‌شود را VCE می‌گویند.  ببینید در یک چنین محیط هایی وقتی که وجود گاز متان هست، باید در هر نوبت به وسیله دستگاه‌های گازسنج، قبل از شروع کار و حضور نفرات، گازسنجی انجام شود.

بخش خصوصی تمایل ندارد برای ایمنی هزینه کند/ آمارهای متناقض یعنی فاجعه!

یعنی قبل از هر شیفت کاری؟

غریب: بله دقیقا قبل از هر شیفت کاری و به طور مرتب. حالا در ادامه به این مساله می‌پردازیم. ببینید اگر در جایی فقط احتمال وجود گاز باشد، باید به طور قطع، گازسنجی انجام شود. در خیلی از صنایع از این دستگاههای گازسنج استفاده می شود که بیشترین آنها براساس گاز متان و تشخیص گاز متان، تعبیه و تنظیم شده اند.؛ یعنی بیشترین دستگاه‌های گازسنج، دستگاه‌های متان سنج هستند. در واقع بالای 90 درصد دستگاههای گازسنج قسمتی دارد به نام LEL که این قسمت، گاز متان را تشخیص می دهد. تهیه این نوع دستگاه‌هاهم این روزها و پس از برجام کار سختی نیست؛ همه جای مملکت این دستگاه‌ها وجود دارد و می‌توان به راحتی آن را تهیه کرد.  بنابراین قبل از ورود کارگران به محل، باید گازسنجی انجام می‌شده‌ است که ما نمی‌دانیم این اتفاق افتاده یا نه؛ که البته اگر انجام می‌شد احتمال این که اجازه می‌دانند افراد در آن محل کار کنند، کاهش می‌یافت و قاعدتا نباید این تعداد کارگران در معدن حضور می‌داشتند. حالا اگر هم گازسنجی انجام شده، با این اتفاقی که افتاده مشخص است که به احتمال زیاد به طور مرتب و براساس ضوابط انجام نشده و یا این که دستگاه گازسنج استاندارد و سالم، به اندازه کافی در معدن وجود نداشته.

هزینه‌های ایمنی اگر پرداخت شود، حجم بالای خسارات رخ نمی‌دهد

مساله بعدی این است که استفاده از روش‌های نوین و تکنولوژی روز خیلی مهم است. خداوند در قرآن به آن چیزی که تبارک‌الله گفته، جان انسان است؛ پس جان انسان ها ارزش دارد که مسئولان و کارفرماها برای آن هزینه کنند. این هزینه های ایمنی اگر پرداخته شود، این حجم بالای خسارات رخ نمی‌دهد. همانطور که گفتید این معدن به بخش خصوصی واگذار شده ، متاسفانه بخش خصوصی کمتر تمایل دارد که برای مسائل ایمنی هزینه کند.

خُب باید یک ابزاری موجود باشد که این بخش خصوصی را مجاب کند و به عبارتی مجبور کند که این هزینه‌ها را متحمل شود. این ابزارها چیست؟ چه کسی، چه نهادهایی ملزم هستند که این کار را انجام دهند؟

غریب: قانون. ما در قوانین همه الزامات را داریم. در قانون کار داریم. در آیین‌نامه‌های ایمنی معادن داریم. در ماده 85 قانون کار، رعایت ایمنی به صراحت الزام شده. اگر یک پیمانکار در این زمینه، هزینه نکند، مشخص است که نظارت بر عهده چه کسی است، وظایف کارفرمای بالادست به صراحت مشخص شده که بایستی نظارت انجام دهد. گروه نجات حداقل 6 نفر باید حضور داشته باشند؛ گروه آتش‌نشان باید بین 5 تا 6 نفر باشند. مطلب بسیار مهم دیگر، اندازه‌گیری دمای محیط است. کنترل مسیر حرکت، چه رفت و چه برگشت، هم دارای اهمیت است. استقرار وسایل خود-نجات، الزامی است؛ این وسایل، تجهیزات امدادی می‌تواند باشد، ماسک‌های تنفسی می‌تواند باشد، ماسک های پیشرفته تنفسی که حاوی اکسیژن باشد که اگر مشکلی پیش بیاید، کارگران بتوانند استفاده کنند. تعداد نفرات ورودی و خروجی باید دقیق مشخص باشد. من فکر کنم در مورد تعداد کارگران داخل تونل، آمارهای متناقض به بیرون می‌آمد.

بخش خصوصی تمایل ندارد برای ایمنی هزینه کند/ آمارهای متناقض یعنی فاجعه!

این یعنی disaster؛ این تناقض یعنی فاجعه!

بله واقعا مشخص نشد که چه تعداد کارگر دقیقا در همان زمان مشغول به کار بوده اند و شاید هنوز هم دقیق تعداد را نمی‌دانند.

غریب: این یعنی disaster؛ این تناقض یعنی فاجعه. همین مسائل از خود انفجار مهمتر است؛ همین مسائل، مردم و کارشناسان را عمیقا متاثر می‌کند. وقتی پیش خودمان تصور می‌کنیم که کارگر چه کشیده و چه شرایطی را متحمل شده، آه از نهادمان برمی‌آید. حالا دلیل این که چرا تعداد نفرات ورودی را نمی‌دانند، بماند، اما مساله مهم اینجاست که برای امداد و نجات ما باید بدانیم چند نفر داخل، در دل حادثه حضور دارند؛ چه سنی دارند؛ چه سِمَتی دارند؛ برای چه کاری رفته‌اند و این که ما شرایط روحی و جسمی اینها را بدانیم. ماسک های تنفسی باید سالم و مناسب در اختیارشان قرار بگیرد؛ باید مجهز به تجهیزات ضدبرق باشند. باید در مسیر حرکت تابلوهایی باشد که نقاط پرخطر را مشخص کند.

مهمترین چیز این است که باید راهکارهایی برای نجات محبوسان داشته باشیم و اولویت اول در امداد و نجاتِ حوادث، زمان است. یک جایی، یک ثانیه زمان مهم است، یک جای دیگر یک هزارم ثانیه هم اهمیت دارد.

 

حالا وقتی حادثه رخ می‌دهد؛ مهمترین چیز این است که باید راهکارهایی برای نجات محبوسان داشته باشیم و اولویت اول در امداد و نجاتِ حوادث، زمان است. یک جایی، یک ثانیه زمان مهم است، یک جای دیگر یک هزارم ثانیه هم اهمیت دارد. برای نجات محبوسان، باید سریعا تمهیداتی از پیش تعریف شود، تحت عنوان مسیرهای گربه‌رو؛ اینها مسیرهایی هستند که می‌شود، خیزان، خیزان داخل شد و امدادرسانی کرد.

به احتمال زیاد چنین مسیرهایی در این معدن نبوده؛ چرا که از همان روز اول گفتند دارند تونل‌ها و مسیرهای فرعی برای امدادرسانی حفر می‌کنند.

غریب: من آن الزاماتی که باید باشد را دارم می‌گویم. ایجاد مسیرهای گربه رو، ایجاد مسیرهای فرعی برای تنفس محبوسان احتمالی، اینها باید در معادن باشد و برای نجات جان انسانها، این الزامات اهمیت دارد. ما نمی‌دانیم در معدن یورت شرایط چطور بوده. من یک نکته را بگویم؛ من ایمان دارم که نیروهای امداد و نجات و آتش‌نشانیِ ما همه انسان‌های شریف و زحمتکشی هستند و در مواقع اینچنینی، همه تلاش خود را به کار می‌بندند؛ در این هیچ شکی نیست.

یک نکته جالبی که گفتید و برای تاکید بیشتر باز هم می‌پرسم؛ این که گروه امداد و نجات باید همیشه در معدن مستقر باشد. این در قانون آمده؟

غریب: قوانین ایمنی می‌گوید در محیط‌هایی که فضای کار، بسته است، گروه امداد و نجات باید همیشه آماده باشند؛ لازم نیست همه گروه همیشه در معدن باشند، ولی یک نفر باید همیشه در معدن مستقر باشد؛ نفراتی که داخل می روند، باید دارای بیسیم باشند تا بتوانند با بیرون ارتباط برقرار کنند؛ باز هم تاکید می‌کنم، حرف اول و آخر را زمان می‌زند. ما در ایمنی مثلثی داریم تحت عنوان مثلث کنترل، پیشگیری و اعلام سریع. اگر کنترل کنیم و پیشگیری کنیم، حادثه نداریم؛ ولی اگر حادثه رخ داد، ضلع خیلی مهم، ضلع اعلام سریع است که این ضلع، همان زمان است که در مساله امداد و نجات خیلی اهمیت دارد.

اگر قرار است برای حادثه ای صداوسیما ناراحت بشود و عزا بگیرد، دلیل ندارد برای حادثه دیگر ناراحت نباشد و برنامه‌های شاد پخش کند. مسئولان باید همه را یک جور ببینند

 

مطلبی را دوست داشتم آخر این مصاحبه حتما عنوان کنم؛ همه ما می‌دانیم که چقدر سخت است، پدری برود و برنگردد. این حادثه ها غم انگیز است، در کل، حوادث شغلی، غم انگیز و غم بار است، ولی حوادث غم انگیز فقط مختص پایتخت نیست؛ حادثه هرجایی که اتفاق بیفتد، چه تهران، چه گلستان، چه شیراز، چه تبریز، چه اهواز و یا نواحی تهِ تهِ بلوچستان، فرقی نمی‌کند؛ همه ایرانی هستند. اگر قرار است برای حادثه ای صداوسیما ناراحت بشود و عزا بگیرد، دلیل ندارد برای حادثه دیگر ناراحت نباشد و برنامه‌های شاد پخش کند. مسئولان باید همه را یک جور ببینند؛ باور کنید این معدن کاران هم شهید هستند؛ اینها برای امرار معاش خانواده شان رفته اند در سخت‌ترین شرایط ممکن و با حداقل حقوق کار کرده‌اند؛ پس اینها هم شهدای والامقام هستند؛ اگر ما برای همه شهیدان احترام قائل هستیم، برای این عزیزان هم باید احترام شهادت قائل باشیم

گفتگو: نسرین هزاره مقدم

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز