یادداشتی از محمدمهدی سیدناصری:
حقوق کودکان کار؛ از قانون تا مسئولیت اجتماعی
محمدمهدی سیدناصری (مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان) در یادداشتی نوشت: بیتوجهی و اجتناب از پاسخگویی به این کودکان، میتواند آنان را با احساس طردشدگی و کمارزشی مواجه کند. برخورد انسانی و محترمانه، اولین گام برای حمایت از این کودکان است.
کودکان در هر جامعهای، نمادی از آینده، امید و سرمایهی اجتماعی آن جامعه هستند. نحوهی برخورد با کودکان، بهویژه کودکان در معرض آسیب، معیار دقیقی جهت ارزیابی سطح فرهنگ و توسعهیافتگی یک جامعه به شمار میرود. با وجود تأکید قوانین بینالمللی و ملی بر ممنوعیت کار کودک، همچنان شاهد حضور کودکان کار در خیابانها، کارگاهها و مشاغل پنهان هستیم. این پدیده نه تنها نشاندهنده معضلات اقتصادی و اجتماعی است، بلکه پیامآور شکافی عمیق در عدالت و رعایت حقوق کودک است. از این رو، ضرورت دارد شهروندان و نهادهای اجتماعی با شناخت دقیق این موضوع و اتخاذ رفتارهای مسئولانه، نقش مؤثری در کاهش آسیبهای وارده به این قشر آسیبپذیر ایفا نمایند.
چرا کودکان کار؟ نگاهی به ریشههای اجتماعی و اقتصادی
کار کودک، برخلاف تصورات رایج، تنها حاصل فقر اقتصادی نیست. عواملی همچون فقر فرهنگی، نبود آموزش مناسب، عدم نظارت بر خانوادهها، مهاجرتهای داخلی و حتی ضعف در قوانین اجرایی، در گسترش این پدیده نقش دارند. بسیاری از این کودکان، به جای نشستن پشت میز مدرسه، بار سنگین تأمین معیشت خانواده را بر دوش میکشند. این شرایط، فرصتهای رشد جسمی، روانی و اجتماعی این کودکان را به شدت محدود کرده و چرخهای معیوب از فقر و آسیبهای اجتماعی را در جامعه باز تولید میکند.
رفتار شهروندان با کودکان کار میتواند تأثیرات عمیقی بر وضعیت روانی و اجتماعی آنان داشته باشد. از این رو، رعایت توصیههای زیر میتواند از وارد آمدن آسیبهای مضاعف جلوگیری نماید:
۱- نادیده نگرفتن کودکان کار؛ بیتوجهی و اجتناب از پاسخگویی به این کودکان، میتواند آنان را با احساس طردشدگی و کمارزشی مواجه کند. برخورد انسانی و محترمانه، اولین گام برای حمایت از این کودکان است.
۲- پاسخ مودبانه به درخواست خرید؛ در صورتعدم تمایل به خرید، میتوان با عباراتی مودبانه، همچون «نه، متشکرم»، پاسخ داد و از خشونت کلامی یا رفتاری به شدت پرهیز کرد.
۳- پرهیز از پیشداوری؛ بسیاری از این کودکان، نانآور خانوادههای خود هستند. برچسبزدنهایی همچون «عضو باند» نه تنها اشتباه است، بلکه به حیثیت انسانی آنان آسیب میرساند.
۴- گزارش موارد خطرناک؛ در صورت مشاهده کودکانی که در معرض آسیبهای جانی یا روانی جدی قرار دارند، اطلاعرسانی به اورژانس اجتماعی (۱۲۳) یا سازمانهای مردمنهاد مرتبط، یک وظیفه اجتماعی است.
۵- اجتناب از رفتارهای ترحمآمیز افراطی؛ پرداختهای بیدلیل یا غیرمنطقی میتواند به شکلگیری رفتارهای کاذب و وابستگیهای مضر در کودکان منجر شود. بهتر است آنان را همچون فروشندگانی مستقل و محترم ببینیم.
۶- حمایت از کودکان در برابر خشونت؛ در صورت مشاهده هرگونه رفتار خشن یا تحقیرآمیز نسبت به کودکان کار، تذکر به افراد و حمایت از کودک، حداقل وظیفه اخلاقی و اجتماعی ما است.
مطابق با کنوانسیون حقوق کودک و قوانین داخلی کشورمان، کار کودکان ممنوع است و آنان میبایست از حق بر تحصیل، بازی، و رشد متوازن برخوردار باشند. اما دستیابی به این اهداف نیازمند مشارکت همهجانبه دولت، سازمانهای مردمنهاد و شهروندان است. تنها با شناسایی ریشههای کار کودک، تقویت آموزشهای عمومی، و توانمندسازی خانوادههای درگیر میتوان گامهای مؤثری در مسیر حذف این پدیده برداشت. کودکان کار، بازتاب مستقیم مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعهاند. مسئولیت ما به عنوان شهروندان آگاه، نه تنها کمک مستقیم به این کودکان، بلکه تلاش جهت رفع علل ریشهای این معضل است. مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه، حمایت از سازمانهای مرتبط و آگاهیبخشی عمومی، راهکارهایی عملی برای بهبود وضعیت کودکان کار هستند.
در عصرِ معاصر، کار کودک به یکی از معضلات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. در حالی که این مسئله در بسیاری از کشورها با شدتهای متفاوتی وجود دارد، مطابق با گزارشهای سازمانهای بینالمللی همچون سازمان جهانی کار و سازمان ملل متحد، میلیونها کودک در سراسر جهان مجبور به انجام کارهای سخت و خطرناک هستند. به یاد داشته باشیم، هر کودک حق دارد کودکی کند. محروم کردن کودکان از این حق، نه تنها خیانتی به آنان، بلکه لطمهای به آینده جامعه است. آیندهای که جز با حمایت از کودکان امروز، روشن نخواهد شد. حقوق کودکان بخصوص کودکان کار میبایست در مرکز پاسخگویی قرار گیرد تا نسلهای حاضر و آینده فرصت بقا و شکوفایی را داشته باشند.