ایلنا گزارش میدهد؛
سقوط آزادِ درآمد کارگران در تابستان داغِ بیبرقی/ ما چوبِ بیتدبیریها را میخوریم!
پیشبینی میشود وضعیت معیشت کارگران ساختمانی از این هم بدتر شود؛ شما تصور کنید یک استادکارِ سنگکارِ ساختمانی با ۳ یا ۴ شاگرد مشغول نصب نمای یک ساختمان است که ناگهان برق میرود؛ قطعی برق، کار را کامل متوقف میکند که هم کارفرما ضرر میکند چون پروژه دیرتر به اتمام میرسد و هم استادکارِ بینوا باید از جیب خود پول شاگردها را بپردازد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای اخیر، گرمای شدید همه نمودارهای تابستانیِ آب و هوا را جابجا کرده است؛ از سوی دیگر، کمبود برق و ناتوانی دولت در تامین انرژی، موجب خاموشیهای مکرر شده است.
قطعی برق مثل یک موجِ بدون توقف به همه جا سرایت کرد، از خانههای مردم و ادارات و دفاتر گرفته تا کارخانجات و بنگاههای اقتصادی سراسر کشور؛ در روزهای گرم تابستان امسال، برق در شهرکهای صنعتی گاه و بیگاه قطع شد و خطوط تولید به خواب تابستانی فرو رفتند؛ در بسیاری از واحدهای صنعتی مادر مانند کارخانجات فولاد و ذوب، میزان تولید در تابستان امسال به یکسوم تقلیل یافت و حداقل دو شیفت کاری در هر شبانهروز به مرخصی اجباری فرستاده شدند.
زیان صنایع از قطعی برق
۳۰ تیرماه، انجمن تولیدکنندگان فولاد طی نامهای به وزارت نیرو ضمن انتقاد از اجرایی نشدن توافقات فیمابین، اعلام کرد: از روز ۲۰ تیر ماه به دلیل محدودیتهای شدید برق، تقریباً تولید فولاد کشور متوقف شده است. در این نامه آمده است «توقف ناخواستهی تولید نه تنها خسارات جبران ناپذیری بر تولید و اقتصاد ملی کشور خواهد داشت بلکه موجب مختل شدن ایفای تعهدات فولادسازان در بازارهای داخلی و بینالمللی شده و اعتبار ایران در صنعت فولاد جهان را خدشه دار خواهد کرد. علاوه بر این به دلیل عدم تولید و فروش چالش کمبود نقدینگی کارخانجات زنجیره فولاد تشدید گردیده و مسائل حقوقی بانکی و مالی متعددی را موجب خواهد شد».
۲۰ تیرماه، نایب رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران از قطعی برق شهرکهای صنعتی کشور به مدت دو روز در هفته خبر داد و در توضیح بیشتر گفت: قطعی یک روز در هفته حتمی و پیشبینی شده است و گاه به روز دوم هم کشیده شود....
در روزهای ابتدای مرداد، «بحرینیان» رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی اعلام کرد «زیان ناشی از قطعی برق صنایع روزانه بیشتر از ۵ هزار میلیارد تومان است». البته عدد دقیق و قطعی این زیان روزانه، پنج هزار و ۷۱۵میلیارد تومان است.
اینکه صنایع و تولید از قطعی برق و ناتوانی در تامین انرژی متضرر میشوند، یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ دولت با این همه تبلیغات و دمیدن در بوق و کرنا در مورد پایداری انرژی، در کشوری سرشار از نور تند آفتاب و بادهای سنگین، نتوانسته برق مورد نیاز مردم در تابستان را تامین کند؛ یک عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی در این رابطه میگوید: واقعیت این است که ما از ده سال قبل بحران امروز را پیشبینی میکردیم. همان ده سال قبل به وزارت نفت پیشنهاد دادیم که بخشی از منابع حاصل از صادرات نفت را در انرژی خورشیدی سرمایهگذاری کند که اگر این مهم محقق شده بود، امروز با برخورداری از مزارع خورشیدی، بحرانی در بخش برق نداشتیم. آلمان این مسیر را رفته است....
آلمان و بسیاری از کشورهای مترقی و حتی در حال توسعهی جهان این مسیر را رفتهاند و به مقصد هم رسیدهاند اما ما هنوز در سادهترین مسائل از جمله تامین برق در تابستان مشکل داریم و این بحرانِ علاجناپذیر یا درستتر بگوییم، بیعلاج، یک چهرهی دیگر هم دارد، چهرهای که کمتر دیده شده است: ضرر سنگین کارگران صنعتی و ساختمانی از قطعیهای مکرر برق.
زیان کارگران از قطعی برق
کارگران در پایینترین ردههای اهمیت برای تصمیمسازان و فرادستان، از شرایط به وجود آمده در تابستان داغ امسال ضرر میکنند؛ محمد. الف یک کارگر شاغل در یک کارگاه قطعهسازی در حاشیههای تهران میگوید: وقتی برق در میانه روز و در ابتدای شیفت کاری ما قطع میشود، ما را به مرخصی اجباری میفرستند و از مرخصی استحقاقیمان کم میکنند! مرخصی اجباری در تابستان امسال به یک مشکل جدی تبدیل شده؛ فرض کنید بعداً برایمان مشکلی پیش بیاید و بخواهیم مرخصی بگیریم، میگویند شرمنده شما دیگر مرخصی طلب ندارید!
محمد، کم شدن حقوق و مزایا را یکی دیگر از مصائب بیبرقی و ناتوانی دولت در تامین برق میداند: «همه امید ما کارگران صنعتی به پاداش و آکورد تولید است که آخر ماه کمی حقوقمان را بالا میبرد؛ این دو ماه آکورد و پاداش صفر شده؛ بیشتر از نصف شیفتهای کاریمان به خاطر بیبرقی تعطیل است و وقتی تولید نداریم، پاداش کجا بود؟!»
این کارگر میگوید: دو سه ماه است که حتی اندازهی کرایه خانه هم درآمد نداریم، ما چه گناهی مرتکب شدهایم که باید چوب بیتدبیریها و سمبلکاری ها را بخوریم، برق کشور را نمیتوانند تامین کنند، ما رنجِ بیپولی ببریم؟!
سقوط آزاد درآمدِ کارگران در تابستان امسال، فقط مختص کارگران صنایع نیست، کارگران ساختمانی، گروه بزرگ دیگری هستند که از قطعی برق میلیونها تومان در هر ماه ضرر میکنند و جیبهای خالیشان تهیتر و بیپولتر میشود.
«حسن عزتی» رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه، در انتقاد از بیپولی سخت کارگران در این تابستان داغ و پرعطش، از کاهش ۳۰درصدی درآمد کارگران بخش ساختمان به علت قطعی برق خبر میدهد و به ایلنا میگوید: این روزها قطعی برق در سطح کشور، ادامهی فعالیت کارخانههای تولیدی و مراکز خدماتی را با مشکل مواجه کرده است؛ صنعت ساختمان به عنوان صنعتی که متاسفانه در کشور ما کمترین توجهی به نیروی انسانی فعال در آن نمیشود، از وضعیت موجود متاثر شده و طبق برآوردهای انجمن صنفی کارگران ساختمانی شهرستان بانه، کارگران و استادکاران این بخش به علت قطعی برق با کاهش در آمد ۲۵ الی ۳۰ درصدی درآمد روبرو شدهاند و این یعنی رکود سنگینِ ساخت وساز متاثر از قطعی برق.
به گفته وی، کارگرانی که حرفه آنها فصلیست و تنها در یکی دو فصل سال (بهار و تابستان) به راحتی میتوانند کار کنند، دستشان در حنا مانده و سفرهشان خالیتر از همیشه است.
او ادامه میدهد: در مناطق کوهستانی از اواخر پاییز تا اوایل بهار صنعت ساختمان به خواب سنگین فرو میرود؛ امید کارگران به همین چند ماه بود که با ضعف دولت، ناامید شد.....
عزتی با بیان اینکه «با این شرایط پیشبینی میشود وضعیت معیشت کارگران ساختمانی از این هم بدتر شود» اضافه میکند: شما تصور کنید یک استادکارِ سنگکارِ ساختمانی با ۳ یا ۴ شاگرد مشغول نصب نمای یک ساختمان است که ناگهان برق میرود؛ قطعی برق کار را کامل متوقف میکند که هم کارفرما ضرر میکند چون پروژه دیرتر به اتمام میرسد و هم استادکارِ بینوا باید از جیب خود پول شاگردها را بپردازد.
عزتی میگوید «ناتوانی دولت در تامین برق، طبقه کارگر را دچار مشکل کرده». وقتی برق میرود، همه ضرر میکنند اما آنهایی که پول و پلهای در چنته دارند و دست و بالشان خالی نیست، بیبرقی آنقدرها برایشان مصیبت به بار نمیآورد؛ کارگری که امیدش به کار روزانه است و دست به دهان زندگی را میگذراند، از ناتوانی دولت در کشور باد و آفتاب، بیشتر از همه ضرر میکند. به راستی چرا آن روزها که جیک جیک مستان دولت نهم و دهم بود و پول نفت کرور کرور سرازیر میشد، فکر تابستان داغ نبودند و نیروگاه خورشیدی نساختند؛ چرا طناب پوسیدهی اقتصاد و معیشت را به تیرهای مستهلک برق گره زدند تا «مردم» بازهم چوب سهلانگاریها، بیمسئولیتیها و حیف و میل شدن سرمایههای ملی را بخورند؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم