مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد در گفتوگو با ایلنا:
دخانیات با مولدسازی املاکِ نامولد از زیان خارج میشود/ قرار بر خصوصیسازی نداریم/ با انباشت نیرو مواجهیم
سیدحجت کاظمی گفت: حدود ۷۲ دستگاه تولید سیگار در شرکت دخانیات (در کل کشور) داریم که بیش از ۳۵ دستگاه اکنون از رده خارج شدهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مشکلات شرکتهای تابعه صندوق بازنشستگی فولاد در سالهای اخیر به روایت مسئولان این صندوق از اصلیترین چالشهای صندوق فولاد که امروز فاقد ورودیست یا اصطلاحاً بسته شده، است. این درحالی است که در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان معتقدند شرکتهایی مثل دخانیات میتوانند به تنهایی در صورت مولد شدن، نیمی از تعهدات این صندوق را پرداخت کنند. سیدحجت کاظمی (مدیرعامل صندوق بازنشستگان فولاد) که سالها عضو هیات امنای این صندوق مهم کشور نیز بوده است، درمورد شرایط موجود و اقدامات صورت گرفته برای بهبود وضعیت شرکت دخانیات ایران توضیحاتی ارائه کرد. این توضیحات علاوه بر تبیین وضعیت موجود برای مولدسازی دخانیات و حذف زیان انباشته و بدهی شرکت، نقشهی راه توسعه آن را نیز ترسیم میکند که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
وضعیت کنونی شرکت دخانیات ایران به چه نحو است؟
واقعیت این است که در بازار سیگار کشور، ما سالانه ۸۰ میلیارد نخ سیگار مصرف داریم که از این میزان تنها چیزی حدود ۷ میلیارد آن را شرکت دخانیات تولید میکند و به عبارتی سهم بازار ما چیزی حدود ۵ درصد است. برآورد ما این بود که مدیران شرکت بتوانند امسال تا ۱۰ میلیارد نخ را تولید کنند که متاسفانه این امر محقق نشد. با این توصیف سود ناشی از تولید این شرکت اکنون هزینههای جاری آن را نیز کفاف نمیدهد. ما اکنون حدود ۷۲ دستگاه تولید سیگار در شرکت دخانیات (در کل کشور) داریم که بیش از ۳۵ دستگاه اکنون از رده خارج شدند. در واقع ما با نصف ظرفیت دستگاهها درحال تولید هستیم.
با این وجود وضعیت پرسنل و نیروها و کارگران این شرکت در چه شرایطی است؟
یکی از مشکلات شرکت دخانیات انباشت نیرو است. ما تمایلی نداریم درمورد عملکردهای گذشته در حوزه جذب نیرو صحبت کنیم اما باید اذعان کرد که طی سالهای متمادی نیروی انسانی زیادی به این مجموعه تزریق شده که از مشکلات امروز این شرکت است. برای مثال در گیلان شرکت دخانیات ۴ تا ۵ دستگاه فعال دارد اما همزمان بیش از ۲ هزار نیرو دارد.
آیا داراییهای این مجموعه امکان آن را دارد که بتواند به کمک رونق شرکت دخانیات بیاید؟
شرکت دخانیات البته داراییهای فراوانی دارد. دخانیات بیش از ۴۷۰ ملک دارد که در نقاط خاص شهرها است و چون یک شرکت قدیمی است، این املاک در نقاط خاص و نسبتاً مرکزی شهرها قرار دارند. کمیته مولدسازی داراییها اکنون برای این شرکت تشکیل شده است و به شرکت مجوز داده شده تا ۳ هزار میلیارد تومان از داراییها را به شرطی که کل منابع حاصل از فروش در تولید بکارگیری شود، در مزایده واگذار کنند.
اکنون شرکت دخانیات ۱۲۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته دارد و دو هزار میلیارد تومان نیز مالیات و حقوق دولتی برعهده آن است، لذا از زیان دهی خارج کردن شرکت دخانیات کار دشواری نیست. ما حتی املاکی داریم که به تنهایی یک فقره از آنها ۱۰۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد. اگر این منابع به خط تولید وارد شوند، قطعا ایجاد ارزش افزوده قابل ملاحظه میکنند. اگر ما بتوانیم سرمایهگذار جدید جذب کنیم و از خطوط تولید جدید رونمایی کرده و سبد محصولات دخانیات خود را متنوعتر کنیم، میتوانیم سودآوری خوبی برای مجموعه ایجاد کنیم. اگر شرکت از زیان خارج شود، تازه میتواند برای سرمایهگذاری جدید وام و تسهیلات بگیرد و شرایط دریافت آن را از بانکها پیدا کند.
واقعیت این است که در تولید یک نخ سیگار ۲۵ بخش و ماده مختلف استفاده میشود که برای تولید هر نخ سیگار اکثر این ۲۵ قسمت از خارج وارد کشور میشود. مناقصههایی برای تامین مواد لازم برای تولید در خارج کشور برگزار میشود و برای بخش دولتی این کار بسیار سخت است که در این حوزه نیز باید چارهای اندیشید و برای آن باید ماهیت حقوقی شرکت، یعنی اینکه آیا دولتی است یا از زمان واگذاری خصوصی محسوب میشود، در نهایت مشخص شود. البته یکی از چالشها این است که شرکت دخانیات به صندوق فولاد واگذار شده و شرکت واگذار شده محسوب میشود اما خود صندوق بازنشستگی فولاد نیز دولتی است.
برخی نیروهای شرکت ملی دخانیات با نقد فرآیند مولدسازی معتقدند که واگذاری املاک غیرشفاف درحال انجام شدن است و برخی املاک این شرکت بسیار بیشتر از آن چیزی که در مزایدهها مطرح شدند (حتی تا سه برابر قیمتهای مطرح شده) ارزش دارند. در رابطه با شفافیت و عرضه املاک به شکلی که حقی از شرکت دخانیات بهعنوان املاک متعلق به بخش عمومی ضایع نشود، چه اقدامی صورت گرفته است؟
دستورالعمل مولدسازی توسط دولت در این زمینه صادر شده است و شرکت دخانیات نیز فعلا هنوز یک شرکت دولتی محسوب میشود. لذا چهارچوب واگذاری و شرایط آن کاملا مشخص است. اما وقتی ما میخواهیم یک ملک غیرمولد را مولد کنیم و منابع حاصل از آن را به تولید بیاوریم، میبینیم که برای مثال اگر زمینی در شهر رشت داشته باشیم و آن زمین تغییر کاربری پیدا کند، ارزش افزوده آن چندبرابر میشود. مثلا اگر در زمینی در استان کردستان ساخت و ساز صورت بگیرد، ارزش فروش آن به مقدار قابل توجهی تغییر میکند.
اما ما تاکید داریم که در شرایطی که شرکت دخانیات ۴۷۰ ملک بلااستفاده دارد و زیان انباشته و حقوق مالکانه به دولت دارد، بالاخره باید تصمیم عاجل گرفت که اموال موجود را از نقطهای که نامولد است، به نقطهای برسانیم که برای شرکت مولد باشد. لذا ما معتقد نیستیم که این اموال برای شرکت دخانیات حیف و میل میشود. چه بسا نرخ بازدهی این اموال برای به راه انداختن شرکت با این اقدام بسیار زودتر برای ما محقق خواهد شد. شما فرض کنید یک زمینی قرار است ۱۰ سال بماند و شاید پس از این ده سال تغییر کاربری در آن ممکن باشد یا نباشد و در این مدت مورد دست اندازی برخی افراد سودجو نیز قرار بگیرد و شاکی مدعی پیدا کند. لذا در این شرایط تصمیم فعلی بهترین اقدام ممکن است.
در بحث شفافسازی فرآیند واگذاری همان کمیتههای مولدسازی در این حوزه وظیفه دارند که فرآیندهای خاص خودش را دارد. کمیته و هیات مدیره و هیات امنا درباره هر واگذاری تصمیم میگیرد. برای مثال اگر مبلغ واگذاری زیاد باشد، واگذاری مستقیم به هیات امنا برای بررسی سپرده میشود و وزیر محترم وقت بطور دقیق و جزئی در جریان قرار میگیرد. لذا این تصمیم به این سادگی نیست که خدای ناکرده بخواهد به اموال مجموعه زیان بزند و دارای فرآیندهای روشن چند مرحلهای است.
ضمن اینکه باید به این نکته تاکید کنم که اکنون در شرکت دخانیات شرکتهایی که ارزش بالایی دارند را فعلا دست نگه داشتیم و وارد فرآیند فروش نکردیم. اگر استان با شرکت دخانیات همکاری کند که آن املاک خاص را تغییر کاربری بدهیم، ما نیز خوشحال خواهیم شد که زمینی با ارزش بیشتر داشته باشیم.
این سوال برای برخی نیروهای شرکت نیز وجود داشت که برخی واحدها و دستگاهها که در لیست فروش قرار دارند، میتوانستند با مقداری هزینهکرد مشخص به فرآیند تولید وارد شوند و ارزش بیشتری ایجاد کنند اما چرا اکنون در لیست فروش قرار دارند؟
نوع نگاهها در بحث کارشناسی فروش بسیار با هم فرق دارند. مثلا یک زمان شما کارشناس فروش هستید و میگویید اگر این اموال با تزریق مقداری منابع به ارزش مشخصی میرسد. اما من به عنوان مدیر این طور تحلیل میکنم که اگر ملکی را بفروشم و سریعتر دستگاههایم را اصطلاحاً «اورهال» کرده و به تولید وارد کنم، با خارج کردن فوری و سریع کارخانه از زیان انباشته و دریافت تسهیلات بانکی و ورود به بورس و استفاده از معافیتهای بورسی، بسیار بیشتر از حالت اول به شرکت دخانیات کمک کردهام.
ضمن اینکه ما با چالشهایی در زمینه حفظ اموال نیز مواجه هستیم. برای نمونه در اصفهان برای ملکی، مدعی مطرح شد که شکایت کرد و این ملک در فرآیند قضایی از دست شرکت خارج شد. طبیعی است که توان این نیز وجود ندارد که برای هر ملک اقدامات مراقبتی و حقوقی سنگین نیز انجام شود که بتوانیم در این شرایطی که نیازمند منابع هستیم، املاک را حفظ کنیم. لذا توصیه میکنیم کسانی که نقطه نظرات و دیدگاههایی از سر دلسوزی دارند، اگر موردی را حس میکنند که میتواند باعث حفظ ارزش داراییهای شرکت و توانمندسازی آن دارد، مسئولان و مدیران دخانیات را در جریان بگذارند و به کمک شرکت بیایند.
در این شرایط البته شایعه واگذاری سهام یا حتی خصوصیسازی دخانیات هم در برخی محافل مطرح شده بود. آیا آن شایعات قابل تایید است؟
هیچ بحث و طرحی در این رابطه مطرح نشده است. تنها بحثی که در شرکت مطرح است، تعیین تکلیف ماهیت حقوقی شرکت است که مراجع تعیین کننده، مشخص کنند بالاخره این شرکت خصوصی است و با فرآیند واگذاری جزء بخش خصوصی حساب میشود و امتیازات خاص بخش خصوصی را دارد، یا اینکه کاملا دولتی است و امتیازات بخش دولتی را دارد. بدون خارج شدن از این فرآیند بلاتکلیفی تصمیم درباره اینکه آیا شرکت در بورس وارد شود یا مشارکت در تولید با واگذاری سهام باشد، دشوار خواهد شد که البته همه اینها بحثهای داخلی خود شرکت است.