افزایش دو برابری اعتراضات کارگران چینی/ تشکلهای کارگری؛ کاغذی و نمایشی هستند
کاهش سفارشهای خریداران بینالمللی و شرایط بد اقتصادی کارخانهها را به اخراج کارگران، نقل مکان برای کاهش هزینهها یا تعطیلی کلی سوق داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از پایگاه «بولتن کارگری چین»، از اوایل ژانویه ۲۰۲۳ میلادی، طی کمتر از یکسال ۱۰۸ اعتراض کارگران کارخانهها و واحدهای تولیدی در چین ثبت شده که بیش از دو برابر میزان ثبت شده در کل سال ۲۰۲۲ است.
کاهش سفارشهای خریداران بینالمللی و شرایط بد اقتصادی، کارخانهها را به اخراج کارگران و نقل مکان برای کاهش هزینهها یا تعطیلی کلی سوق داده است.
مطالعه این بولتن کارگری از این حوادث نشان میدهد که یکی از دلایل بروز اعتراضات این است که پس از پایان قرنطینه کرونا، هنوز برخی قوانین کار چین رعایت نمیشود و برندهای بینالمللی که باید مسئولیت خود را برای اطمینان از همکاری تامینکنندگان قطعات مورد توجه قرار دهند، هنوز نتوانستهاند تعهدات مالی خود را نسبت به چین اجرا کنند.
اعتراضات در بخش تولید چین از اوایل سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است، زیرا بسیاری از کارخانهها در چین با مشکلات اقتصادی روبرو هستند. در سه ماهه اول سال ۲۰۲۳، CLB نسبت به سه ماهه آخر سال ۲۰۲۲ افزایش ده برابری در حوادث در بخش تولید را ثبت کرد.
این اعتراضات در صنعت الکترونیک صادرات محور و به دنبال آن پوشاک و پوشاک، اسباب بازی و بخش خودرو متمرکز شده است. کارگران نسبت به پرداخت نشدن دستمزدها و مزایا و همچنین اخراج و جابجایی کارگران معترض هستند و خواهان جبران خسارت اقتصادی برای این تغییرات شغلی هستند.
دادههای تجاری اخیر نشان میدهد که شرایط اقتصادی جهانی بر اقتصاد صادرات چین تأثیر منفی میگذارد. در نتیجه، کارخانهها و تامین کنندگان در حال تغییر رویههای خود برای حفظ کسب و کار خود هستند. به عنوان مثال، در صنعت لوازم الکترونیکی مصرفی، کارخانههای میاندستی تولیدکننده بردهای مدار، قیمتهای خود را کاهش میدهند تا سفارشهای مطمئنی داشته باشند که باعث میشود قیمت بسیاری از محصولات ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش یابد. تولیدکنندگان عمده الکترونیکی پایین دستی مانند Wistron و Pegatron نیز با کاهش سفارشات روبرو هستند.
Wistron تصمیم گرفته است کارخانه خود را در شهر Taizhou ببندد، در حالی که بخشی از کارخانههای Pegatron در Kunshan در حال تعطیل شدن و نقل مکان به هند است.
قوانین کار چین درباره حقوق کارگران در زمان اخراج دسته جمعی، جابجایی و تعطیلی کارها چه میگوید؟
قانون قرارداد کار سال ۲۰۰۸ چین شامل حمایتهایی از کارمندان از طریق قراردادهای کاری کتبی است. قانون استخدام، اخراج و استعفای معمولی را از شرایطی که بر بخش بزرگی از نیروی کار کارفرما تأثیر میگذارد، متمایز میکند. اساساً، هر تغییر عمده تجاری که بر شغل، دستمزد یا محل کار تأثیر میگذارد، شرکت را ملزم به پرداخت غرامت اقتصادی به کارگران (طبق قانون کار چین) میکند.
برای اخراج انبوه یا تعطیلی مشاغل، کارمندان با توجه به تعداد سالهای کار در شرکت، مستحق دریافت بیمه بیکاری ناشی اخراج هستند (ماده ۴۶-۴۷). علاوه بر این، کارفرما باید ۳۰ روز قبل از اخراج اخطار بدهد (ماده ۴۱ قانون کار چین)، و کارفرما باید با همه کارگران یا اتحادیه کارگری در زمینه اخراج مشورت کند و همچنین گزارشی در مورد اخراج کارکنان به اداره کار محلی ارائه کند (ماده ۴۱ و ۴۲). هنگامی که تولید صرفاً به حالت تعلیق درآمده است، این امر همچنان مستلزم جبران خسارت است (ماده ۳۸ قانون کار چین).
جابجایی مشاغل به طور خاص در قانون کار ذکر نشده است، اما مقررات متعددی اعمال میشود. اولاً، محل کار شرط اساسی قرارداد کار است (ماده ۱۷). بنابراین، تغییر محل کار مستلزم مذاکره مجدد در مورد قرارداد است (ماده ۳۵، ماده ۴۰). اگر یک کارخانه جابجا شود، این تغییر یک طرفه در شرایط قرارداد - یا فسخ آن - به این معنی است که کارمند باید غرامت دریافت کند. یک استثنا در صورتی است که جابجایی در همان منطقه اداری باشد و کارگران بتوانند به طور منطقی به آنجا سفر کنند.
همچنین اعتراض به دستمزدها و نوع پرداختها در چین به معضلی بدل شده است که راه قانونی اعتراض باتوجه به شرایط سیاسی چین به آن وجود ندارد و دولت باید برای این مسئله نیز چارهای بیاندیشد.
چه راههایی برای افزایش قدرت چانه زنی کارگران وجود دارد؟
تعداد، مقیاس و خواستههای اقدامات کارگران در پایگاههای دادهها جمع آوری شده و تحلیل این دادهها گویای فضای نامناسب برای کارگران است. تا قدرت چانهزنی خود را در مقابل کارفرمایان و منافع محلی در حفظ سرمایه، حتی در مورد ابتداییترین تضمینهای حقوق تحت قوانین چین افزایش ندهند، این وضعیت ادامه دارد.
در همین حال، چین دارای یک اتحادیه بزرگ رسمی به نام فدراسیون اتحادیههای کارگری سراسر چین (ACFTU) است. تشکلیابی کارگران خارج از این ساختار رسمی اتحادیه غیرقانونی است و کارگران در عضویت در اتحادیه مذکور نیز از فیلترهای مختلفی رد میشوند. لذا اعتمادی به ساختار بیخاصیت این تشکل بزرگ کارگری نیز وجود ندارد. اتحادیه به آسانی آنطور که یک اتحادیه واقعی باید عمل نمیکند. در عوض، ACFTU در سطوح مختلف خود نمایشهای وفاداری به حزب کمونیست و دولت انجام میدهد.
اما در موارد اخیر اعتصابات کارگران و اعتراضات در بخش تولیدی چین، اتحادیه رسمی کارگران در چین عمدتاً غایب بوده است. به عنوان مثال، هنگامی که الزامات قوانین کار چین نقض میشد و کارگران برای حقوق خود اعتصاب میکردند، اتحادیه کارگری رسمی موجود در بسیاری از موارد سکوت کرده و یا به مذاکره از موضع بسیار پایین با دولت و با مطالبات اندک پرداخته بود. در بخش پوشاک، اتحادیهها ممکن است مداخله کنند، اما تنها زمانی که کارگران به حد خود فشار آورده و دست به اعتصاب بزنند. در این شرایط، اتحادیه تنها نقش خود را حفظ ثبات اجتماعی و توقف اعتصاب میداند نه نماینده کارگران! به عنوان مثال، مقامات اتحادیه در جیاکسینگ به خبرنگار بولتن کارگری چین گفتند که کارگران کارخانه جیاکسینگ و کوانگ ویت با نادیده گرفتن این واقعیت که اتحادیه به طور قانونی قادر به مذاکره با مدیریت است، «سوء تفاهمی» در مورد دستمزدهای نازل داشتند!
بسیاری از کارگران چینی اتحادیههای رسمی موجود در سطح تشکلهای کارگری چین را به نوعی نمایشی و محلی پرفساد میدانند که تامین کننده امکان زد و بند برخی کارگران با سهامداران و پیمانکاران صنایع و کارفرمایان برای انقیاد و فریب کارگران است. این کارگران تشکلهای کارگری رسمی موجود را تشکلهایی کاغذی و نمایشی میدانند.