خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

یک تناقض: چرا «افزایش سن بازنشستگی» را از تامین اجتماعی شروع نمی‌کنند؟

یک تناقض: چرا «افزایش سن بازنشستگی» را از تامین اجتماعی شروع نمی‌کنند؟
کد خبر : ۱۳۱۱۶۱۶

عباس اورنگ می‌گوید: اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی، یک بحث کارشناسی‌ست؛ اما وقتی وزیر کار اصرار دارد که سن بازنشستگی افزایش یابد، به چه دلیل سازمان متولی بازنشستگی اصرار فراوان دارد پرسنل خود را کاهش دهد؟

به گزارش خبرنگار ایلنا، افزایش سن و سابقه‌ی بازنشستگی، یکی از خطوط راهبردیِ گفتمان فرادستان و دولتی‌ها در ماه‌های اخیر بوده است؛ قرار است این راهبرد در متن برنامه‌ی هفتم توسعه گنجانده شود؛ در عین حال، وزیر کار و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی نیز مدافع این طرح هستند و تاکید دارند که برای رهایی تامین اجتماعی از بحران و ورشکستگی، بایستی اصلاحات پارامتریک با محوریت افزایش سن و سابقه‌ی بازنشستگی برای بیمه شدگان و جامعه‌ی تحت شمول اجرایی شود.

در روزهای اخیر، صولت مرتضوی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) ضمن دفاع از افزایش سن و سابقه بازنشستگی در ارتباط با زمان اجرایی شدن آن گفت: دولت این برنامه را دارد و هرچه تبدیل به قانون شد، همان ملاک عمل خواهد بود.

در ارتباط با این مساله به سراغ عباس اورنگ (کارشناس شاغل در سازمان تامین اجتماعی و کارشناس ارشد حقوق عمومی) رفتیم؛ او اصلاحات پارامتریک در سازمان‌های بیمه‌گر به خصوص بیمه‌گرهای مادر مانند سازمان تامین اجتماعی را یک «ضرورت انکارناپذیر» توصیف می‌کند و می‌گوید: شکی نیست که با گذشت زمان و بروز نشانه‌های عدم تعادل، بایستی اصلاحات پارامتریک صورت بگیرد، این یک اصل ضروری‌ست.

این کارشناس تامین اجتماعی می‌گوید: اخیراً وزیر کار از افزایش سن بازنشستگی دفاع کرده و اعلام نموده دولت به دنبال افزایش سن بازنشستگی‌ست؛ این یک ضرورت است اما یک مساله را نباید نادیده بگیریم؛ وقتی به این ضرورت می‌رسیم باید از خودمان اصلاحات را شروع کنیم. چرا سازمان تامین اجتماعی اصرار دارد پرسنل خود را زود بازنشست کند؟

وی می‌افزاید: نمی‌شود مدعی باشیم سن بازنشستگیِ جامعه‌ی کارگری بالا برود اما خودمان به دلایل و طی رویه‌های مختلف، سن بازنشستگی را پایین بیاوریم. اینجا یک پاراددوکس وجود دارد و مصداق سیاست یک بام و دو هواست.

اورنگ با بیان اینکه « سازمان تامین اجتماعی تحت شمول ماده‌ی ۷۸ قانون تامین اجتماعی است و بنابراین پرسنل خود را قبل از اینکه درخواست بدهند، تا پنج سال بالاتر از سن بازنشستگی نمی‌تواند بازنشست کند» اضافه می‌کند: این در حالیست که در سال ۹۴ آیین‌نامه را اصلاح کرده‌اند به گونه‌ای که پرسنل را بدون درخواست، بازنشست کنند و از سازمان خارج نمایند. خب وقتی مدعی هستیم سن بازنشستگی باید بالا برود، چرا از خودت شروع نمی‌کنیم، این چه مدل استدلالی‌ست؟

او ادامه می‌دهد: در تامین اجتماعی، نیروهای توانمند و متخصص را با سی سال سابقه بیرون می‌کنند علیرغم اینکه اینها تمایل دارند بمانند و کار می‌کنند؛ این بازنشستگی هیچ توفیری برای سازمان ندارد چراکه بازنشست نشوند، باید از خود سازمان حقوق بگیرند، بعد از بازنشستگی نیز بازهم از خود سازمان حقوق می‌گیرند؛ پس چه اصراری به بازنشستگی به اجبار دارند؟

اورنگ معتقد است؛ بهترین روش برای به ثمر رساندن اصلاحات پارامتریک این است که یک سازمان اول از خودش شروع کند و این اصلاحات را ابتدا روی نیروهای خودش انجام دهد و امتحان نماید بعد به جامعه‌ی هدف تسری دهد.

این کارشناس تامین اجتماعی در ادامه می‌گوید: سر اصلاح ماده ۶۵ آیین‌نامه‌ی استخدام سازمان تامین اجتماعی، یک شکایت هم در دیوان عدالت ثبت کرده‌ایم و خواستار شده‌ایم که اصلاحات باید صورت بگیرد؛ در دوره‌های قبلی مدیران عامل، یک عده را بی‌دلیل بازنشست کردند و آیین‌نامه را به گونه‌ای اصلاح کردند که مجوزی برای مدیران عامل تامین اجتماعی پیدا شود که هر نیرویی را تمایل داشتند، بازنشست کنند، این کار در زمان مرحوم نوربخش صورت گرفت. بنابراین ما از دیوان عدالت درخواست کرده‌ایم که این اصلاحات نادرست از میان برداشته شود.

به گفته‌ی وی، اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی، یک بحث کارشناسی‌ست؛ اما وقتی وزیر کار اصرار دارد که سن بازنشستگی افزایش یابد، به چه دلیل سازمان متولی بازنشستگی اصرار فراوان دارد پرسنل خود را کاهش دهد؟

اورنگ تاکید می‌کند: این رفتار، کاملاً پارادوکسیکال است؛ سازمان تامین اجتماعی، متولی اصلیِ امر بازنشستگی‌ست، لیکن پرسنل خود را کاهش می‌دهد و به اجبار بازنشست می‌کند؛ اما وزیر کار از افزایش سن بازنشستگی دفاع می‌کند و اصرار دارد این مولفه باید برای جامعه‌ی کارگری افزایش یابد؛ اینجا باید پرسید « آیا مرگ خوب است اما فقط برای همسایه»؟!

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز