ایلنا بررسی میکند؛
گامهایی که دولت سیزدهم برای حل مشکل اشتغال برمیدارد/ آیا تاکید بر مشاغل خانگی و کم سرمایهبر میتواند مشکل را حل کند؟
تاکید دولت سیزدهم برای تحقق شعار ایجاد یک میلیون شغل در سال از مسیر مشاغل خرد و کمتر سرمایهبر میگذرد. سوال این است که قدمهای وزارت کار و مسیری که دولت برای حل بحران اشتغال با تاکید بر مشاغل کمسرمایهبر و خٌرد برداشته است، چقدر میتواند مشکل اشتغال در کشور را حل کند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، اولین جلسهی شورایعالی اشتغال در دولت سیزدهم، سه ماه بعد از شروع به کار دولتِ جدید با حضور رئیسجمهور برگزار شد. دولت تشکیل سریع این جلسه را نشان از اهمیتِ حل مشکل اشتغال و اهتمام برای تحقق شعار ایجاد یک میلیون شغل در سال دانست و با مقایسهی زمانِ تشکیل این جلسه در دولت قبل و دولت جدید تاکید داشت که وعدهی رئیسجمهور برای حل مشکل اشتغال در مسیر تحقق قرار گرفته است. در همان زمان ولی اسماعیلی (رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس) گفت: «به دستور رئیسجمهور جلسات شورای عالی اشتغال هر ماه تشکیل خواهد شد؛ در دولت قبل این جلسه دو سال یکبار برگزار شده بود.»
در همین راستا، حجتالله عبدالملکی، وزیر کار و رئیس دبیرخانه شورایعالی اشتغال، حل بحران اشتغال را یکی از چهار محور اصلی و مهمترین مأمویت وزارت کار دانست. «فعالیت زیست بوم ملی اشتغال، ایجاد حدود ۲۱۷ هزار فرصت شغلی جدید طی ۳ماهه اول شروع به کار دولت و توافق با ۲۶ دستگاه برای ایجاد یک میلیون و ۸۵۰ هزار شغل طی ۱۸ ماه» نتیجهی دومین جلسهی شورایعالی اشتغال بود که عبدالملکی با ارائهی گزارشی از این جلسه، اقدامات آن جلسه را «آغاز به کارِ ماشین اشتغال دولت سیزدهم» دانست.
اقدامات دولت سیزدهم، خاصه وزارت کار، در راستای تحقق وعدهی ایجاد یک میلیون شغل در سال، به شکل کاملتر در نمایشگاه دستاوردهای شش ماههی وزارت کار رونمایی شد. رونمایی از اطلس الگوهای اشتغال «شامل ۲۲۲ الگو و تعیین ۵۲ دستگاه دولتی و مردمی برای شناسایی فرآیند اشتغال»، رونمایی از سامانهی جستجوی شغل و بارگذاری ۲۰۰هزار شغل در سامانه، انعقاد تفاهمنامه بین دستگاههای وزارت کار با سایر دستگاهها، افزایش سرعتِ فرآیندِ صدور مجوزِ برخی از مشاغل خانگی و آنی کردنِ صدور مجوز برای برخی از کسب و کارها، از جمله اقداماتِ مطرح شده در راستایِ حل مشکل اشتغال در این نمایشگاه بود.
مجموعهی این اقدامات نشان میدهد تاکید دولت سیزدهم برای تحقق شعار ایجاد یک میلیون شغل در سال از مسیر مشاغل خرد و کمتر سرمایهبر میگذرد. محمود کریمی بیرانوند (معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در نشست خبریای که در حاشیهی آن نمایشگاه برگزار شد در پاسخ به این سوال که جهتگیریِ وزارت کار برای حل بحران اشتغال تا چه میزانِ وابسته به صنایع بزرگ است، ضمن تاکیدی که بر اهمیتِ مشاغل صنعتی داشت، این وظیفه را در حیطهی وظایف وزارت صنعت و معدن و تجارت دانست و گفت: «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وظیفهای در حوزه توسعه صنعتی و بنگاههای بزرگ ندارد و تمرکز ما بیشتر بر مشاغل متوسط و کمسرمایهبر است.» وی همچنین گفت: «وضعیت اشتغال در کشور مناسب نیست و ما باید جوانان را مشغول به کار کنیم؛ اما این ظرفیت الان در صنایع بزرگ وجود ندارد، پس باید صنایع خرد و خانگی و کوچک و زودبازده را توسعه دهیم.»
سوال اساسی در این خصوص این است که قدمهای وزارت کار و مسیری که دولت برای حل بحران اشتغال با تاکید بر مشاغل کمسرمایهبر و خٌرد برداشته است، چقدر میتواند مشکل اشتغال در کشور را حل کند؟
برخی از کارشناسان معتقدند اشتغالزایی تا در مسیر توسعه و ایجاد درآمد پایدار و ارزش افزوده قرار نگیرد نمیتواند مشکل چندانی از بحران اشتغال در کشور حل کند و صرفا اقداماتی مقطعی و گذراست. فرصتهای شغلی باید پاسخگوی نیازهای نیروی کار باشند. بنابراین شغلی که به راحتی ایجاد و به همان راحتی در معرضِ نابودی قرار میگیرد، نمیتواند شغلی پایدار و قابل استناد باشد.
با خریدنِ چهار عدد ماشین خیاطی نمیتوان مشکل اشتغال را حل کرد!
در همین خصوص بهمن آرمان (کارشناس مسائل اقتصادی) میگوید: نباید اسم خریدن چهار عدد ماشین خیاطی و مشغول کردنِ خانمها در خانه را اشتغال بگذاریم. مشاغل خانگیِ جزئی نمیتوانند ایجاد اشتغال کنند. اشتغال واقعی در حال حاضر با جهانی شدن اقتصاد به شکل انبوه صورت میگیرد.
آرمان بر لزوم ایجاد مشاغل پایدار تاکید دارد و با ناامیدی نسبت به رویکردِ «توانمندسازی اقشار متوسط و کمدرآمد جامعه با تکیه بر توسعه مشاغل خرد و خانگی» میگوید: چند دهه است که ما بر این طبل کوبیدهایم و نتیجه این شده که روز به روز تعداد افرادی که نان خود را از سطلهای زباله به دست میآوردند، بیشتر شده است.
او میگوید: برای حل این مشکل باید اقداماتی اساسی انجام داد، به طور مثال اگر دولت تصمیم بگیرد بورس را از حالت نامطلوب فعلی به محلی برای تامین منابع مالیِ طرحهای بزرگ درآورد، بدون شک ایجاد یک میلیون شغل در سال بلکه بیشتر از آن هم امکانپذیر میشود. یا میتوانیم زمینهای کشاورزی دیم را به سیستم آبیاری زیرسطحی افزایش دهیم. اگر بتوانیم ده درصد از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی کم کنیم، یک میلیارد و هشتصد میلیون متر مکعب آب صرفهجویی میکنیم و با آن دهها هزار هکتار زمین را زیر کشت میبریم و از این طریق اشتغال ایجاد خواهیم کرد. اینها نمونهای از اقدامات اساسی است که میتواند به حل مشکل اشتغال کمک کند. پس میتوان مشکل را حل کرد به شرط آنکه ارادهای برای اینجام کارِ درست و اساسی وجود داشته باشد.
بدهی به بانکها؛ ارمغانِ فعالیتهای کم سرمایهبر به صاحبانش
آلبرت بغازیان (استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی) نیز در خصوص ایجاد مشاغل کمسرمایهبر و تاثیری که بر حل مشکل اشتغال میگذارد، میگوید: باید دید مشاغلی که مدنظر دولت است چه مشاغلی است؛ آیا مثلا دستفروشی را هم جزو شغل به حساب میآورد؟
این اقتصاددان میگوید: چیزی که در ابتدا باید بگویم این است که فعالیتهای کم سرمایهبر نمیتوانند صرفه به مقیاس بزرگی داشته باشند. یعنی این کارها معمولا برای افراد هزینه دارد و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که فرد با یک هزینهی کم، کار را شروع کند و بعد صفر تا صد کار را به دست بگیرد و سودش نیز تضمینی باشد. به این معنا که فرد از تهیه مواد اولیه تا فروش کالا و خدمات را انجام دهد و موفق هم شود.
بغزیان میگوید: فعالیتهای خُرد به سرنوشت همان بنگاههای زودبازده دچار میشود. این فعالیتها بیشتر ضررده هستند و نهایتا ارمغانش برای صاحبان آن، بدهیهای کوچک به بانکهاست.
این استاد دانشگاه معتقد است؛ با جمع کردنِ همین سرمایههای خُرد و تبدیل آن به تعاونی میتوانیم کار را بزرگتر و تضمینِ پایداریِ آن را بالا ببریم و صرفهی اقتصادی آن را نیز افزایش دهیم. در واقع دولت میتواند فعالیتهای تعاونی و اقتصاد سهامی را تشویق و در این راه هزینه کند.
بغزیان البته خیلی هم به فعالیتهای کم سرمایهبر بدبین نیست و میگوید: اگرچه تاثیر ایده فعالیت کمسرمایهبر بر اشتغالزایی پایین است و به رشد اقتصادی کشور کمک چندانی نمیکند اما به هر حال تا حدودی پیشبرنده است و میتوان از آن برای کارهای بزرگتر یعنی رفتن به سمتِ اقتصادِ مشارکتی و سهامی بهره جُست.
استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در خصوص ریشهی حل مشکل اشتغال میگوید: برای آنکه بیکاری از بین برود باید عواملی را از بین برد که باعث به وجود آمدنِ بیکاری در طی سالها شده است. مثلا اگر نرخ ارز باعث افزایش بیکاری بوده باید جلوی آن را گرفت، اگر در بخش تخصیص اعتبار و وام مشکل داریم مسئله را حل کنیم، جلوی افزایش قیمت مواد اولیه را بگیریم و… همانطور که گفتم باید دنبال عللِ اصلیِ به وجود آمدنِ این شرایط باشیم و آنها را خنثی کنیم.
به گفتهی بغزیان؛ وقتی عوامل ایجاد کنندهی بیکاری را از بین نبردهایم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مشاغل، پایدار و سودده باشند. در این صورت ضربهپذیریِ همهی مشاغل به خصوص مشاغل خُرد بسیار بالاست. در واقع در چنین شرایطی احتمال ورشکست شدنِ تولیدکنندگان بزرگ هم زیاد است چه برسد به تولیدکنندگان خرد و مشاغل وابسته به سرمایههای پایین.
بغزیان بر حل مشکلات کلان اقتصادی و تغییر سیاستهای کلی تاکید دارد و میگوید: مشکل اشتغال را باید به شکل اساسی حل کرد.
گزارش: زهرا معرفت