ایلنا در گفتوگو با کارشناسان بررسی کرد؛
تولید دانش بنیان «اشتغال آفرینی» را تهدید میکند؟
همواره در اقتصاد این مسئله مطرح بوده است که آیا با ورود علم و فناوریهای جدید و رشد جایگزینی تکنیک دانشبنیان و شیوههای پیچیدهتر بهجای نیروی کار انسانی، بازار کار و شرایط اشتغال آفرینی محدودتر نمیشود؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، در سالهای اخیر بحث از اقتصاد دانش بنیان بارها در فضاهای دانشگاهی و از سوی مسئولان کشور بارها مورد تاکید قرار گرفته است. الزامات گذار به جهان صنعتی و عبور از دالان جهان پساصنعتی توامان شدن بنیان صنایع و محصولات اقتصادی بشر بر پایه دانش نوین را ناگزیر ساخته است. این الزام تا بدانجا ضروری شده که امروزه از ۱۰شرکت اول ثروتمند جهان، حداقل ۹شرکت بطور مستقیم با فناوریهای دانشبنیان عجین هستند و همه آنها از همان آغاز تولد خویش با طرحهای دانش بنیان همراه بودند. در چنین شرایطی مقام معظم رهبری سال ۱۴۰۱ را سال «تولید؛ دانش بنیان و اشتغال آفرین» نامیدند.
با این اوصاف، همواره در اقتصاد این مسئله مطرح بوده است که آیا با ورود علم و فناوریهای جدید و رشد جایگزینی تکنیک دانشبنیان و شیوههای پیچیدهتر بهجای نیروی کار انسانی، بازار کار و شرایط اشتغال آفرینی محدودتر نمیشود؟
مانند مدل چین، تولید دانش بنیان در جهت اشتغال باشد
علی اصغر برشان (معاون اجرایی خانه کارگر استان اصفهان) در پاسخ به این سوال به ایلنا گفت: ورود کسبوکارهای دانشبنیان و ریسک پذیر، الزامی اقتصادی است که از آن نمیتوان فرار کرد. این امر یک شمشیر دو لبه است؛ یعنی هم میتواند به کسبوکارهای خرد دیگر و بازار کار در کشورهایی مثل ایران آسیب بزند، و هم میتواند تحت شرایطی برعکس شرایط را برای بازار اشتغال و کار بهمنظور ایجاد فرصتهای جدید شغلی مساعدتر سازد.
این فعال کارگری با بیان اینکه «اگر ورود به حوزه تولید دانش بنیان با یک برنامهریزی هدفمند و با نیتهای مشخص باشد، آسیبهای احتمالی ورود دانشبنیانها به اشتغال از بین میرود» افزود: مشاغل خانگی و مشاغل خرد کارگاهی حوزهای جدا از مشاغل ایجاد شده در بنگاههای دانش بنیان دارند. در این حوزه مدل توسعه دانشبنیان چین بهترین مثالی است که میتوان مطرح کرد. چین با اینکه مدرنترین تولیدات دانشبنیان را با نازلترین قیمت عرضه میکند، اما بالارفتن فناوری تولید و اتوماسیون و مکانیزه شدن کار به مشاغل خانگی و تولیدات کارگاهی و صنایع خرد چین آسیب نزده است.
برشان با تاکید بر اهمیت ضرورت توامانی اشتغال و افزایش فناوری و علم بکار رفته در تولید، گفت: در بحث ایجاد اشتغال و افزایش سطح تولیدات دانشبنیان، نباید یکی نافی دیگری باشد. امروز ناچاریم به سمت تولید دانشبنیان برویم تا بتوانیم به صادرات تولید و رقابت در عرصه جهانی فکر کنیم. در شرایطی که حتی نظام توزیع نیز اینترنتی و دیجیتالی شده، قاعدتا تولید نیز دچار انقلابات گسترده شده و باید نظام اشتغال آفرینی و اشتغالیابی نیز با این واقعیت هماهنگ شود.
معاون اجرایی خانه کارگر اصفهان با اشاره به ضرورت حمایت از «مشاغل کاربر با سطح فناوری سادهتر» گفت: ما در شرق آسیا دیدیم که در کنار پیچیدهترین صنایع، حوزه فعالیت صنعتی ساده و کارگاهی نیز کاملا فعال بود. زیرا برای کارخانهها و مراکز تولیدی با سطح بالای فناوری و علم صرف نمیکند که تولیداتی ساده مثل میخ یا سنجاق سر و. . را خودشان تولید کنند یا مشاهده میکردیم که بخش بستهبندی بسیاری از شرکتهای بزرگ به همان محیطهای کار کارگاهی و کوچک و خرد سپرده میشد.
وی اضافه کرد: در شرایطی که به سمت تولید غیرحضوری به مدد فناوریهای دانشبنیان میرویم، مشاغل کاربر را نیز رها نمیکنیم. مشاغل خانگی و کارگاهی تنها نمونهای از این مشاغل کاربر است. من به عینه در کشوری چون چین دیدهام که چطور بین صنایع بزرگ در حوزه بستهبندی و مرتبسازی و تولید در واحدهای کوچک روستایی تقسیم کار بهوجود آمده و دو حوزه دانشبر و کاربر میان یکدیگر تقسیم کار ایجاد کردهاند.
برشان در ادامه تاکید کرد: اما اگر یکی از این دو حوزه (اشتغالزایی) و (تولید دانشبنیان) در سیاستگذاری بر دیگری ارجحیت پیدا کند، عملا یکی فدای دیگری شده و هردوی این حوزهها به هدف خود نخواهند رسید و یکی باعث تضعیف دیگری نیز خواهد شد.
این کارشناس مسائل بازار کار به بحث اشتغال اشاره کرده و در پایان تصریح کرد: امروزه عرضه نیروی کار نیز با تقاضای آن دچارعدم توازن شده است. از طرفی در برخی شهرها ما با مشکل مازاد نیروی کار و بیکاری بالا مواجهیم و در عین حال در برخی مناطق با کمبود نیروی کار ساده و متخصص و گاه تنها کمبود نیروی متخصص طرف هستیم. این موقعیت به این دلیل بهوجود آمده که پس از پایان جنگ با کاهش سطح دستمزدهای حقیقی و افت سطح رفاه، تمایل به ازدواج و فرزندآوری کاهش یافته و بازتولید نیروی کار به خوبی انجام نمیشود. در چنین شرایطی با وجود پدیده پیری جمعیت، ما به تولیدات با فناوری و بازدهی بالا که دانشبنیان هستند، بیشتر از گذشته احتیاج داریم. این درحالی است که جمعیت بیکار تحصیلکرده ما بیشتر از جمعیت بیکار فاقد تحصیلات است که این ضرورت این امر را تشدید میکند.
گذار به تولید دانشبنیان و ایجاد اشتغال درونزا باشد نه با بخشنامه و رانتی!
در ادامه عباس وطنپرور (نماینده اسبق کافرمایان در سازمان جهانی کار و فعال کارفرمایی) با اشاره به شرایط موجود در ارتباط با بهرهوری نیروی کار و ایجاد اشتغال در عین استفاده از دانش و فنون جدید گفت: روزگاری ما در آغاز انقلاب صنعتی اروپا یعنی حدود دو قرن قبل در واکنش به ظهور ماشینها با جنبشهای مخالفت با صنعت از سوی کارگران بیکار شده مواجه شده بودیم که خود را در قالب جنبش «ماشینشکنها» نشان میداد؛ اما امروزه بحث استفاده از صنایع و بنگاههای دانشبنیان به یک ضرورت بدل شده است.
وی با مرور برخی از تجربیات خود از سازمان جهانی کار افزود: حدود ۱۵سال قبل سازمان جهانی کار (ILO) گزارشی را منتشر کرد که بنابر آن حدود ۲میلیارد نفر از مردم جهان کاسبان متحرک هستند! طبق آن گزارش این جمعیت از صاحبان مشاغل متحرک مثل دستفروشی شروع میشد و به کارمندان سرگردان و حتی بسیاری از کارآفرینان و تجار فاقد دفتر و قرارگاه نیز معطوف میشد. برطبق این گزارش، از آن زمان افراد دیگر نیازی نداشتند تا در یک اقامتگاه قانونی به نام «دفتر» مستقر شده و از آنجا به کسب و کار بپردازند. از همان زمان که اینترنت پرسرعت در همه جهان بهصورت همهگیر مورد استفاده قرار گرفت، افراد از هر جایی کار و تولید خود را مدیریت کرده و حتی افراد دارای خوداشتغالی بهراحتی محصولات خود را در بازارهای مجازی و متحرک عرضه میکردند. این مسئله به مرور در ایران نیز تسری پیدا کرد بهمرور دارای همهگیری شد که این خود جلوهای از دانشبنیان شدن تولید محسوب میشد.
وطنپرور با تاکید بر گذشته تاثیرات علم و فناوری بر تولید گفت: در گذشته نیز ایجاد یک بولدوزر موجب میشد تا کار ۴۰۰کارگر در یک روز، با یک مجموعه بولدوزر ظرف یک ساعت انجام شود و این در ابتدا باعث کاهش اشتغال میشود اما در ادامه این روند توسعهای بهوجود میآورد که نیروی کار مازاد را در بازار کار هضم میکرد.
این فعال کارفرمایی با تاکید بر اینکه «مشکل در بازار کار و اشتغال ایران از آنجایی شروع میشود که مدیران کشور ارادهای به توسعه ندارند» افزود: در دنیا تاکید بر توسعه متوازن است و در این توسعه متوازن اشتغال و فناوری هردو به موازات هم یک هدف را پیگیری میکنند، ولی در ایران مستقل از مسیر اقتصادی ناگهان دستور داده میشود که به سمت تولید دانایی محور و اقتصاد دانشبنیان برویم. مسئله این است که تولیدکنندگان و عاملان اقتصادی خود باید بنابر ضرورت و اقتضای بازار جهانی به سمت تولید دانشبنیان بروند و این مسئله درباره اشتغال آفرینی نیز صادق است.
نماینده اسبق کارفرمایان ایران در سازمان جهانی کار در ادامه تصریح کرد: ما زمانی میتوانیم از اقتصاد دانشبنیان صحبت کنیم که سایر عواملی که در تولید مهم هستند را به موازات فناوری و علم بکار رفته در تولید ارتقا داده باشیم. در شرایطی که قوانین، بروکراسی و کاغذبازی اداری، شرایط نااطمینانی مالی و سایر موانع بیشمار تولید برسر جای خود قرار دارد، ترویج تولید دانشبنیان جز یک بخشنامه از بیرون تولید نخواهد بود.
این کارشناس بازار کار با یادآور شدن تجربه منفی تولید واکسن در ایران اضافه کرد: ما با قیمتی چندین برابر نرخهای جهانی اقدام به تولید واکسن کردیم که با شکست مواجه شد. تولید واکسن از مجموعه فعالیتهای دانشبنیان ما بود، اما چون غیر درونزا و سفارشی بود و بحث رانت نیز طبق معمول مطرح شد، راه به جایی نبرد.
وطنپرور همچنین به مسئله اشتغال آفرینی اشاره و از تجربه آن در بحث بازار کار گفت: در هیچ تجربه توسعه گفته نشده است که دولت موظف به اشتغال آفرینی است، بلکه اشتغال در فرآیند رشد اقتصادی خود بهطور طبیعی ایجاد میشود و از این نظر مشابه رشد فناوری و تولیدات دانش بنیان است.
وی با تاکید بر درونزایی دو عنصر اشتغال و فناوری در اقتصاد سالم توسعه محور، افزود: اشتغال در تحلیل نهایی تضادی با رشد فناوری ندارد، اما مسئله این است که رشد اعتبارات برای ایجاد تولید دانشمحور مانند برخی تجربیات تلخ گذشته منبع تولید رانت جدید و استفاده از برخی تسهیلات و منابع دولتی نشود و اجازه داده شود که خود شرایط کارآفرینان و عاملان اقتصادی را به سمت وارد کردن مقوله دانش جدید در تولید هدایت شوند.
این عضو سابق اتاق بازرگانی با بیان اینکه «اشتغال واقعی باید بهرهور باشد» اظهار کرد: بسیاری از فضاهای اشتغال و تولید ما در شرکتهای دولتی دچارعدم بهرهوری هستند و شرکتهای دولتی که نیروی کار مازاد دارند، باید نیروی کار خود را در سایر حوزههای دارای بهرهوری بکار بگیرند و یا سعی کنند از این نیرو در محیطها و حتی شرکتهای دیگر بهره ببرند، اما ذهنیت ما درباره اشتغال آفرینی مبتنی بر «استخدام محوری» است و نه ایجاد اشتغال همراه با بهرهوری!
او با تاکید بر اینکهعدم بهرهوری ورود دانش به تولید را ناممکن میکند، تصریح کرد: اشتغال بدون بهرهوری به ضد خود بدل میشود و آنقدر آثار منفی بر اقتصاد تحمیل میکند که در نهایت امکان سرمایهگذاری جدید برای اشتغال سلب میشود و در این زمینه نیز با فرمان و بخشنامه شغل ایجاد نمیشود.
وطنپرور در پایان با تاکید بر اینکه «دولت باید راههای رفع موانع را برای تولید در پیش بگیرد» گفت: برخی حلقههای رانت چنان قوی هستند که امکان ابتکار و رشد دانش جدید در تولیدات را نمیدهند و این را به زیان حلقههای پرنفوذ رانتی در حوزه تجارت و واردات و صادرات میبنند تا جان جدیدی در حوزهای خاص با تولید دمیده شود، لذا قطعا در حوزههای واقعی و لازم تولید با ورود بحث فناوریها و تولید دانشبنیان مقاومت صورت میگیرد و این امر در نهایت به اشتغال حقیقی کارگران نیز آسیب میرساند.