ایلنا بررسی کرد؛
علل آمار بالای حوادث کار در ایران چیست؟
تاکید بر نظام مسئلهیابی و پیبردن به ریشهی بحرانهای حوزهی کار موضوع حائز اهمیتی است اما باید حواسمان باشد که اگر دست بر روی نقاط اصلی و کلیدی نگذاریم، نتیجهای حاصل نخواهد شد. تاکید بر راهحلهای کم زحمت نمیتواند کارساز باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تعداد حوادث ناشی از کار در ایران بالاست؛ این را هم آمار رسمی تائید میکند و هم خبرهایِ بیشماری که در طول سال از تعداد این حوادث به گوش میرسد. طبق آماری که سازمان تامین اجتماعی از حوادث کار سال ۹۹ ارائه کرده، در این سال ۴۴هزار و ۴۴۱ حادثهی ناشی از کار ثبت شده است. وزارت کار نیز آمار حوادث کارِ سال ۹۹ را ۹ هزار و ۲۹۵ مورد اعلام کرده است. همچنین علی حسین رعیتیفرد (معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در آخرین اظهارات خود گفته «سالانه ۱۳هزار حادثه ناشی از کار در کشور رخ میدهد که ۷۰۰ تا ۸۰۰ مورد آن منجر به فوت میشود.»
اگرچه تفاوت فاحشی بین آمارهای رسمیِ منتشر شده از حوادث کار وجود دارد اما چه آمار دست پایین را ملاک قرار دهیم و چه آمار دست بالا را در هر حال آمار حوادث کار در ایران رقم بالایی را نشان میدهد. این موضوع زمانی بیش از پیش مشخص میشود که بدانیم این آمار در برخی از کشورها به صفر نزدیک شده است. به علاوه باید در نظر گرفت که آمار رسمی همیشه میزانی کمتر از آنچه در واقعیت اتفاق افتاده را نشان میدهد.
در چنین شرایطی یکی از موضوعاتی که مسئولین وزارت کار در هر دولتی همواره بر آن تاکید داشتهاند، کاهش حوادث کار بوده است. اما چرا هیچ زمانی اقدامی جدی در این خصوص صورت نگرفته که اگر چنین بود آمار حوادث کار چنین ارقامی را نشان نمیداد.
در دولت سیزدهم نیز مسئولینِ وزارت کار بارها بر این موضوع تأکید داشتهاند. علیحسین رعیتیفرد (معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) پیشتر با اشاره به آمار بالایِ حوادث ناشی از کار ضمن اشاره به تلاش برای افزایش بازرسی و حفاظت فنی حوزه کار گفته بود: «میتوان با آموزش ایمنی و حفاظت فنی به کارگران، آسیبهای ناشی از کار را به حداقل رساند.»
در همین رابطه نیز در حاشیهی نمایشگاه دستاوردهای ۶ماههی وزارت کار، توافقنامهای بین موسسه کار و تأمین اجتماعی و کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران برای ارتقاء آموزش کارگران امضا شد که به گفتهی متولیان این امر، یکی از مهمترین اهداف این توافقنامه کاهش حوادث کار از طریق آموزش به کارگران و کارفرمایان و افزایش ایمنی و بهداشت محیط کار است.
اما آیا میتوان امیدوار بود که با آموزش، بخش قابل توجهی از آمار حوادث کار کاهش پیدا کند؟ به هر حال بخشی از حوادث کار به عملکرد کارفرما و مقاومت او برای فراهم کردنِ تجهیزاتِ لازم برای حفظ ایمنی و بهداشت محیط کار برمیگردد؛ آیا با آموزش میتوان کارفرمایان را متقاعد به انجام تعهدات قانونی خود کرد؟ رحیم سرهنگی (رئیس موسسه کار و تامین اجتماعی) در پاسخ به این سوال میگوید: ما سعی خواهیم کرد روشهای نوینی که کارفرمایان در کشورهای مختلف برای کاهش حوادث کار اجرا میکنند را به کارفرمایان آموزش دهیم، همچنین قصد داریم با شناساییِ دستگاههای جدیدی که از لحاظ قیمت به نفع کارفرمایان است و معرفیِ این وسایل به کارفرمایان، به حل مشکل کمک کنیم.
رئیس موسسه کار و تامین اجتماعی معتقد است خیلی از کارفرماها آگاهیِ لازم را ندارند و اگر آموزش ببینند بخشی از مشکل حل میشود. وی همچنین با تأکید بر اهمیتِ توجه به فرهنگِ ایمنی و بهداشت کار میگوید: ما با کمک نمایندگان کارگری میخواهیم این فرهنگ را تقویت کنیم. کارفرمایان اگر بدانند هزینهای که حوادث کار برای کارفرما دارد چقدر زیاد است، با رضایتِ بیشتری به سمت اجرای قوانین ایمنی و بهداشت کار میروند. در واقع ما معتقدیم میتوان با فرهنگسازی به سمت اجرای هر چه بیشترِ قوانین ایمنی و بهداشت محیط کار رفت.
آیا در شرایطی که کارگران در ضعف مطلق هستند و قوانین حمایتیِ قانون کار به درستی در مورد آنها رعایت نمیشود میتوان نقش قابل توجهی برای «فرهنگسازی» در کاهش حوادث ناشی از کار قائل شد؟ رئیس موسسه کار و تامین اجتماعی در پاسخ به این سوال میگوید: بله؛ بخشی به فرهنگ و آگاهی و بخشی هم به ضعف حاکم بر قوانین و مقرارت برمیگردد. ما باید ضعفِ حاکم بر قوانین و مقرارت و آییننامهها را مورد مطالعه قرار دهیم. به همین دلیل یکی از کارهای ما این است که با انجام کارهای مطالعاتی و پژوهشی روی حوادث کار، مشکل را ریشهیابی کنیم و از این طریق به دولت و وزارت کار کمک کنیم تا کارگران را در گرفتنِ حق خود یاری برسانند.
رئیس موسسه کار و تامین اجتماعی میگوید: با تدبیر وزیر کار ۵۰ چالش در حوزههای مختلف را شناسایی کرده و در واقع نظام مسئلهیابی را در وزارت کار کلید زدهایم.
تاکید بر نظام مسئلهیابی و پیبردن به ریشهی بحرانهای حوزهی کار موضوع حائز اهمیتی است اما باید حواسمان باشد که اگر دست بر روی نقاط اصلی و کلیدی نگذاریم، نتیجهای حاصل نخواهد شد. تاکید بر راهحلهای کم زحمت نمیتواند کارساز باشد. در خصوص حلِ مسئلهی حوادث کار نیز در مسیر «مسئلهیابی» باید توجه داشته باشیم که تا زمانیِ که مفاد حمایتیِ قانون کار ضمانت اجرایی لازم را نداشته باشد نمیتوان امیدی به حل ریشهایِ مسئله داشت. در واقع باید توجه داشته باشیم که کاهش آمار حوادث کار در ایران نیاز به تغییر رویکردی اساسی دارد. تا زمانی که کارگران به واسطهی قراردادهای موقت از امنیتِ شغلی لازم برخوردار نیستند و تا زمانی که تشکلهای مستقل کارگری هیچ جایگاهی در روابط کار ندارند نمیتوان امید چندانی به کاهشِ چشمگیر آمار حوادث کار داشت.