تاثیر فاصله مزد و معاش کارگران بر جمعیت خانوار؛
چشمانداز معیشتی ایجاد شده برای کارگر، مخالف سیاستهای جمعیتی نظام است
یک استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سیاستهایی مانند حذف یارانه وسایل پیشگیری و امکانات غربالگری و امثال آن یا سایر مشوقهای مطرح شده برای افزایش جمعیت که برای سه یا چهار فرزندی جایزه تعیین کرده، نمیتواند در شرایطی که چشمانداز آینده برای کارگران تیره و تار است، اهمیتی داشته باشد، گفت: اگر آنها به فکر تامین و بهبود شرایط زندگی و چشم اندازهای زیست آتی همین جمعیت موجود باشند، آنگاه خود خواهند دید که مسئله جمعیت هم به سمت تعادل خواهد رفت.
یکی از دغدغههای سالهای اخیر نظام و ارکان دولت، بحث بحران کاهش جمعیت و نتایج منفی آن است که در ارتباط با آن سیاستهایی از سوی رهبری و سایر مقامات ابلاغ شده است. با توجه به جمعیت چند ده میلیونی مزدبگیران در کشورمان و فاصله زیاد بین مزد و هزینههای خانوار، بسیاری از مطالعات از کاهش تمایل کارگران جوان به تشکیل خانواده و فرزندآوری حکایت دارد. در این رابطه امانالله قرایی مقدم (جامعهشناس و کارشناس مسائل جمعیت) نکاتی از زاویه علمی و جامعه شناختی مطرح میکند.
قرایی مقدم در این رابطه که «آیا دهکهای پایین درآمدی به دلیل فقر تمایل بیشتری بهزاد و ولد دارند و آیا این ذهنیت سنتی که (فرزند عصای دست است) در میان کارگران و حقوق بگیران دارای درآمد پایین همچنان وجود دارد؟» پاسخ داد: جامعه ایران و به خصوص اقشار فرودست و کارگران در چند دهه اخیر تغییرات ذهنی زیادی داشتهاند. در زمینهزاد و ولد، تشکیل خانواده و افزایش جمعیت نیز دو متغیر اساسی عبارت است از: «ذهنیت گروههای اجتماعی بهزاد و ولد» و دیگری «چشمانداز اجتماعی موجود در میان افراد نسبت به آینده» که در ایران نیز طی چند دهه اخیر با تحول در هر دو مواجه بوده ایم.
این کارشناس حوزه مردمشناسی و جمعیتشناسی با بیان برخی تجربیات و نظریات جامعهشناسان در ارتباط با جمعیت و تجربه آنها در ایران گفت: در ایران سیاستهای کلی نظام همسو با بحث افزایش جمعیت است، لیکن کارگران ایران دیگر مانند کارگران قبل از انقلاب یا حتی ۲۰ سال گذشته نیستند، بلکه از نظر سطح تحصیلات و همچنین نسبت آنها با روابط شهرنشینی کاملا دچار تغییر شدند. افزایش سطح سواد و دانش و همچنین دسترسی همگانی به شبکههای اجتماعی موجب شده است تا انتظارات گذشته از زندگی دیگر وجود نداشته باشد و خانوادهها و افراد عضو این قشر اساسا استاندارد متفاوتی را برای فرزندان آینده خویش در نظر بگیرند که این استانداردها و ذهنیتها و انتظارات جدید مانع از آن شده است که بیشتر کارگران جوان ما تمایل بهزاد و ولد بیشتر و گاه حتی تشکیل خانواده داشته باشند.
این استاد دانشگاه با نقد برخی رویکردهای جامعه شناختی موجود در ایران -که معتقدند فقر باعث تمایل بیشتر به فرزندآوری میشود- تاکید کرد: هیچ آماری دال بر اینکه کارگران شهرهای بزرگ در ایران بیشتر به سمت تشکیل خانواده و فرزندآوری رفتهاند، وجود ندارد و حتی برخلاف این ادعا براساس آمارها بتوان صحبت کرد. از آنجا که ساختار اشتغال و همچنین ساختار شکل بکارگیری نیروی کار در واحدهای تولیدی و بنگاههای خدماتی و سایر نهادهای اقتصادی دچار تغییرات عمده شده، لذا آن دیدگاه سنتی که هر فرزند را سرمایه جدید یا عصای دست آینده تلقی میکرد، دیگر وجود ندارد و در ذهنیت افراد به فرزندان به چشم «هزینه» خانوار نگریسته میشود.
با حل مسئله چشم انداز اجتماعی کارگران مسئله جمعیت و فرزندآوری هم حل میشود
قرایی مقدم با اشاره به این نکته که «ذهنیت گروههای اجتماعی مختلف درباره طبقات مختلف متفاوت است» در ارتباط با تحول نسبت جمعیت با کار گفت: با رشد فناوریهای بکار رفته در تولید و اتوماسیون بیشتر فرآیندها در تولید شهری و روستایی، همزمان شاهد دو اتفاق در جوامع بودیم. اولی مهاجرت نیروی کار مازاد از روستاها به شهر و دومی کاهش نیروی کار لازم برای کار در واحدهای تولیدی و خدماتی در شهر! این تحول درباره نسبت جمعیت و اشتغال باعث شده که ما نه تنها با بحران کمبود نیروی کار مواجه نباشیم، که در کنار سایر بحرانهای اقتصادی این دو اتفاق باعث افزایش جمعیت بیکار کشورها (به نسبت جمعیت) هم شده است.
وی با اشاره به نظریه کولین کلارک در حوزه جمعیتشناسی شغل که مشاغل را براساس جمعیت به سه دسته کارگران روستایی، کارگران خدماتی و کارگران صنعتی تقسیم میکند، به ترسیم نقشه کلی جمعیتشناسی کارگران ایران پرداخته و ادامه داد: براساس نظریه کلارک هرچه توسعه اقتصادی و فنی بیشتر شود، جمعیت کارگر روستایی کاهش یافته و سپس کارگران صنعتی نیز به مرور کاهش پیدا میکند و به کارگران خدماتی افزوده میشود. در این میان «چشمانداز اجتماعی» کارگران ماهر حوزه خدماتی و شهری و همچنین صنعتی روز به روز برخلاف سطح آگاهی و انتظاراتشان ضعیف میشود؛ یعنی چشمانداز کارگران درباره اموری مثل تورم، مسکن و هزینههای زندگی روز به روز تیره و تار میشود و در این میان کارگران با مشاهده حجم بالای جمعیت بیکار و مازاد نیروی کار به نسبت تقاضای کار، نمیتوانند باور کنند که رشد جمعیتی ممکن است با عدم فرزندآوری منفی شده و تبعات ناگواری برای کشور داشته باشد.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه «سیاستهایی مانند حذف یارانه وسایل پیشگیری و امکانات غربالگری و امثال آن یا سایر مشوقهای مطرح شده برای افزایش جمعیت که برای سه یا چهار فرزندی جایزه تعیین کرده، نمیتواند در شرایطی که چشمانداز آینده برای کارگران تیره و تار است، اهمیتی داشته باشد»، افزود: در عموم جوامع دیده شده است که اگر کارگران به حرکت در بیایند، کل جامعه به حرکت میافتد و این بخش از جامعه پیشران سایر تحولات اجتماعی جوامع مدرن است. در این شرایط وقتی همین بخش از جامعه حتی در پایینترین سطح از مطالبات خود که تامین پروتئین و کالری است، دچار مشکل جدی است، اساسا نمیتواند چشم اندازی در ارتباط با تامین مسکن و مایحتاج ضروری برای افزایش و بازتولید جمعیت داشته باشد.
او در پایان با اظهار نگرانی از سیاستهای اجتماعی و اقتصادی موجود هشدار داد: بهتر است مسئولان به جای نگرانی از کاهش یا افزایش جمعیت، به فکر تامین و بهبود شرایط زندگی و چشم اندازهای زیست آتی همین جمعیت موجود باشند، آنگاه خود خواهند دید که مسئله جمعیت هم به سمت تعادل خواهد رفت.