خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

حمایت از صنایع باید هدفمند باشد/ تخصیص منابع معمولا به نام صنعت اما به کام دلالان است/ نباید ثروت ملی را در اختیار عده‌‍ای که هدفمند کار نمی‌کنند، قرار داد

حمایت از صنایع باید هدفمند باشد/ تخصیص منابع معمولا به نام صنعت اما به کام دلالان است/  نباید ثروت ملی را در اختیار عده‌‍ای که هدفمند کار نمی‌کنند، قرار داد
کد خبر : ۱۱۸۸۴۷۰

یک کارشناس تامین اجتماعی گفت: زمانی ایران در برنامه‌ریزی از چین و کره و تایوان و… جلوتر بود اما چه اتفاقی افتاد که کشوری مثل کره‌ی جنوبی از ایران پیش افتاد و الان در بسیاری از صنایع پیشرو است. چرا ما اینچنین عقب ماندیم؟ چون تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان به قضایا سیاسی نگاه کردند و در حوزه‌ی صنعت اهلیت نداشته و ندارند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حمایت از تولید، شعار این روزهای مجلس و دولت است. در همین راستا طرح‌هایی با عنوان «توافقی کردنِ مزد در روستاها» و همچنین «حمایت از کارخانجات و واحدهای تولیدی» مطرح شد که به گفته‌ی بسیاری از کارشناسان در صورت تصویب این قبیل طرح‌ها نه تنها کمکی به تولید نمی‌شود بلکه ضربه‌ی سنگینی به کارگران و سازمان تامین اجتماعی که متعلق به کارگران است وارد می‌شود. 

علی ظفرزاده (کارشناس تامین اجتماعی و عضو سابق هیأت مدیره سازمان تامین اجتماعی) معتقد است؛ اگر قرار است حمایتی صورت بگیر این حمایت هم باید جانب کارگران و هم صنایع دانش‌بر را به صورت توأمان ببیند. رها کردنِ هر کدام از اینها می‌تواند تبعات سنگینی داشته باشد. 

تخصیص منابع؛ به نام صنعت، به کام دلال

ظفرزاده در خصوص لزوم حمایت از صنایع به ایلنا گفت: صنایع و صنعت ما اختصاصا دچار مشکل‌های فراوانی است. یکی از مشکلات اساسی صنعت این است که کسانی که در حوزه‌ی صنعت تصمیم‌گیر و تخصیص دهنده‌ی منابع هستند، اهلیت این کار را ندارند. ما استراتژی‌ای در مورد صنعتی که دارای تکنولوژیِ مدرن، زاینده، ماشین‌ساز و محیط‌زیست دوست باشد، نداریم. 

وی ادامه داد: در کشور صنعتی که صنعت‌ساز و ماشین‌ساز باشد وجود ندارد؛ کارخانه سیمان می‌سازیم اما دستگاه‌های اساسی این کارخانه را از کشورهای دیگر وارد می‌کنیم. از طرفی تخصیص منابع معمولا به نام صنعت و به کام دلالان و واردکنندگان قطعات انجام می‌شود. عده‌ای وام می‌گیرند تا صنعتی بسازند؛ یعنی در داخل کشور دانش فنی خود را بروز کنند و خود صاحب دانش فنی شوند اما به جای این کار واردکننده می‌شوند. 

ظفرزاده تاکید کرد: اگر قرار است حمایتی صورت بگیرد این حمایت باید هدفمند و منطبق با نیازهای جامعه و توسعه‌ی جهانی باشد. پس اگر ما می‌خواهیم از صنعت حمایت کنیم باید از صنایع‎‌ای حمایت کنیم که ارزش افزوده‌ی بالایی داشته و برای کشور دانش‌افزا و قادر به رقابت با صنایع جهانی باشد. نمی‌شود به عده‌ای به نام حمایت از تولید و صنعت رانت داد و آن‌ها بروند از کشورهای دیگر جنس وارد کنند. باید از واحدهای تولیدی حمایت منطقی کنیم. هر صنعتی را به تناسب وضعیت و کیفیت باید حمایت کرد. 

حمایت از صنایع باید هدفمند باشد

وی ادامه داد: اینکه دائم در خصوص حمایت از صنایع صحبت می‌کنند باید مشخص کنند که از کدام صنایع قرار است حمایت شود؟ کدام صنعتگران اهلیت حرفه‌ای برای کار صنعتی دارند و می‌توانند کشور را به جهات دانش فنی ارتقا دهند. البته من از خودکفایی صحبت نمی‌کنم، چون هیچ کشوری به تنهایی در حوزه دانش خودکفا نمی‌شود. 

ظفرزاده گفت: زمانی ایران در برنامه‌ریزی از چین و کره و تایوان و… جلوتر بود اما چه اتفاقی افتاد که کشوری مثل کره‌ی جنوبی از ایران پیش افتاد و الان در بسیاری از صنایع پیشرو است. چرا ما اینچنین عقب ماندیم؟ چون تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان به قضایا سیاسی نگاه کردند و در حوزه‌ی صنعت اهلیت نداشته و ندارند. 

وی تصریح کرد: حمایت از صنایع باید هدفمند باشد. نباید ثروت ملی را در اختیار عده‌‍ای که هدفمند کار نمی‌کنند، قرار دهیم. من ضمن اینکه معتقدم یارانه‌های صنعتی و اجتماعی و معیشتی را باید حفظ کرد، می‌گویم این یارانه‌ها را باید هدفمند کرد؛ یارانه‌ای که تخصیص داده می‌شود باید به هدف برسد. ما باید به جایی برسیم که خودمان صادرکننده دانش فنی و خدمات فنی شویم. 

ظفرزاده گفت: شاغل بخش خدمات در آلمان نرم افزا تولید می‌کند، طراحی صنعتی و طراحی‌های ساختمانی انجام می‌دهد، خدمات بعد از فروش می‌دهد و… اما در ایران اگر یک نفر هفته‌ای دو ساعت دستفرشی کرده باشد شاغل به حساب می‌آید. آمارهای ما به کلی مخدوش است. 

وضعیت کارگران بد است

این کارشناس تامین اجتماعی در بخش دیگری از صحبتهایش به وضعیت کارگران در ایران اشاره کرد و گفت: کارگران ما در بدترین شرایط و در وضعیت اسفباری زندگی می‌کنند. فرقی هم ندارد چه کارگری؛ تحصیلکرده باشد یا کارگر ساده. هیچ کدام از این کارگران امنیت شغلی ندارند. کارگران تحصیلکرده و متخصصی که در شرکتهای بزرگ کار می‌کنند نیز قرارداد یکی دو ماهه می‌بندند و هر وقت کارفرما بخواهد آن‌ها را اخراج می‌کند. 

ظفرزاده گفت: امنیت شغلی به قدری پایین است که هیچ کارگری نمی‌داند که تا پایان سال در کار خود می‌ماند و یا می‌رود. کارگر را به ذلت و انزوا کشانده‌اند تا کارگر جرأت مطالبه‌ی حقوق خود را نداشته باشد. مطالبه‌ی حقوق باعث اخراج کارگران می‌شود. 

وی تاکید کرد: جدا از این بحث که صنعت چه باشد و صنعتگر چه کسی باشد، کارگران باید امنیت شغلی و امنیت معیشتی داشته باشند. همه چیزِ این کشور، راه و ساختمان و ماشین و… اثر دست کارگران است اما متاسفانه آن‌ها از امنیت کافی برخوردارد نیستند. 

ظفرزاده همچنین به حضور پیمانکاران اشاره کرد و گفت: امروز برخلاف قانون در کارهای دائمی و در شرکتهای دولتی و غیر دولتی پای پیمانکاران باز شده است. کارگری که زیر نظر پیمانکار کار می‌کند وضعیت بدتری نسبت به سایر کارگران دارد. روحیه‌ی این کارگر معمولا تضعیف می‌شود و برای دفاع از حقوقش ترس و وحشت دارد. 

نهادهای کارگری بسیار ضعیف عمل می‌کنند

وی گفت: نهادهای کارگری ما بسیار ضعیف عمل می‌کنند. این نهادهای به لحاظ مالی وابسته هستند که این بسیار غلط است. نهادهای کارگری ما نباید وابسته باشند بلکه باید منتقد جدی سیاستهای دولت، وزارت کار، مجلس و سازمان تامین اجتماعی باشند. یکی از دلایلی که کارگران نمی‌توانند حق خود را بگیرند این است که این نهادها ضعیف عمل می‌کنند. واقعا چه بلایی بر سر شوراهای اسلامی کار و انجمن‌های صنفی آمده که تا این اندازه ضعیف شده‌اند؟ نسل جوان کارگر باید بتواند این تشکل‌های کارگری را ایجاد کند و قدرت چانه‌زنی خود را بالا برد. 

وی تاکید کرد: پس جدا از اینکه از صنایع حمایت می‌کنیم یا نه باید از کارگران حمایت کنیم. اگر می‌خواهیم جامعه واقعا پیشرفت کند و مردم صاحب عزت شوند؛ باید کارگران را دریابیم. 

اگر دولت نگران کارفرما است، خود تعهدات او را پرداخت کند

عضو سابق هیأت مدیره سازمان تامین اجتماعی در خصوص طرح مجلس برای حمایت از کارخانجات و واحدهای تولیدی گفت: این طرح دست سازمان تامین اجتماعی را برای وصول بدهی‌های خود از کارفرما می‌بندد. در اینصورت چه کسی می‌خواهد حقوق بازنشستگان را پرداخت کند و یا تعهدات سازمان نسبت به بیمه شدگان را بدهد؟ 

ظفرزاده تاکید کرد: تامین اجتماعی حق کارگران است. بیمه جزو حقوق کارگران است که توسط کارفرما به این سازمان پرداخت می‌شود. یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید انجام شود این است که کارگر و کارفرما در مدیریت سازمان تامین اجتماعی نقش داشته باشند. متاسفانه در ساختار معاصر صرفا دولت تصمیم گیرنده است. هیأت امنای تامین اجتماعی را وزیر کار انتخاب می‌کند. برای همین ما نمی‌توانیم بگوییم که نماینده واقعیِ کارگر و کارفرما در این سازمان وجود دارد. 

این کارشناس تامین اجتماعی بیان کرد: اگر دولت می‌خواهد با این کار به تولید رونق بدهد و جانب کارفرما را ببیند، خود این حق را پرداخت کند نه اینکه آن را به گردن سازمان تامین اجتماعی بیندازد. 

ظفرزاده تصریح کرد: مجلس گاها با طرح‌هایی که ارائه داده، تعهدات سازمان تامین اجتماعی را بیشتر کرده است. این تعهدات هر روز بیشتر می‌شود در حالیکه دولت نمی‌تواند طلب سازمان را پرداخت کند. امروز نسبت پشتیبانی تامین اجتماعی به مرز هشدار رسیده است و متاسفانه تا الان فکری به حال این وضعیتِ سازمان نشده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز