در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
خط آمریکایی میخواهد مردم را در تنگنا قرار بدهد تا به خیابانها بیایند/ کشور بدون مالیات اداره میشود/ در دوران جنگ به اندازهی امروز فقیر نداشتیم
یک اقتصاددان میگوید: حتی در کشورهای سرمایهداری هم کشور را با مالیات اداره میکنند. در آنجا از تمام فعالیتهایی که سودشان بیشتر از تولید است مالیات سنگین میگیرند تا آنها به سمت تولید بروند. در واقع اینگونه از تولید حمایت میکنند نه اینکه بر سر حداقل حقوق کارگران چانه بزنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالهاست تفکری در نظام تصمیمگیری ما حاکم شده که معتقد است برای افزایش تولید باید بارِ سنگین هزینههای تولید را از روی دوش کارفرمایان برداشت و در این میان گویا سنگینترین بار، حداقل حقوق کارگران است. تصمیماتی چون اصلاح قانون کار، منطقهای و توافقی کردن مزد و زیر سوال بردن سازکار تعیین حداقل حقوق، در همین راستاست. اما آیا واقعا مسیر رسیدن به رشد اقتصادی و افزایش تولید و اشتغال از سرکوبِ حداقل حقوق کارگران میگذرد؟!
بیشترین سود و لذت برای تعداد کمی از اعضای جامعه
ابراهیم رزاقی (کارشناس مسائل اقتصادی) معتقد است فاصله گرفتن از قانون اساسی و حاکم شدن تفکرات لیبرال در جامعه ما را به سمت فعالیتهای دلالی سوق داده است و تا سود حاصل از فعالیتهای دلالی نسبت به فعالیتهای تولیدی بیشتر است، نمیتوان توقع افزایش رشد تولید را داشت. بنابراین برای افزایش تولید اولین کار اجرای قانون اساسی است.
به گفتهی او؛ مسیری که میرویم و وضعیتی که در آن هستیم هیچ ربطی به قانون اساسی و انقلاب ندارد و اگر قانون اساسی به خصوص اصول دوم، سوم، اصل ۴۳ و اصل ۴۴ آن به درستی اجرا میشد، به اینجا نمیرسیدیم.
رزاقی گفت: مسیری که از زمان ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی شروع شد، انحراف از قانون اساسی بود؛ مسیر سرمایهداری لیبرال که بعدها در دولتهای دیگر ادامه پیدا کرد، در دولت روحانی به اوج خود رسید و در دولت رئیسی نیز خواسته یا ناخواسته همچنان ادامه دارد.
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: سرمایهداری لیبرال بر حداکثر سود و لذت و ثروت تاکید دارد. بنابراین هر تصمیمی که گرفته میشود بر این پایه استوار است. در چنین وضعی است که دلار ارزان به عدهای داده میشود تا کالای ارزان وارد کنند و به قیمت دلار آزاد بفروشند. همچنین در این وضعیت است که کالای ارزان از تولیدکننده خریداری میشود و با قیمت چند برابر به فروش میرسد و یا به کشورهای دیگر صادر میشود. این مسیری است که حتی دولت و بانکها هم آن را دنبال میکنند.
سرمایهداریِ ایران دلالمآبانه است
رزاقی گفت: سرمایهداریِ ایران سرمایهداری دلالمآبانه است، چراکه با کار دلالیست که بیشترین سود برای عدهای خاص فراهم میشود. وقتی دولت دلار ۴۰۰۰ هزار تومانی را با رانت به عدهای خاص میدهد تا کالا را با قیمت ارزان وارد کنند و با قیمت گران بفروشند و کسی بر آن نظارت نمیکند یعنی از این فلسفه پیروی میکند.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: این فضا هیچ ربطی به آنچه در قانون اساسی آمده است، ندارد. در قانون اساسی و مشخصا اصولی که در ابتدای صحبتهایم به آنها اشاره کردم، به عموم مردم توجه شده است. در آن قانون بر رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، بر حق آموزش رایگان، بهرهمندی از مسکن، بهرهمندی از شغل برای همه تاکید شده است. همچنین اصل دوم این قانون به تعالی انسان اشاره کرده است. اما کدامیک از این اصول اجرا شده؟ آیا آنچه در قانون اساسی آمده برای عموم مردم است یا صرفا گروهی خاص؟
کارگران جزو فقرا هستند
رزاقی با اشاره به فعال بودن بخش تعاون در دوره دفاع مقدس گفت: در آن دوره از تعاونیها استفاده شد و اجازه داده نشد مردم به شدت فقیر شوند. اما الان طبق آمارها حدود ۶۰ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی میکنند. چرا باید کارگران جزو فقرای این مملکت باشند؟!
وی ادامه داد: خط فقر ۱۰ میلیون تومان شده است اما حقوق کارگران در بهترین وضعیت ۴ میلیون تومان است. تعداد بسیاری هم هستند که همین ۴میلیون تومان را دریافت نمیکنند. هستند کارگرانی که بیمه نیستند و از شدت ناچاری به کار با حقوق یک تا دومیلیون تومان رضایت میدهند. چگونه با این وضعیت میتوان زندگی کرد؟
این کارشناس اقتصادی گفت: فضایی که در آن هستیم صرفا به نفع عدهای خاص است. افرادی که به قدرت نزدیکند از رانت استفاده میکنند بیشترین سود و لذت را میبرند و باقی مردم در تگنا و زیر خط فقر زندگی میکنند. حتی محکومیت مفسدان اقتصادی هم نتوانسته تاثیری در این وضعیت بگذارد. اینها هیچ ربطی به خط انقلاب ندارد.
حمایت از تولید؛ چانه زنی بر سر حداقل حقوق کارگران یا مالیات ستانی از فعالیتهای دلالی؟
رزاقی بیان کرد: کشور را بدون مالیات اداره میکنند. به جای آنکه با گرفتن مالیات مشکل کسری بودجه را رفع کنند پول چاپ میکنند. چاپ پول تورم را بالا میبرد و در نهایت اقشار ضعیف جامعه دچار مشکل میشوند.
وی ادامه داد: با دلالبازی قیمت خانه و کالاهای اساسی را بالا میبرند، وام میگیرند و پس نمیدهند و خیلی راحت هم این کار را انجام میدهند چون تفکر سرمایهداری لیبرال حاکم است؛ تفکری که به دنبال سود بیشتر است. در این وضعیت چگونه میخواهند تولید را افزایش دهند؟
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: فعالیتهای تولیدی ۲۰ تا ۱۵درصد سودآور است ولی فعالیتهای دلالی حداقل ۵۰ تا ۱۰۰ درصد یا بعضا ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد سود میآورد. با این تفکر به سمت تولید نمیرویم و برقراری عدالت امکانپذیر نیست.
رزاقی تاکید کرد: این خط انقلاب نیست بلکه خط آمریکایی است که میخواهد مردم را در تنگنا قرار بدهد تا صبر مردم به سر آید و به خیابانها بیایند. این چنین مردم را در فشار قرار دادن تبعات خوبی ندارد.
وی بیان کرد: حتی در کشورهای سرمایهداری هم کشور را با مالیات اداره میکنند. در آنجا مسیر انجام فعالیتهای دلالی سخت است. از تمام فعالیتهایی که سودشان بیشتر از تولید است مالیات سنگین میگیرند تا آنها به سمت تولید بروند. در واقع اینگونه از تولید حمایت میکنند نه اینکه بر سر حداقل حقوق کارگران چانه بزنند و بگویند میخواهیم از تولید حمایت کنیم. این الگوی براندازی است و همانطور که گفتم به هیچ وجه موجب رشد تولید نمیشود.
تعداد فقرا بیشتر از زمان جنگ است
رزاقی گفت: در دوران جنگ مردم تا این اندازه فقیر نبودند. امروز ۶۰میلیون فقیر داریم و حتی نهادهای حمایتی هم نمیتوانند این تعداد را حمایت کنند. از دولت آقای روحانی بگذریم؛ اما چرا در این سه ماه که آقای رئیسی روی کار آمدهاند برای اقشار ضعیف کاری نکردند؟ ما تجربهی پرداخت کالابرگ در دوران جنگ را داریم چرا الان که بسیاری از مردم در وضعیت بحرانی قرار دارند این تجربه را تکرار نمیکنیم؟ دولت میتواند ارز ۴هزار و ۲۰۰تومانی را در اختیار افراد مورد اعتماد قرار دهد تا آنها کالا وارد کنند و بعد با کالابرگ آن را به دست مردم برسانند.
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: تصمیماتی که گرفته میشود کاملا در راستای تفکرات سرمایهدارانه است. برای آنکه مردم را خانهدار کنند تسهیلاتی در نظر میگیرند اما به این فکر نمیکنند کسانی که نمیتوانند نیازهای اساسی زندگی خود را تامین کنند، چگونه میتوانند قسط بپردازند!
رزاقی بیان کرد: همین تفکر است که میگوید برای موفق شدن باید کارگران در تنگنا قرار بگیرند تا به حقوق ۸۰۰هزار تومان هم راضی شوند در مقابل افرادی داریم که حقوقهای نجومی میگیرند. اینها تفکر بردهداری است. تفکر بردهداری میگوید برده حق حیات ندارد ما به او حق حیات میدهیم. آنچه ما میگوییم را باید گوش کند و شان انسانی ندارد. اینها در انقلاب و در قانون اساسی نبود. ما از اعتلای انسان به سوی خدا صحبت کردیم که با فقر و بیکاری نمیشود به آن رسید.