ایلنا گزارش میدهد؛
رکود مهارتآموزی مشکلات اقتصادی را تشدید میکند/ کسب مهارت در جامعه دانشگاهی معنا ندارد/ بازار کار افراد فاقد تخصص را حذف خواهد کرد
ضرورت مهارتآموزی برای حضور در بازار کار آینده اهمیت دارد، موضوعی که به دلیل مشکلات اقتصادی در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شرایط و ماهیت بازار کار به صورت مداوم تغییر میکند. داشتن تحصیلات آکادمیک تنها ملاک ورود به بازار کار نیست بلکه داشتن مهارت و تخصص در این روزها مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از کشورهای جهان از این رو به سمت تخصصگرایی حرکت میکنند.
اشتغال حق مسلم هر فردی است تا علاوه بر تامین معیشت و نیازهای مادی، در محیط کار با دیگران رابطه برقرار کند، تواناییها و محدودیتهایش را بشناسد و در جهت ارتقای آن گام بردارد. داشتن شغل یک امر انتخابی است و تا حد زیادی تابع نحوه تصمیمگیری و تواناییهای مهارتی شخص است. در صورتیکه نیروی انسانی احساس کند توانایی حضور در یک فرصت شغلی را نداشته باشد، گرفتار مشکلات فراوانی میشود.
امروزه یکی از نیازهای مهم بازار کار به ویژه با تخصصی شدن مشاغل و کسب و کارها نیروی کار ماهر، متخصص و آموزش دیده است. باید اذعان کرد در دنیای امروز افرادی که در رشتههای پرتقاضا در بازار کار دارای مهارت کافی و لازم هستند کمتر از سایر افراد در معرض بیکاری قرار دارند و بالعکس افرادی که فاقد هر نوع مهارتی هستند به دلیل محدود بودن فرصتهای شغلی در بخشهای اداری و دولتی ولو با داشتن مدارک دانشگاهی فرصت چندانی برای ورود به بازار کار پیدا نمیکنند. بدون شک این خلاء با کسب مهارتهای مورد نیاز بازار کار پرمیشود و این شانس را به افراد برای یافتن شغل و حتی در ادامه کارآفرین شدن میدهد.
پیشرفت علم و صنعت، پیچیدگی و دگرگونی دائم دنیای مشاغل و تقاضاهای روزافزون برای ورود به برخی حرفهها، ورود برخی از مشاغل را امری دشوار ساخته است. هدف نظام آموزشی این بود که کارمندان خوبی پرورش دهد ولی تغییر ماهیت بازار کار سبب شد تا آموزشهای تئوریک نقشی برای حضور در یک فرصت شغلی نداشته باشند. مهارتآموزی یکی از برنامههایی است که مورد توجه نظام آموزشی کشورها قرار گرفته است و به عنوان یکی از راهحلهای اساسی برای رسیدن به اشتغال کامل و کاهش بیکاری به ویژه بیکاری جوانان شناخته میشود.
نیروی انسانی باید دورههای مهارتی را با موفقیت پشت سربگذارد تا از قابلیتهای کلیدی و متناسب با نیازها و شرایط دنیای صنعت و بازار مشاغل آینده برخوردار باشد. بنابراین اهتمام به آموزش مهارتهای حرفهای راهی برای دستیابی به نیروی کار حرفهای است.
ماهیت بازار کار در تغییر است
علیرضا حیدری (کارشناس روابط کار) درباره ضرورت فراگیری مهارت میگوید: بازار کار در عرصه جهانی به سمت و سوی فناوریها و تکنولوژیهای جدید حرکت میکند. نیروی کار در این شرایط نیازمند فراگیری مهارتهای جدید است زیرا با بهکار گرفتن فناوریهای نوین، مشاغل جدید ایجاد میشود.
به گفته وی، اگر کارگران نتوانند خود را با شرایط آتی بازار تطبیق دهند، به طور قطع در معرض تهدید قرار میگیرند. کارگران باید به واسطه تغییر و تحول و رشد روزافزون تکنولوژی حاکم در بازار کار، مهارت جدید را فراگیرند تا فرصت شغلی خود را از دست ندهند. اگر نیروی انسانی بخواهد در بازار کار رقابتی حضور مستمر و توانایی رقابت داشته باشد، باید قواعد و الزمات بازار کار بپذیرد و از آن پیروی کند. مهارتآموزی و ارتقای سطوح مهارتی از جمله قواعد حاکم بر بازار کار است. البته نیروی کار گاهی اوقات سطح مهارتی خود را افزایش میدهد اما بازار نیاز به آن مهارت ندارد و کارفرمایان پاسخگوی بهکارگیری آن شخص نیستند، در این شرایط، مهارت جدید مطرح و باید جایگزین مهارت قبلی شود. به طور مثال، نانواییها به دو گروه صنعتی و سنتی تقسیم میشوند؛ نانواییهای صنعتی درواقع شکل ارتقا یافتهی نانواییهای سنتی هستند. روزگاری چند کارگر در یک کارگاه نانوایی اشتغال داشتند اما در حال حاضر یک نیروی انسانی که توانایی کار با ماشین را داشته باشد، میتواند در خبازیها اشتغال داشته باشد.
این کارشناس کار باور دارد که؛ اگر کارگران نتوانند خود را به سطوح مهارتی جدید برسانند از بازار کار حذف خواهند شد. به گفته وی، ماشینها در این روزها جای نیروی انسانی را گرفتهاند و تنها کارگرانی که توانایی کار با ماشینآلات را داشته باشند، میتوانند در این بازار دوام بیاورند. بنابراین در شغل خبازی، مهارتهایی مثل چونهگیری، ورد دادن خمیر و شاطری به هیچ وجه پاسخگوی نیاز کار فعلی نیست.
وی تصریح میکند: مشاغل کوچک هم به سمت ارتقای تکنولوژی و بهکارگیری فناوریهای نوین در عرصه تولید روی آوردهاند تا بتوانند میزان کیفیت و کمیت تولید خود را افزایش دهند. نیروی کار در این شرایط باید هماهنگی بیشتری با بازار کار داشته باشد که امری ضروری و مهم است. به طور مثال، بسیاری از مشاغل در حوزه «آیتی» تعریف میشود. هیچ محدودیتی بر سر راه این حوزه وجود ندارد و جایگاه خود را در بازار کار به شدت تثبیت کرده است.
حیدری میافزاید: تصور میکنم، موضوع تغییر بازار کار و ضرورت یادگیری مهارت جدید به منظور بقا در بازار کار بسیار اهمیت دارد. با توجه به این شرایط، سیاستگذاران حوزه کار، مدرسان فنی و حرفهای چه در مراکز خصوصی و چه دولتی باید به اهمیت این موضوع توجه کنند. بازارهای کار جدید و اشتغال نوظهور باید درک شوند تا با آیندهپژوهی بتوان بقای نیروی انسانی را تبیت کرد.
هنوز به طور قطع، نمیتوان پیشبینی دقیقی از وضعیت بازار کار در آینده نزدیک یعنی برای یکی دو دهه آینده داشت. در واقع با درنظر گرفتن آینده پژوهشی و مدنظر قراردادن تحولات باید نسبت به این موضوع منعطف باشیم تا بتوانیم پاسخ لازم را به این موضوع دهیم. تمامی عوامل یعنی متقاضی، سیاستگذار، مجری و کسانی که کار تربیت نیروی انسانی را انجام میدهند و حتی بخش کارفرمایی که بازار نیاز آنها را تامین میکند، میتوانند شرایط بازار را درک کنند و به این سمت حرکت کنند.
توجه به تغییر ماهیت کار اهمیت دارد
نتیجه توجه افراطی دولت و جامعه به توسعه دانشگاهها و دریافت مدرک دانشگاهی و بیتوجهی نظام آموزشی و حتی خانوادهها به «مهارت آموزی» از دست رفتن مهارت در جامعه است. به نظر میرسد، استخدام و رسیدن به یک موقعیت شغلی برای نیروی انسانی به معنا و مفهوم خوشبختی است اما در این شرایط، مسئولان حوزه اشتغال داشتن مهارت را مایه مباهات نمیدانند درحالیکه نیروی انسانی بیمهارت، نمیتواند ارزش افزوده خلق کند. حیدری در اینباره میگوید: سیاستگذاران حوزه کار و کسانی که به تربیت نیروی انسانی اشتغال دارند باید با ماهیت بازار کار آشنا باشند. با فکر و اندیشه سنتی نمیتوان تغییر ایجاد کرد، بنابراین کسانی که برنامهریزی میکنند باید شرایط بازار را درک کنند تا در مقام برنامهریزی و سیاستگذاری آن را به مرحله اجرا برسانند. این واقعیت وجود دارد که بازار کار در آینده تغییر خواهد کرد اما باید مسئولان این بخش چنین موضوعی را باور داشته باشند. تاکنون این شرایط چندان مورد توجه قرار نگرفته و برخی نسبت به سیاستهای بازار بیگانه هستند. به طور قطع، باید با دیدگاهی جدید به بازار نگاه کرد تا بتوان با ارزیابی در آن تغییر ایجاد کرد.
مشکلات اقتصادی دلیل کندی مهارتآموزی است
در جهان امروز با توسعه فناوریها و تغییرات گسترده ناشی از آن بسیاری از کشورها از رویکرد اقتصاد مبتنی بر منابع به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش و مهارت حرکت کردهاند و همین مساله موجب شده تا سه محور نوآوری، فناوری و شایستگی در روند توسعه و پیشرفت کشورها از اهمیت قابل توجهی برخوردار شود. بر این اساس بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به سرعت به سمت مهارتآموزی و تربیت نیروی کار ماهر رفته و از نقش راهبردی آموزشهای مهارتی در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان خود سود بردهاند. تقاضا برای بکارگیری کارگران، کارکنان و نیروهای با مهارت بالا در صنایع به شدت در حال افزایش است با این وجود برخی از کارگران تمایلی به فراگیری مهارت ندارند. حیدری معتقد است: تجربه تاریخی نشان میدهد، برخی از کسانی که مهارتهای خود را به روزرسانی نکردهاند، آرام آرام در معرض تهدید شغلی قرار میگیرند. اقتصاد ایران مرتبط با اقتصاد جهانی مرتبط نیست. اغلب کالاها برای مصرف داخلی تولید میشود و به بازارهای جهانی عرضه نمیشود. تا زمانی که ابن شرایط حاکم باشد، تغییر ماهیت بازار کار چندان نمایان نخواهد شد. هنگامی که ایران در بازار جهانی به شکل معناداری حضور داشته باشد، ضرورت یادگیری مهارت جدید بیشتر معنا پیدا میکند. مولفههایی مثل کندی افزایش سطح مهارت و سرعت پایین آموزشهای جدید همگی مربوط به ساختار اقتصادی ایران است. وقتی ساختار اقتصادی سنتی باشد و جایگاهی در بازار جهانی نداشته باشد، تمایلی برای یادگیری مهارت وجود نخواهد داشت.
به گفته وی، کسانی که درک درستی از آینده دارند، به طور قطع، میزان مهارت خود را ارتقا خواهند داد. برخی از آموزشگاهها خارج از نظام سیاستگذاری کشور و گروهی به صورت شخصی برای ارتقای مهارت نیروی انسانی تلاش میکنند. و البته کسانی که به فراگیری مهارت توجه کنند، به طور قطع در کسب و کار خود موفق خواهند بود.