ایلنا بررسی کرد؛
چرا خبری از برنامهی توسعهی هفتم نیست؟ / تنشهای اقتصادی امکان اجرای برنامههای توسعه را غیرممکن کرده است
برنامهی پنجسالهی ششم را در حالی به پایان میرسانیم که فاصلهی قابل توجهی بین اهداف برنامهی ششم و آمارهای رسمیِ وجود دارد. در حالیکه متوسط رشد اقتصادی در هر سال ۸درصد پیشبینی شده بود، گزارشها نشان میدهد که میزان رشد اقتصادی در دههی نود صفر درصد بوده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برنامهی پنجسالهی ششم را در حالی به پایان میرسانیم که فاصلهی قابل توجهی بین اهداف برنامهی ششم و آمارهای رسمیِ وجود دارد. براین اساس در حالیکه متوسط رشد اقتصادی در هر سال ۸درصد پیشبینی شده بود، گزارش منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد که میزان رشد اقتصادی در دههی نود صفر درصد و برای سال ۹۹ تنها یک درصد بوده است. همچنین طبق آنچه در برنامهی ششم آمده قرار بود نرخ تورم ۸.۸درصد باشد اما این رقم براساس آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی ۳۶.۴درصد گزارش شده است. به علاوه براساس برنامهی ششم توسعه ضریب جینی در سال پایانیِ اجرای برنامه ششم ۳۴٪ پیشبینی شده بود که آمار ارائه شده نشان میدهد ضریب جینی تا پایان سال نودونه ۰.۴ است.
این فاصلهی قابل تامل بین اهداف یک برنامهی مهم و آنچه به بار نشسته است حاکی از آن است که برنامههای توسعه به هیچ وجه در مسیر تحقق اهداف قرار نمیگیرند. برنامهی ششم توسعه البته تنها برنامهای نیست که به این وضع دچار شده است بلکه هیچکدام از برنامههای توسعه آنطور که باید نتوانستهاند به اهداف تعیین شده برسند. وضعیتِ امروز جامعه، نرخ تورم بالا، رشد اقتصادی بسیار پایین، عقبماندگیِ تعداد بیشماری از مناطق چون سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، کرمانشاه و دیگر شهرها، افزایش حاشیهنشینی، بحران آب و انرژی، تحلیل رفتنِ طبقهی متوسط و رشد فقر و کشیده شدنِ تعداد زیادی از کارگران به زیر خط فقر نشان میدهد که آنچه تا به حال به عنوان برنامهی توسعه ارائه شده است، یک سند راهگشا و عملی نبوده است.
برنامههای توسعه در ایران آرمانگرایانه هستند
در شرایط تنش امکان اجرای برنامهی توسعه وجود ندارد
چرا برنامههای توسعه در ایران به نتیجه نمیرسد؟ احسان سلطانی (کارشناس مسائل اقتصادی) در این خصوص میگوید: برنامههای توسعه برای کشورهایی مثل ما ضروریست. ببینید کشوری مثل چین هنوز هم برنامهی توسعه دارد و اتفاقا براساس برنامهی توسعه حرکت میکند؛ اما خب اول اینکه برنامهی توسعهی چین واقع گرایانه است و بعد برنامههای آنها براساس تلاش و کار پیش میرود. در آنجا وقتی برنامهای تدوین میشود به خوبی اجرا میشود و همه به آن برنامه متعهد هستند.
وی ادامه داد: این وضعیت در مورد ما اما برعکس است؛ در اینجا برنامهها به درستی تدوین نمیشوند و آرمانگرایانه هستند. به علاوه، مسئلهی بسیار مهمی که باید به آن توجه شود این است که سیاست خارجهی ما با سیاست اقتصادی ما ناهمخوان است. بیش از ۴۰سال از انقلاب میگذرد اما ما هنوز بسیای از کشورها و حتی بیش از نیمی از کشورهای منطقه با ما در تنش هستند، خب چنین وضعیتی ثبات را از بین میبرد و این مسئلهی بسیار مهمی است. با چنین سیستمی مطمئن باشید که هیچ برنامهای پیش نمیرود و ما به هیچ کدام از اهدافی که در برنامهها آمده نمیرسیم.
رانتخواران روز به روز پولدارتر میشوند
سلطانی تصریح کرد: اتفاقی که در این نزاعها و در این اوضاع پُرتنش میافتد این است که عدهای فرصتطلب که دسترسی به رانت و قدرت دارند، جیبهای خود را پُر میکنند و در مقابل مردم عادی روز به روز وضعیتشان بدتر میشود بیآنکه امیدی به آینده داشته باشند.
وی با اشاره به جنگ اقتصادیای که کشور را درگیر کرده است، گفت: در همین دوره است که به استناد گزارشها، تعداد میلیاردهای ایرانی بیشتر شده و یا میشنویم ۷میلیارد دلار برای خرید خانه در ترکیه از کشور خارج شده است و البته پولهای دیگری که در حال خارج شدن هستند. در واقع ما از طرفی ارز نداریم و از طرفی دیگر ارز از کشور خارج میشود. ببینید وضعیت پیش آمده چقدر با آنچه وعده داده شده فاصله دارد؛ قرار بود جلوی خروج سرمایه گرفته شود اما در حال حاضر خروج سرمایه از کشور به پنج برابر رسیده است.
این پژوهشگر اقتصادی تصریح کرد: در هر صورت بحث این است که در این شرایط تنش اقتصادی به جایی نمیرسیم و برنامهای نمیتوانیم اجرا کنیم. لازمهی اجرای برنامه ثبات اقصادی است اما وقتی در مملکت قیمت سکه و سهام و مسکن و کالاهای اساسی روز به روز افزایش پیدا میکند، چگونه میتوان برنامهریزی کرد؟ اینکه ارزش پول ملی ما مدام کم میشود نشانهی بیثباتی اقتصادی است.
دولت برنامهگرا نداریم/ دولتها انفعالی و براساس روزمرگیها تصمیم میگیرند
سلطانی با اشاره به اینکه ما از یک طرف در تدوین برنامه و از طرفی دیگر در اجرای آن مشکل داریم گفت: دولتهای ما برنامهگرا نیستند، در واقع دولتها بیشتر انفعالی و براساس روزمرگیها تصمیم میگیرند و عمل میکنند. در اینجا منتظر هستند ببینند چه اتفاقی میافتد تا بعد به آن اتفاق واکنش نشان دهند و براساس آن تصمیم بگیرند. ما برنامهریزی برای رسیدن به هدف نداریم بلکه اعمال و تصمیماتِ ما بیشتر معطوف به اتفاقات است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در پایان تاکید کرد: با این وضعیت نمیتوان چشمانداز خوب و امیدوارکنندهای برای برنامه هفتم توسعه دید؛ در واقع تا در وضعیتِ بیثبات قرار داریم، نمیتوانیم به برنامهی پنجسالهی دوم امید ببندیم و احتمالا با اگر همین وضعیت پیش برود این برنامه نیز به سرنوشت برنامههای دیگر دچار خواهد شد.
سخن آخر
امسال موعد اجرای برنامهی ششم توسعه به پایان میرسد و قرار است اجرای برنامهی هفتم توسعه از سال ۱۴۰۱ آغاز شود اما هنوز به شکل جدی در مورد آن صحبت نشده است. مهرداد گودرزوند چگینی (عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس) در پاسخ به این سوال که آیا خبری از لایحهی برنامه هفتم توسعه دارید یا خیر، به «ایلنا» میگوید: «خیر، فعلا هیچ خبری نداریم. البته در جلسهی کمیسیون برنامه و بودجه در این خصوص صحبت شده و قرار است هفتهی آینده نیز موضوع مجددا در همین کمیسیون مورد بحث قرار بگیرد.»
اینکه فعلا خبری از برنامهی هفتم توسعه نیست البته خود جای تامل و نگرانی دارد و این سوال پیش میآید که آیا سیاستگذاران به راستی به دنبال تدوین یک الگوی توسعهی منسجم به عنوان چراغ راه آینده هستند یا خیر؛ صرفا قرار است برنامهای تدوین شود و بعد همچون دورههای قبل بیتوجه به آن برنامه، مسیر طی شود؟