در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
کسی نمیتواند منکر لزوم حمایت دولت از مردم شود/ درست عمل کردنِ دولت و بانک مرکزی نیازمند مطالعه علمی است
یک اقتصاددان گفت: افزایش نرخ ارز و به خصوص دلار طی سالهای گذشته باعث بالا رفتن قیمتها و افزایش نرخ تورم شده است. سیاستهای دولت و بانک مرکزی خیلی نقش موثری در این زمینه نداشته است، بلکه این موضوع بیشتر ناشی از تحریم است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در خصوص ریشههای بحران معیشت کنونی، کارشناسان علتهای مختلفی را بیان میکنند و هر کدام وزنهی یک علت را سنگینتر از مابقی میدانند. گروهی معتقدند سیاستهای تعدیل اقتصادی که از دههی ۷۰ شروع شد ریشهی بحرانی است که امروز گریبانگیر جامعه شده است و برخی دیگر دخالت دولت در اقتصاد را ریشهی این بحران میدانند و معتقدند بخش خصوصی باید بسیار فعالتر در میدان اقتصاد نقش بازی کند. در این بین افرادی هستند که فساد ساختاری و تخصیص بودجه به نهادهای غیرضروری، روی کارآمدنِ مدیران ناکارآمد و اولویت سیاست بر اقتصاد را ریشهی مشکلات میدانند. در این بین نقش تحریمها در رسیدن به این وضعیتِ بر کسی پوشیده نیست اما عدهای هم معتقدند تحریمها ریشهی بحران کنونی نبوده است.
علی مزیکی (اقتصاددان و عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی) در خصوص علت بحران معیشت کنونی و افزایش نرخ تورم گفت: موج تورمی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، بیشتر ناشی از عدم انعطاف ما در روابط بینالملل است. اگر بتوانیم در روابطمان با کشورهای دیگر انعطاف بیشتری داشته باشیم تا حد زیادی مشکلات حل خواهد شد.
نقش فشار سیاسی بر افزایش نرخ ارز و افزایش هزینه دولت
مزیکی با اشاره به افزایش نرخ ارز گفت: افزایش نرخ ارز و به خصوص دلار طی سالهای گذشته باعث بالا رفتن قیمتها و افزایش نرخ تورم شده است و خب شاید بتوانیم بگوییم که سیاستهای دولت و بانک مرکزی خیلی نقش موثری در این زمینه نداشته است، بلکه این موضوع بیشتر ناشی از تحریم است. در واقع فشار سیاسیِ وارد شده سبب افزایش نرخ ارز و در نتیجه بالا رفتنِ هزینهی دولت شد؛ به تبع این وضع، بانک مرکزی به سیاستهای انبساطی روی آورد و در نهایت این وضعیت موجب افزایش نرخ تورم و بحران معیشت کنونی شد.
عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی در ادامه بیان کرد: من معتقدم سرمنشاء این وضعیت به سیاست خارجهی ما و تحریمها برمیگردد. ببینید اگر حتی دولت خیلی هم خوب عمل کند اما در روابطش با کشورهای دیگر رویکرد غیرانعطافپذیر داشته باشد باز همین نتیجه حاصل خواهد شد.
وی در خصوص سیاستهای دولت سیزدهم گفت: فعلا مشخص نیست که دولت جدید تا چه اندازه میتواند روابط خود را با کشورهای دیگر بهبود ببخشد و سرمنشاء مشکلات را حل کند. اخبار امیدوارکنندهای به گوش میرسد اما مشخص نیست که اقدام موثری قرار است در این زمینه انجام شود یا نه. به هر حال اثر برداشته شدنِ تحریمها به قدری زیاد است که شاید بتوانم بگویم با وجود تحریمها اقدامات دولت بیاثر میشود. مثلا فرض کنید دولت تمام تلاش خود را انجام دهد تا نرخ تورم دو درصد کاهش پیدا کند اما وقتی ناگهان نرخ ارز افزایش صد درصدی پیدا کند این دو درصد کاهش نرخ تورم دیگر هیچ اثری نخواهد داشت.
پروژههای علمی هم در شرایط تحریم اثرگذار نخواهند بود
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه بیان کرد: کاری که ما میتوانیم انجام دهیم این است که سعی کنیم به تدریج روابطمان را با کشورهای دیگر درست کنیم و البته همزمان سیاستهای داخلی را نیز اصلاح کنیم. غلط بودنِ سیاستهای دولت در زمینههای مختلف مثل تخصیص غلط بودجه و مواردی از این دست پُرواضح است و در مورد آن بسیار صحبت شده است اما به نظر میرسد الان باید عقلانیتی را هم در سیاست خارجه و هم سیاستهای داخلی دنبال کنیم.
مزیکی بیان کرد: آنچه امروز خیلی اثرگذار است و مردم به شدت آن را دنبال میکنند قیمت دلار است؛ بالا بودن قیمت دلار تا حد زیادی سیاسی شده است. زمانی، مثلا دههی هشتاد، بحث این بود که چون بانک مرکزی سیاستهای اشتباهی پیاده میکند و به شکل بیرویه حجم پول را افزایش میدهد باعث ایجاد تورم و بالا رفتنِ نرخ ارزمیشود، اما به نظر میآید در سالهای اخیر قضیه برعکس بوده یعنی چون قیمت ارز بالا رفته هزینهها هم بالا رفته است.
عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی افزود: در این شرایط خیلی از نهادها هم علمی و درست عمل نمیکنند. ببینید درست عمل کردنِ دولت و بانک مرکزی نیازمند مطالعه علمی است و باید بررسی شود که مثلا در هر جا چه سیاستی به کار برده شود، اما وقتی نهاد سیاستگذار میبیند که دائم نرخ ارز بالا میرود و به تبع آن قیمتها افزایش پیدا میکند خیلی هم به مطالعات علمی اهمیت نمیدهد.
وی ادامه داد: مثلا نهادی یک پروژهی علمی در خصوص چگونگی تعیین قیمت یک کالا تعریف میکند اما تا این پروژه به پایان برسد، قیمت آن کالا به قدری بالا رفته که پروژه از حیز انتفاع ساقط میشود. بنابراین من معتقدم زمینهساز خیلی از نارساییهای داخلی همینعدم انعطافپذیری در سیاست خارجی است.
معیشت مردم به نرخ دلار بستگی دارد
این کارشناس اقتصادی به موضوع انعطافپذیری در سیاست داخلی نیز اشاره کرد و گفت: مسئولان و سیاستگذاران در داخل نیز باید منعطف عمل کنند. ببینید مردم وقتی چیزی را میخواهند دولت و حکومت باید به خواست مردم تن دهد اما وقتی این کار را انجام نمیدهد و نه در سیاست خارجه و نه سیاست داخلی انعطاف لازم را به خرج نمیدهد، حاصل آن وضعیتی است که الان با آن مواجه هستیم.
مزیکی در خصوص سیاستهایی که دولت باید در این شرایط در قبال اقشار ضعیف جامعه انجام دهد، گفت: صحبت کردن در این مورد نیازمند مطالعات علمی است و نمیتوان الان دقیق گفت که چه سیاستی لازم است اما من باز به صحبت اولم برمیگردم اینکه دولت باید علت اصلی وضعیتی که در آن هستیم را اصلاح کند.
وی ادامه داد: زمانی یارانه ۴۵ هزار تومانی رقم نسبتا خوبی بود الان به قدری بیارزش شده است که دیگر نمیتوان به عنوان کمک روی آن حساب کرد. حالا فرض کنید دولت سیاست خوبی هم در قبال اقشار ضعیف جامعه اجرا کند اما باز اگر اتفاقی در عرصهی بینالملل بیفتد و فضا متشنج شود و باز دلار افزایش قیمت داشته باشد و به تبع آن قیمتها هم بالا برود همهی آن سیاست حمایتی بیاثر خواهد شد.
مزیکی گفت: ببینید الان حتی یک کارگر ساختمانیِ ساده هم میداند که معیشتش به نرخ دلار بستگی دارد و خب نرخ دلار هم به سیاست خارجه بستگی دارد.
کسی نمیتواند منکر لزوم حمایت دولت از مردم شود
این کارشناس اقتصادی گفت: وضعیت مردم به گونهای است که کسی نمیتواند منکر لزوم حمایت دولت از مردم به خصوص اقشار ضعیف جامعه شود اما خب در خصوص چگونگی انجام آن و اثرات مثبت و منفی این اقدامات باید مطالعات دقیق علمی صورت بگیرد.
مزیکی در پایان در پاسخ به این سوال که وعدههای دولت برای ایجاد یک میلیون اشتغال در سال و همچنین یک میلیون مسکن چقدر قابلیت عملیاتی شدن دارد، گفت: باید دید بودجهی این سیاستها از کجا میآید، ما نمیدانیم این وعدههایی که دولت میدهد براساس مطالعهی علمی بوده یا نه و اصلا با چه مکانیسمی و روندی و بودجهای قرار است به انجام برسد، این همه سوالاتی است که روی نتایج چنین سیاستی اثر خواهد گذاشت.