در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
در شرایط بیثبات کنونی نه اقتصاد دولتی کار میکند و نه اقتصاد بازار/ سیاست درست هم در سیستم ناکارامد جوابِ غلط میدهد/ دولت باید برنامهی سریع و روشنی برای کنترل تورم داشته باشد
یک استاد دانشگاه گفت: سیستم به شکلی است که دولت کنترلی بر توزیع ندارد، فساد گسترده و مرزها غیرقابل کنترل است و از طرفی نهادهای ذینفوذِ بسیاری تصمیمگیرنده هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، زهرا کریمی (استاد اقتصاد دانشگاه مازندران) در خصوص ادعای حل مشکلات اقتصادی از طریق آزادسازی قیمتها و حذف قیمتگذاری دستوری، گفت: موضوع نقش دولت در اقتصاد بحث مهمی در مکاتب اقتصادی است؛ هم در مکاتب اقتصادی محض مثل اقتصاد کینزی و اقتصاد نئوکلاسیک و هم در اقتصاد توسعه این بحث مطرح است.
نمیتوان از سپردن قیمتها به دست بازار انتظار بهترین نتیجه را داشت
اقتصاد چین ترکیبی موفقی از مداخلهی دولت و بازار است
وی ادامه داد: کینزینها معتقدند دولت باید دراقتصاد مداخله کند و نئوکلاسیکها میگویند دولت در اقتصاد فقط انحراف ایجاد میکند. در بحث اقتصاد توسعه نیز برخی معتقدند دولت عامل فساد گسترده است و گروهی هم معتقدند اصلا بدون دولت برای کشورهایی که به عنوان دیرآمدگان معروف هستند، دستیابی به توسعه امکانناپذیر است.
کریمی گفت: من معتقدم نمیتوان اقتصاد را به دست بازار سپرد و بعد انتظار بهترین نتیجه را داشت. چنین چیزی در اکثر کشورهای دنیا هم وجود ندارد و حتی در کشوری مثل آمریکا هم دولتِ بزرگ و قوی وجود دارد که در اقتصاد مداخله میکند. به طور مثال اخیرا شنیدهایم که دولت بایدن طرحی را به میزان هزار میلیارد دلار به مجلس ارائه داده تا زیرساختهای اقتصادی از جانب دولت تامین شود و بتواند در کشور رونق اقتصادی و اشتغال ایجاد کند.
این استاد دانشگاه گفت: پس اینکه بگوییم دولت در هر جا مداخله کند عامل شر است و سازوکار بازار بهترین نتیجه را به دست میدهد، درست نیست و تجربه این را نشان نمیدهد. به علاوه زمانی که بحران بروز میکند حتی نئوکلاسیکترین و لیبرالترین اقتصاددانها هم برای خروج از بحران به دنبال مداخلهی دولت هستند. در واقع آنها میخواهند با مداخلهی دولت از ورشکستگیها و تعمق بحران جلوگیری کنند.
وی افزود: من در حال ترجمهی کتابی هستم تحت عنوان «چگونه چین از شوک درمانی فرار کرد» که در یک فصل از این کتاب به موضوع دخالت دولت در اقتصاد اشاره شده که حتی در ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح هم این مباحث مطرح بوده است. اینکه آیا امپراتوری چین که امپراتوری بزرگی بوده باید در تعیین قیمت غلات و توزیع آن دخالت کند یا نه.
کریمی ادامه داد: در همین کتاب میگوید وجود دو دیدگاه در کنار هم مثبت است؛ یعنی همواره کسانی که معتقد هستند دخالتِ دولت میتواند انحراف ایجاد کند، نکات ضعف مداخلات دولت را گوشزد میکنند و آنهایی که معتقد به مداخلهی دولت هستند خطرات سازوکار بدون کنترل عرضه و تقاضا را بیان میکنند. اما از برخورد اینها سنتز مناسبی شکل میگیرد که ما در موفقیت اقتصاد چین هم این را میبینیم. در واقع اقتصاد چین ترکیب موفقی از مداخلهی دولت و بازار است. هنوز با گذشت بیش از چهل سال از اصلاحات چین همچنان نقش دولت در اقتصاد این کشور فوقالعاده پررنگ است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در دوران اصلاحات چین، سیاست قیمتهای دوگانه اعمال شد که اصلاحات مهمی بود؛ طبق این برنامه در مورد خیلی از کالاها دو نوع قیمت وجود داشت؛ یک قیمت رسمی که دولت اعلام میکرد و سهمیهبندی بود و بعد برای معاملات فراتر از سهمیهی تعیین شده، قیمتهای بازار حاکم بود. پس دو سیستم به صورت موازی مدتها در اقتصاد چین وجود داشته تا به جایی برسند که دیگر نیازی به سهمیهبندی نباشد و قیمتها به سمت و سویی برود که اقتصاد بتواند تحمل کند.
در شرایط بیثبات کنونی نه اقتصاد دولتی کار میکند و نه اقتصاد بازار
کریمی بیان کرد: در واقع به نظر من جواب دقیقی نمیتوان به سوال شما داد؛ یعنی اگر ما دولت کارآمدی داشته باشیم و اقتصاد دچار تنگناهای عجیب و غریب نباشد، دولت میتواند نقش مثبتی ایفا کند و در کنار آن سازوکار بازار هم میتواند بعضی از مسائل را به بهترین نحو حل کند. یعنی در جاهایی که خیلی حساس است و به زندگی مردم وابسته است دولت میتواند به اشکال مختلف مداخلات جدی داشته باشد.
وی تاکید کرد: ما راهی نداریم جز توجه به تجربهی سایر کشورها و این تجربهها نشان میدهد زمانی که شرایط نامناسب است و دولتها ضعیف و ناکارآمد هستند و بیثباتی و بحران وجود دارد، نه اقتصاد دولتی خوب کار میکند و نه اقتصاد بازار. وقتی دولت دچار ناکارآمدی است و سیاستها موثر نیستند دولت فلج میشود و بخش خصوصی هم در این شرایطِ بیثبات نمیتواند معجزه کند.
در سیستم ناکارامد سیاست درست هم جواب غلط میدهد
کریمی همچنین با اشاره به افزایش قیمت لبنیات گفت: اگر نگاهی به افزایش مداوم قیمت لبنیات بیندازیم، متوجه خواهیم شد که ساختار اقتصادی ما در حال فلج کردن این صنعت است. یکی از دامداران در شبکههای اجتماعی فیلمی را منتشر کرده و در آن میگوید اگر دولت توان توزیع ندارد دست از سر ما بردارد. ببینید دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی مجوز واردات خوراک دام داده اما خوراک دامی که با این ارز وارد میشود چون نحوهی مصرف آن قابل کنترل نیست با ارز ۲۵ تا ۳۰ هزارتومانی به کشورهای همسایه صادر میشود.
وی ادامه داد: یعنی دولت به دنبال قیمتگذاری است تا جلوی افزایش قیمت کالای اساسی را بگیرد اما در انجام این کار ناتوان است؛ سیستم به شکلی است که دولت کنترلی بر توزیع ندارد، فساد گسترده و مرزها غیرقابل کنترل است و از طرفی نهادهای ذینفوذِ بسیاری تصمیمگیرنده هستند.
کریمی افزود: در واقع این سیستم باعث میشود که یک سیاست درست جواب غلط بدهد، همان اتفاقی که برای ارز ۴۲۰۰ تومانی افتاد. یعنی خوراک دام با ارز ۴۲۰۰تومانی وارد میشود اما به دست دامدار نمیرسد و هزینههایش افزایش پیدا میکند و در نهایت به جای اینکه دام خود را حفظ کند و شیر تولید کند، دام را به کشتارگاه میفرستد چراکه نمیتواند هزینههای خوراک و تامین علوفه را تحمل کند.
استاد دانشگاه مازندران بیان کرد: این سیستم فلج سبب میشود که اگر دولت بخواهد فشار زیادی به تولیدکننده لبنیات وارد کند، تولید کننده فلج شود. از طرفی ببینید قیمتها به اندازهای بالا رفته که مصرف لبنیات بسیار کم شده است. پس در وضعیتی قرار گرفتهایم که با افزایش قیمت، مصرفکننده قدرت خرید کافی ندارد و چون تقاضا نیست، تولید کاهش پیدا میکند؛ و با کاهش قیمت نیز تولیدکننده قادر به تامین هزینهها نیست و آسیب میبیند و تولید را کم میکند. بنابراین در هر صورت قیمت بالا میرود.
کریمی اظهار کرد: ما وارد وضعیت نامطلوبی میشویم که درآن رشد تولید منفی است و اقتصاد آب میرود؛ در واقع چه بخواهیم اقتصاد را به دست سازکار بازار بسپاریم و چه بخواهیم آن را کنترل کنیم در هر حال اقتصاد آسیب میبیند. باید مسیر را تغییر دهیم. باید به سمتی برویم که تنگناهای تولیدی کم شود؛ واردات و صادرات به راحتی انجام شود و مردم احساس امنیت کنند و سرمایهگذاری صورت بگیرد.
لزوم کاهش تنش در عرصهی بینالمللی و عرصهی داخلی
وی با اشاره به شرایط پرتنش کنونی گفت: در شرایط بیثبات کنونی نه دولت کار میکند و نه بازار. کسانی که دادوقال میکنند که قیمتها را به دست بازار بسپارید، اگر به طور مثال قیمت یک پراید ۵۰۰میلیون تومان شود آیا کسی به سمت خرید آن میرود؟
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه باید کاری کنیم تا از این بحران خارج شویم، گفت: اگر در شرایط کنونی سازوکار بازار بدون کنترل دولتی حاکم شود با این تحریمها و دشواری تامین مواد اولیه و قطعات و… ضربهی سنگینی خواهیم خورد. بنابراین باید برای کاهش تنش هم در عرصهی بینالمللی و هم در عرصهی داخلی تلاش کنیم.
ریشههای تورم را باید خشکاند
دستمزد بسیاری از کارگران معمولا افزایش چندانی پیدا نمیکند
کریمی در بخش دیگری از صحبتهایش در خصوص لزوم کنترل نرخ تورم گفت: ما باید ریشههای تورم را بخشکانیم. اما با افزایش دستمزد تقاضا در بازار بالا میرود و چون کشور دچار مشکل رکود تورمی و وجود تنگناهای جدی در طرف عرضهی اقتصاد است، با بحران مارپیچ دستمزد - قیمت مواجه خواهیم شد. بنابراین راهحل اساسی کاهش نرخ تورم است؛ اما تجربهی دنیا نشان داده زمانی میتوان از نیروی کاری که فشار کمرشکن تورم را تحمل میکند، انتظار صبر داشته باشیم که دولت موفق شود به سرعت تورم را کنترل نماید در غیر اینصورت چه دلیلی دارد که ضعیفترین قشر، بیشترین فشار را تحمل کند. حتی وقتی دستمزدها افزایش پیدا میکند این افزایش دستمزدها برای همه به صورت یکسان اعمال نمیشود و دستمزد اسمی بسیاری از کارگران، به ویژه در واحدهای کوچک، ممکن است بسیار ناچیز باشد.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: دولت برای کاهش تورم باید بتواند مشکلات داخلی و بینالمللی را حل کند. زمانی میتوان بر روی کنترل نرخ تورم تاکید کرد که دولت برنامهی سریع، روشن و قابل قبولی برای کنترل تورم داشته باشد و گامهای موثری بردارد. کلی گویی فایدهای ندارد و باید برنامهای اعلام شود که به وضوح نشانگر افزایش درآمد و یا کاهش هزینههای دولت و حذف کسر بودجه باشد.