خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد؛

از مرگ کروناییِ نماینده کارگران در قزوین تا ته صف قرار گرفتنِ طبقه کارگر/ چرا دستور واکسیناسیون کارگران صادر نمی‌شود؟

از مرگ کروناییِ نماینده کارگران در قزوین تا ته صف قرار گرفتنِ طبقه کارگر/ چرا دستور واکسیناسیون کارگران صادر نمی‌شود؟
کد خبر : ۱۱۲۴۲۸۷

متاسفانه ما کارگران همیشه در آخرین اولویت، تهِ صف قرار داریم؛ هر زمان بخواهند امکاناتی توزیع کنند یا خدماتی ارائه دهند، همه گروه‌های اجتماعی قبل از ما قرار می‌گیرند؛ الان هنرمندان و خبرنگاران را واکسن زده‌اند اما نسبت به سلامت کارگرانی که جانانه پای خطوط تولید ایستاده‌اند و مایحتاج روزانه مردم را فراهم می‌کنند، کاملاً بی‌تفاوت هستند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، آمار واضح است؛ بیش از ۹۵ درصد کارگران شاغل کشور، قرارداد موقتی و بی‌ثبات کار هستند؛ از میانه‌ی دهه‌ی ۷۰ شمسی، با استیلای قراردادهای موقت به دلیل صدور دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت، دیگر کارفرمایان هیچ رغبتی به اجرای تبصره دو ماده هفت قانون کار از خود نشان ندادند؛ ابتدا قراردادهای یکساله با کارگران بستند و بعد که عرصه را به روی خود کاملاً فراخ دیدند، به قراردادهای سه ماهه، یک ماهه یا حتی قراردادهای سفید امضا روی آوردند؛ بعد از آن، با گسترش مناطق آزاد اقتصادی و گرته برداری نادرست از اصل ۴۴ قانون اساسی (تلاش برای کوچک‌سازی دولت به هر قیمتی)، پروژه‌های مستمر بسیاری خلاف قانون، به پیمانکاران واگذار شد و «کارگر قرارداد موقتِ پیمانکاری»، تبدیل به یک پدیده‌ی بسیار رایج در بازار کار ایران گردید. آمار دقیقی در دست نیست اما اگر به کلونی‌های صنایع مادر از جمله پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های نفت و گاز و ساختار روابط کار در آن‌ها و همچنین رخنه‌ی پیمانکاران در نهادهای دولتی و عمومی با دقت نگاه کنیم، درمی‌یابیم حدود ۵۰ درصد کارگران امروز ایران، کارگران پیمانکاری یا ارکان ثالث هستند که کاملاً بی‌دفاع و بدون تشکل بوده و دیگر هیچ اختیاری در تعیین روابط و ضوابط شغلی خود ندارند!

حال فرض کنید شما یک کارگر پیمانکاری اورهال یا تعمیرات در یکی از فازهای عسلویه هستید که در گرمای تابستان و در این بحران شدید کرونا، مجبورید هر روز روزی ۱۲ ساعت کار کنید؛ آیا می‌توانید به کارفرما اعتراض کنید که باید پروتکل‌ها رعایت شود و وقتی در پیک پنجم کرونا و بحران دلتا هستیم، کار تعمیرات به حالت تعلیق درآید؟!

نمی‌توانیم بگوییم جانمان در خطر است!

موقتی‌سازی کارگران، تبعات اجتماعی و اقتصادی منفی بسیاری داشته است و اثرات خود را در حوزه‌های مختلف نشان داده؛ اما یکی از نگران کننده‌ترین تبعات آن، بی‌اختیاری در رعایت پروتکل‌های بهداشتی در این بحران شدید کرونای دلتاست. یک کارگر قرارداد موقت شاغل در شهرک صنعتی ساوه در این رابطه به ایلنا می‌گوید: ما نه تشکل کارآمد آن چنانی داریم و نه می‌توانیم مقابل کارفرما بایستیم و بگوییم جانمان در خطر است، پس اول واکسیناسیون بعد کار؛ یا اینکه لااقل سالن‌های تولید را خلوت کنید تا همه کنار هم در یک فضای بسیار تنگ روزی هشت ساعت نایستیم و عامل انتقال بیماری نباشیم!

کارگران درون کارگاه‌ها، قدرت چانه زنی و وزنه تاثیرگذاری چندانی ندارند و نمی‌توانند از کارفرمایان بخواهند که محیط را کم خطر یا بی‌خطر سازد یا برای اجرای پروتکل‌های بهداشتی جدیت به خرج دهد؛ این در حالیست که قدرت چانه زنی جمعی کارگران در سطح اجتماع نیز به شدت «نازل» است تا جایی که دولت اقدام به واکسیناسیون گروه‌ها و طبقات مختلف مردم نموده اما هنوز هیچ خبری از واکسن کرونا برای مهم‌ترین نیروی مولد کشور یعنی کارگران نیست.

به گفته کارگر ساوه‌ای، آیا مردم یا مسئولان دقیقه‌ای به این فکر می‌کنند که در این نزدیک به دو سال که از بحران کرونا گذشته، چگونه همه اقلام خوراکی و نیازمندی‌ها از جمله شیر و ماست، همیشه فراهم بوده و حتی یک روز در تامین مایحتاج مردم وقفه نیفتاده؛ چه کسانی در خط مقدم خطر با جان و دل ایستاده‌اند تا مردم به گرفتاری و کمبود برخورد نکنند؛ آیا فقط پرستاران و تیم پزشکی و خبرنگاران و هنرمندان در خطرند؟!

هنرمندان بلی، کارگران خیر!

هشتم شهریور ماه خبر آمد که هنرمندان بالای ۴۰ سال می‌توانند در درگاه واکسیناسیون کرونای وزارت بهداشت ثبت نام کرده و برای زدن واکسن اقدام کنند؛ این در حالیست که فعالان کارگری بارها رئیس جمهور درخواست کرده‌اند دستوری برای واکسیناسیون کارگران شاغل، صادر نماید اما تا امروز هنوز خبری از چنین دستوری نیست! در عین حال، خبر می‌رسد که کارگران و نمایندگان آن‌ها در معرض خطر جدی هستند تا جاییکه برخی از نمایندگان کارگران در هیات‌های تشخیص و حل اختلافِ وزارت کار در استان‌های مختلف کشور، بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان‌ها بستری شده‌اند و لااقل یک نفر از آن‌ها در استان قزوین جان خود را از دست داده است.

آیت اسدی (عضو کارگری شورایعالی کار و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان قزوین) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: یک نفر از اعضای هیات‌های تشخیص ادارات کار استان قزوین در روزهای اخیر بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده است و چند تن دیگر نیز در بیمارستان بستری هستند؛ ما بارها در سطح کشوری و در سطح استانی درخواست نموده‌ایم هرچه وزدتر تمام نیروی مولد جامعه را واکسینه کنند اما هیچ پاسخی به درخواست‌های مکرر ما نداده اند؛ حتی بارها با استاندار قزوین در این رابطه صحبت کرده‌ایم ولی متاسفانه نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.

اسدی با تاکید بر اینکه کارگر قرارداد موقت هیچ اختیاری در رعایت پروتکل‌های بهداشتی ندارد و اگر کارفرما از او بخواهد که در فاصله چند سانتیمتری کارگر دیگر روزی هشت ساعت در یک سالن سربسته و پرتراکم کار کند، نمی‌تواند اعتراض کند، اضافه می‌کند: ما درخواست کرده‌ایم کارگران را براساس یک اولویت‌گذاری صحیح و عادلانه واکسینه کنند؛ نمایندگان کارگران در هیات‌های تشخیص و حل اختلاف وزارت کار و همچنین کارگران واحدهای تولیدی فشرده و متراکم که تعطیلی یا شیفتی کاری ندارند، باید در اولویت قرار داشته باشند.

چرا ته صف قرار داریم؟!

او می‌افزاید: چگونه است که اعضای شوراهای حل اختلاف دادگستری‌ها را که تعدادشان از نمایندگان کارگران در هیات‌های حل اختلاف وزارت کار، کمتر است، واکسینه کرده‌اند اما برای تامینِ سلامت نمایندگان کارگران هیچ برنامه‌ای ندارند؛ مگر خونِ اعضای شوراهای حل اختلاف دادگستری از خون نمایندگان کارگری رنگین‌تر است؟! بگذریم از بسیاری از گروه‌ها و اقشار دیگر که خیلی راحت در اولویت قرار گرفتند و واکسن کرونا زدند.

اسدی ضمن اعتراض به بی‌توجهی به طبقه کارگر می‌گوید: متاسفانه ما کارگران همیشه در آخرین اولویت، تهِ صف قرار داریم؛ هر زمان بخواهند امکاناتی توزیع کنند یا خدماتی ارائه دهند، همه گروه‌های اجتماعی قبل از ما قرار می‌گیرند؛ الان هنرمندان را واکسن زده‌اند اما نسبت به سلامت کارگرانی که جانانه پای خطوط تولید ایستاده‌اند و مایحتاج روزانه مردم را فراهم می‌کنند، کاملاً بی‌تفاوت هستند؛ ما از دولت سیزدهم انتظار داشتیم اولین دستورالعملی که ابلاغ می‌کند، واکسینه کردن فوری کارگران باشد؛ پیشنهاد می‌دهیم وزارت بهداشت از همکاری تشکل‌های کارگری برای تنظیم اولویت‌ها و زمانبندی واکسیناسیون کارگران کمک بگیرد و این کار را به سرعت انجام دهد؛ باور کنید به هر نهادی که فکر کنید مراجعه کرده‌ایم اما هیچ پاسخی نگرفته‌ایم؛ دیگر خسته شدیم از بس هر روز خبر ابتلا و فوت کارگران و نمایندگان آن‌ها را شنیدیم!

کارگران خودشان نمی‌توانند ابتکار را در کارگاه‌ها در دست بگیرند و از حقوق اولیه‌ی سلامت خود دفاع کنند؛ اگر کارفرما بگوید شش روز هفته بیایید و بدون وقفه در کنار هم کار کنید، کارگرِ قرارداد موقت و پیمانکاری، مجال و فرصت اعتراض ندارد؛ در چنینی شرایطی، وقتی مردم نیاز به مایحتاج دارند و این مایحتاج را کارگران خطوط تولید با تحمل خطر ابتلا و مرگ فراهم می‌کنند، آیا واکسیناسیون کارگران به مراتب مهم‌تر از واکسن زدن به سایر طبقات مردم نیست؟

هر روز و هر هفته خبر از واردات محموله‌های واکسن می‌رسد، چرا کارگران تولیدی، سهمی از این واردات انبوه ندارند؛ کارگرانی که اگر خدای ناکرده آلوده شوند، باید با دستمزد ناچیزشان برای هر آمپول کرونا، چندین میلیون تومان بپردازند و کارفرما نیز در قبال درمان و هزینه‌های سر به فلک کشیده بستری شدن در بیمارستانها هیچ مسئولیتی بر گردن نمی‌گیرد! انگار نه انگار کارگرِ بیمار، در همان خط تولید و در کارگاهِ جنابِ کارفرما آلوده شده و ناچار است که هزینه‌های درمان را  از جیبِ خالی بپردازد!

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز