ایلنا گزارش میدهد؛
به بهانهی تورمزایی میخواهند جلوی پرداخت بدهیهای دولت به تامین اجتماعی را بگیرند!
مدام میگویند همسانسازی تعهد مالی برای دولت دارد؛ درحالیکه برای ۶۵ درصد از بازنشستگان کشور، هرگز بودجه جداگانهای برای همسانسازی ندادهاند و قرار هم نیست که بدهند! همسانسازی را سازمان از محل پرداخت بدهیهای دولت انجام میدهد؛ تازه دولت در پرداخت بدهیهای خود به سازمان پول نقد نداده شرکتهای ورشکسته را تهاتر کرده!
به گزارش خبرنگار ایلنا، «خدمت به کشور» یعنی خدمت به جامعه، یعنی خدمت به مردمان یک کشور و بیش از نیمی از مردمان همین کشور، کارگران هستند. امروز حدود ۴۶ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را کارگران شاغل و بازنشسته به همراه خانوادههایشان تشکیل میدهند و باید پرسید نمایندگان مجلس واقعاً چه خدمتی به این جمعیت عظیم صورت دادهاند؟!
مجالس به طور کلی هیچ زمان حامی طبقه کارگر نبودهاند؛ در طول بیش از سی سال گذشته هیچ زمان قانونی وضع نکردهاند که بتواند وضعیت زیست و معیشت کارگران را حداقل تا اندازهای بهبود ببخشد. حتی هیچ مواخذه جدیای از دولتها صورت نگرفته که چرا مثلا ماده ۷ قانون کار اجرا نمیشود و یا مثلا چرا دستمزد کارگران نصف آن چیزی است که حداقل قانونی است. به طریق اولی، مجلس یازدهم نیز هیچ اقدامی برای کارگران در دستور کار نداشته؛ بهبود وضعیت پیشکش، این مجلس بارها درصدد تخریب وضعیت موجود برآمده است. کافیست اقدامات و اظهارات نمایندگان همین مجلس را مورد توجه قرار دهیم:
اظهارات و اقدامات ضد کارگری نمایندگان
همین نمایندگان مجلس در زمستان گذشته اعلام کردند قانون کار دست و پاگیر است و باید به نفع تولید و تولیدکننده (بخوانید سرمایهدار و تیولدار) اصلاح شود و این اظهارات درست در زمانی صورت گرفت که اتاقهای بازرگانی در حال ارائه طرحهای رنگارنگ برای از دور خارج کردن قانون کار و از بین بردن استقلال و ثبات سازمان تامین اجتماعی بودند. همین نمایندگان مجلس در جریان تصویب قانون بودجه ۱۴۰۰ سقف معافیت از مالیات بر درآمد مزدبگیران کشور را ۴ میلیون تومان تعیین کردند آنهم در زمانی که حداقل رقم خط فقر بیش از ۸ میلیون تومان بود و همین نمایندگان در قانون بودجه، اساتید دانشگاه، پزشکان و قضات را از پرداخت مالیات به کشور معاف کردند!
سال جدید که آغاز شد بیم و امیدها هم افزایش یافت چراکه همین نمایندگان به محض خاتمه انتخابات و ارسال لایحه دائمی شدن همسانسازی به مجلس توسط دولت فعلی، شمشیرها را از رو بستند و اعلام کردند حقوق بازنشستگان تورم زاست و برای دولت بعدی تعهد ایجاد میکنند!
حال باید پرسید چه کسانی سربار جامعه هستند، کسانی که حتی قوانینی خوب و مفید به حال بیش از نیمی از جمعیت کشور که فرودستترین طبقات را تشکیل میدهند، تصویب نکردهاند یا بازنشستهای که سی سال به کشور خدمت کرده. کار «کارگران» در همه جای جهان و از جمله در ایران «تولید» است و نمیتوان هیچ کارگری را هیچ کجا سراغ گرفت که بدون زحمت و خدمت، حقوق مفت بگیرد!
ثابت کنند حقوق چه کسانی تورمزاست!
علی اکبر عیوضی (عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان کارگری تهران) در پاسخ به این سوال که چه کسانی سربارند و حقوقشان تورمزاست، به ایلنا میگوید: باید میزگرد بگذارند، نشست مستقل برگزار کنند و تحقیق نمایند که چه کسی واقعاً سربار جامعه است. این نمایندگان مجلس چه خدمتی انجام دادهاند؛ چرا حقوق میگیرند آنهم مستقیم از بیتالمال؛ حال اینکه حقوق ما بازنشستگان از بیتالمال نیست و از دسترنج خودمان است که در صندوق ذخیره کردهایم. باید مشخص شود اینها در دوران نمایندگی خود چه کردهاند، چرا قوانین خوب به نفع جامعه به تصویب نرساندهاند؟
وی ادامه میدهد: متاسفم برای نمایندگانی که نمیدانند بودجه تامین اجتماعی چطور تامین میشود، پول این سازمان از کجا میآید و چطور هزینه میشود؛ تامین اجتماعی نه تنها امروز بلکه در طول ۵۰ سال که از تاسیس آن میگذرد، هیچ زمان ریالی از دولتها نگرفته، از سرمایههای خودش همه هزینهها را تامین کرده و این سرمایهها از کجا آمده، از اندوختهی خود کارگران. تامین اجتماعی نه تنها هیچ زمان از بودجه عمومی یک ریال نگرفته بلکه همیشه به دولتها کمک کرده؛ یا از منابع سازمان برداشت کردهاند یا بار تعهدات خودشان را بر دوش سازمان انداختهاند؛ حالا عجیب است که نماینده مجلس بیاید و بگوید که بازنشسته کارگری برای دولت هزینهتراشی میکند.
آیا میخواهند پرداخت بدهیهای دولت به تامین اجتماعی را متوقف کنند؟
همه ضرر و زیان دعوا بر سر همسانسازی و دائمی شدن آن ممکن است بازهم مثل همیشه بر سر کارگران و سازمان تامین اجتماعی آوار شود؛ در نهایت دولتها چون خودشان ذینفع هستند به روال همیشه از خزانه بودجه میدهند تا حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری افزایش یابد و همسانسازی حقوق آنها تداوم داشته باشد. تنها آورده لایحه همسانسازی برای کارگران، پرداخت بدهیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی است که صد البته حق مسلم این سازمان است. این نگرانی وجود دارد که اینهمه جدال و مغلطه موجب شود در سال ۱۴۰۱ یا سالهای بعدتر، دولت بدهی خود به سازمان را نپردازد؛ بدهیای که همین امروز به مرز ۴۰۰ هزار میلیارد تومان نزدیک شده است. برای بازنشستگان کارگری قرار نیست بودجه جداگانه بدهند، قرار است لطف کنند و همان بدهی انباشته را بالاخره در یک بازه زمانی ۵ساله تسویه نمایند؛ حالا به نظر میرسد قصد دارند زیر میز بزنند و همان بدهی را هم نپردازند!
عیوضی در این رابطه میگوید: بدون فکر کردن مدام میگویند همسانسازی تعهد مالی برای دولت دارد؛ درحالیکه برای ۶۵ درصد از بازنشستگان کشور، هرگز بودجه جداگانهای برای همسانسازی ندادهاند و قرار هم نیست که بدهند! همسانسازی را سازمان از محل پرداخت بدهیهای دولت انجام میدهد؛ تازه دولت در پرداخت بدهیهای خود به سازمان پول نقد نداده شرکتهای ورشکسته را تهاتر کرده! اگر دولت پول سازمان را به موقع میداد ما نیازی به همسانسازی نداشتیم! جای تاسف است که یک نماینده مجلس ندادند حقوق من کارگر بازنشسته از کجا میآید و دولت چه ظلمی به من و امثال من کرده!
نمایندگان مجلس یازدهم به جای اینکه به دولت اصرار کنند هرچه زودتر بدهی خود به سازمان را به صورت نقد بپردازد (لااقل همان ۸۹ هزار میلیارد تومان قانون بودجه ۱۴۰۰ را) تا معیشت بازنشستگان زیر خط فقر بهبود یابد، میگویند بازنشستگان برای دولت تعهد ایجاد میکنند؛ وقتی کارگران و بازنشستگان باید مدام از این به اصطلاح «نمایندگان ملت» بهراسند که مبادا قانون کار را اصلاح کنند یا جلوی پرداخت بدهیهای دولت به تامین اجتماعی را بگیرند، دیگر چطور میتوان به اینها نماینده ملت گفت؟!
عیوضی در پایان با بیان اینکه «باید مشخص شود سربار جامعه کیست و چرا حقوقهای کلان از خزانه بیتالمال به جیب برخی میرود» میگوید: این نمایندگان بیایند ثابت کنند که چه مصوبات مفیدی برای جامعه کارگری و بازنشستگی داشتهاند؛ اگر اینها مصوباتی مفید صادر کرده باشند ما بازنشستگان هم حقوقمان را میبخشیم…