آموزش نیروی انسانی چه تاثیری در ایجاد اشتغال و کاهش فقر دارد؟ / توسعه اقتصادی با حمایتهای اجتماعی میسر میشود
نتایج پژوهشهای مختلف حاکی از آن است، آموزش نیروی انسانی در کنار حمایتهای اجتماعی میتواند نقش موثری در کاهش فقر داشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، گسترش فقر و نابرابری بر اثر همهگیری ویروس کرونا معضلی جهانی است. سازمان ملل متحد هشدار داده که در پی شیوع کرونا ممکن است دستاوردهای چند دهه تلاش برای کاهش فقر از بین برود و نظام اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهشگران اعتقاد دارند، از بین رفتن فرصتهای شغلی و بیتوجهی به آموزش نیروی انسانی بر گسترش فقر تاثیر خواهد گذاشت که دههها پسرفت ارمغان آن خواهد بود.
«جان فلورتا» یکی از مدیران مرکز بینالمللی پژوهشی «آزمایشگاه اقدام برای فقر عبدالطیف جمیل» است؛ که در زمینه مبارزه با فقر و توسعه عدالت اجتماعی فعالیت میکند. او به همراه «لیندزی کوتز» مدیر مرکز مبارزه با فقر «براک» در گزارشی مشترک بر اهمیت آموزش نیروی انسانی و تاثیر آن بر کاهش فقر تاکید کردند. ترجمه این گزارش مفصل که در Project syndicate منتشر شده، در ادامه میخوانید:
گسترش جهانی فقر روندی صعودی دارد و در طول دو دهه گذشته، این سیر صعودی تجربه نشده بود. کشورهای فقیر و کمبرخوردار واکسیناسیون عمومی کووید ۱۹ را آغاز کردهاند تا از گسترش فیزیکی این ویروس مرگبار جلوگیری کنند و اثرات منفی آن را کاهش دهند. این همهگیری همچنان ادامه دارد و آثار منفی بر جای میگذارد. برآوردهای به عمل آمده نشان میدهد، حدود ۱۵۰ میلیون نفر تا پایان سال ۲۰۲۱ گرفتار فقر شدید خواهند شد.
به نظر میرسد، اعطای بستههای حمایتی به صورت عادلانه از سوی دولتها و واکسیناسیون عمومی منظم تنها روشهایی هستند که به کنترل وضع موجود کمک میکنند. علاوه بر این برنامهها، کشورهای فقیرتر باید طرحهای حمایتی اجتماعی خود را گسترش دهند تا جمعیت بیشتری تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند. برنامهریزی و اجرای برنامههای تامین اجتماعی که ماهیتی حمایتی دارند، سبب میشود تا مردم به ویژه کارگران و دهکهای پایین اجتماع در برابر بحرانهای اقتصادی مقاومتر شوند.
در کنار طرحهای دولتی، تعامل و همکاری سازمانهای غیرانتفاعی کارآفرین با محققان میتواند نتایج مثبتی برای بازار کار و جلوگیری از گسترش فقر داشته باشد. در بیست سال گذشته، تحقیقات دقیق و گستردهای برای ارزیابی اثربخشی سیاستها و برنامههای حمایتی تامین اجتماعی در سطح جهان انجام شده است. برخی از بررسیها از الگوهای آزمایشهای پزشکی یعنی موارد کنترل شده استفاده میکنند تا میزان تاثیر طرحهای نوآورانه بر گروههای کمبرخوردار را ارزیابی کنند.
برخی از کشورها، طرحهایی مثل برخورداری زنان از حق تحصیل به منظور جلوگیری از کار اجباری و ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی انسانی جویای کار را تعریف کردهاند تا به نحوی از آسیبهای اجتماعی و گسترش فقر جلوگیری کنند. این دو مولفه در جلوگیری از فقر و توسعه اقتصادی نقش موثری دارند و باید مورد توجه پژوهشگران اقتصادی قرار گیرند.
در سال ۲۰۱۹، «آبیجیت بانِرجی» و «استر دوفلو» از دانشگاه امآیتی آمریکا به همراه «میشل کرِمر» از دانشگاه «هاروارد» به عنوان برندگان جایزه نوبل اقتصاد معرفی شدند. مطالعات آنها در یافتن عوامل تاثیرگذار بر کاهش فقر جهانی نقش بسزایی داشته است؛ به همین دلیل آنها را شایسته دریافت نوبل دانستهاند. این سه پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه، بر مبنای نظریههای اقتصاد خرد و با بهکارگیری روش «آر. سی. تی» یعنی آزمایشهای کنترلشده تصادفی، بر روی سیاستهای قابل اجرا با ضریب اطمینان بالا درباره اثرات علت و معلولی متمرکز شده و به نتایج متقن درباره مکانیزم ایجاد فقر و نحوه مقابله کارآمد با آن دست یافتهاند.
برخورداری از آموزش و حق تحصیل مورد توجه بنرجی و دولفو قرار گرفت؛ این مولفه نمونه بارزی برای توسعه سیاستهای حمایتی تامین اجتماعی است. بنابراین آموزش میتواند در معیشت نیروی انسانی و افراد یک جامعه نقش داشته باشد که اثر بخشی آن در دوران پاندمی کرونا بیشتر شده است. سازمانهای مردم نهاد نیز رویکردی شبیه به برندگان جایز نوبل اقتصادی سال ۲۰۱۹ دارند یعنی برخورداری از تحصیل و آموزش را معیار خود قرار میدهند تا میزان درآمد نیروی انسانی و فقر را اندازهگیری کنند.
یک سازمان مردم نهاد، طرحی را برای بررسی میزان درآمد، سطح معیشت نیروی کار تعریف کرد تا به وسیله آن میزان فقر را ارزیابی کند. داوطلبانی که به عنوان جامعه آماری در این دوره آزمایشی مورد بررسی قرار گرفتند، از یک دارایی درآمدزا مثل یک راس دام یا چرخخیاطی برخوردار بودند. در مقابل این گروه، افرادی با دریافت پول حمایت میشدند. تمام جامعه آماری تحت آموزشهایی مثل چگونگی مدیریت منابع، درآمدزایی از منابع در دسترس، مدیریت مصرف قرار گرفتند و از حمایتهای تامین اجتماعی برخوردار بودند. نتایج حاصله این بررسی نشان میدهد، فرصت برخورداری از آموزش و ایجاد اشتغال از منابع محدود در دسترس به همراه حمایتهای اجتماعی میتواند در کاهش فقر اثرگذار باشد.
یافتههای یک تحقیق از نمونههای تصادفی روستاییان بنگلادشی نشان میدهد، توجه به خوداشتغالی بر اساس داراییها در دسترس و برخورداری از آموزش میتواند سطح درآمدی فقیرترین افراد را حدود ۳۷ درصد افزایش دهد. همچنین کشورهایی مثل پرو و پاکستان نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج حاصله با خروجی تحقیقات بنگلادش منطبق است.
هنگامی که نتایج این تحقیقات را مورد بررسی قرار میدهیم، پرسشی مطرح میشود؛ آیا مولفههای دیگر میتوانند در جلوگیری از فقر و بهبود وضعیت معیشتی نیروی انسانی نقش داشته باشند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، آموزش مولفهای ارزشمند است که نه تنها دانش کارگران و نیروی انسانی را افزایش میدهد بلکه زمینههای خوداشتغالی ولو به صورت محدود را فراهم میکند. تقریبا تمام جامعه آماری که در این مطالعات شرکت کردند، توانستهاند وضعیت معیشتی خود را بهبود بخشند. افزایش سطح درآمد نتیجه کوتاهمدت اشتغال از منابع در دسترس است؛ در صورت توسعه شغلی میتوانند در بلندمدت نتایج بهتری کسب خواهند کرد. افزایش درآمد و بهبود وضعیت معیشتی میزان امیدواری آنها نسبت به آینده را افزایش داده است.
براساس استدلال کاکوانی، تغییرات متناسب در فقر میتواند به اثر درآمد متوسط و اثر تغییرات نابرابری تجزیه شود به طوری که وی از مفهوم کشش برای تجزیه عوامل موثر بر فقر استفاده کرد. مطالعات تجربی طبق الگوهای آدامز (۲۰۰۴) و راوالین و چن (۱۹۹۷) نشان میدهد که رابطه بین فقر و رشد اقتصادی منفی است که نشانگر کاهش فقر در اثر افزایش رشد اقتصادی است. رابطه بین فقر و نابرابری نیز مثبت برآورد شده که نشاندهنده کاهش فقر در اثر کاهش نابرابری است.