فعال کارگری در قزوین:
یارانه نمیخواهیم دستمزدها را «واقعی» کنید/ خط فقر به ۱۰ میلیون تومان رسیده/ لزوم اختصاص اعتبار همسانسازی در بودجه سال آینده
عیدعلی کریمی میگوید: آیا سال بعد هم قرار است دولت دوباره بودجه همسانسازی را از بیتالمال به صندوقهای کشوری و لشگری بپردازد؛ آیا قصد ندارند دوباره برای بازنشستگان کارگری اعتبار جداگانه اختصاص دهند؟ از دولت و از مجلس درخواست داریم به تبعیض سازمان یافته پایان دهند و حق و حقوق کارگران شاغل و بازنشسته را عادلانه بپردازند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رویکرد دولت در قبال سازمان تامین اجتماعی، موجب انتقاد جدی کارگران و بازنشستگان شده است؛ دولت نه تنها بدهی خود را به این سازمان نپرداخته و قرار نیست که بپردازد، بلکه این نگرانی وجود دارد که هزینههای سنگین جدید بر دوش این سازمان بیمهگر تحمیل شود.
عیدعلی کریمی (دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین و فعال صنفی بازنشستگان) در این رابطه میگوید: در بحث نظام جامع تامین اجتماعی، خلط مبحث رخ داده است و احتمال برداشت اشتباه وجود دارد. تامین اجتماعی فعلی، صندوقی است که اموال منقول و غیرمنقول آن مالک خاص دارد و تمام داراییهای آن به کارگران و بازنشستگان تعلق دارد. ما اعتقاد داریم دولت در بحثهای مختلف، از جمله بیمه بیکاری یا درمان، باید سهم کارگران را جداگانه به تامین اجتماعی بپردازد نه اینکه بخواهد بار جدید به سازمان تحمیل کند یا خدای ناکرده نظام جامع تامین اجتماعی را با استفاده از امکانات سازمان پیادهسازی کند.
از امکانات تامین اجتماعی برای استقرار «نظام جامع» استفاده نکنند!
وی تاکید میکند: نباید از صندوق تامین اجتماعی و ثروتهای آن برای استقرار نظام جامع تامین اجتماعی استفاده کنند. در مجموع ۴۲ میلیون نفر، سهامدار تامین اجتماعی هستند که دولت حق آنها را تضییع کرده است. تامین اجتماعی تا پایان ۹۸، بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به سازمان بدهکار بوده و اگر تورم این دو سال را به طور واقعی درنظر بگیریم، حداقل ۲۰۰ درصد تورم داشتهایم؛ بنابراین آن بدهی ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی امروز باید ارزیابی مجدد شود که باتوجه به نرخ تورم، دو برابر یا حتی سه برابر شده و به ۹۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. در واقع در همین سال ۹۹، تورم بالای ۱۰۰ درصدی داشتهایم؛ آیا این تورم نباید بر بدهیهای انباشته دولت اعمال شود؟!
بحث بدهی دولت به سازمان جداست و هیچ ربطی به ۳۲ هزار میلیارد تومانی که صرف همسانسازی شده، ندارد. این پول تمام و کمال صرف همسانسازی شده و دولت باید بدهیها را جداگانه بپردازد. در بودجه سال آینده نیز باید ردیف خاص برای اجرای متناسبسازی حقوق بازنشستگان کارگری در نظر بگیرند.
کریمی در ادامه به بحث همسانسازی حقوق بازنشستگان میپردازد: در بحث همسانسازی نیز دولت تبعیض اعمال کرد؛ برای بازنشستگان صندوق کشوری و لشگری، بودجه خاص در نظر گرفتند و پرداخت کردند؛ برای بازنشستگان کارگری نه تنها بودجه خاص به منظور همسانسازی پرداخت نشد؛ بلکه آمدند دو کاسه یکی کردند. یعنی در تیرماه، آنچه پرداختند که با آن همسانسازی اجرایی شد، پای بدهی دولت به سازمان گذاشتند. بحث بدهی دولت به سازمان جداست و هیچ ربطی به ۳۲ هزار میلیارد تومانی که صرف همسانسازی شده، ندارد. این پول تمام و کمال صرف همسانسازی شده و دولت باید بدهیها را جداگانه بپردازد. در بودجه سال آینده نیز باید ردیف خاص برای اجرای متناسبسازی حقوق بازنشستگان کارگری در نظر بگیرند و به صندوق بپردازند.
سال آینده بودجه خاص برای همسانسازی حقوق بازنشستگان کارگری اختصاص دهند
او اضافه میکند: چرا همه پولها برای کارمندان دولت است؟ آیا سال بعد هم قرار است دولت دوباره بودجه همسانسازی را از بیت المال به صندوقهای کشوری و لشگری بپردازد؛ آیا قصد ندارند دوباره برای بازنشستگان کارگری اعتبار جداگانه اختصاص دهند؟ از دولت و از مجلس درخواست داریم به تبعیض سازمان یافته پایان دهند و حق و حقوق کارگران شاغل و بازنشسته را عادلانه بپردازند.
به گفته وی، مجلس شورای اسلامی به جای دنبال کردن طرح تغییر قانون کار یا تلاش برای یارانهپردازی، دولت را مجبور کنند سه درصد سهم خود را ماهانه برای بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی بپردازد تا بدهی دولت به سازمان تا این اندازه انبوه و متورم نشود.
کریمی تاکید میکند: هر بودجهای که برای سایر صندوقها و آحاد ملت مصوب میکنند، کارگران هم سهم دارند؛ در همین بحران کرونا، یک میلیون و ۳۰۰.۴۰۰ هزار نفر کارگر در سراسر کشور بیکار شدند؛ دولت باید سهم خود را برای پرداخت مقرری بیکاری به این گروه بپردازد؛ وظیفه حاکمیتی دولت است که از بیتالمال سهم کارگران را بدهد؛ در بحث درمان هم همینطور؛ دولت باید برای کارگران «سرانه درمان» بپردازد. امروز هزینههای درمان، کمر کارگران و بازنشستگان را شکسته است؛ بخش خصوصی درمان، گوش کارگران را میبرد؛ هزینهها در همه بخشها سنگین است. تامین اجتماعی امکانات خود را تمام و کمال در اختیار بیماران کرونایی قرار داده؛ حال که امکانات کارگران صرف عموم مردم شده، دولت هم سهم درمان کارگران را بپردازد؛ ما کارگران سهم درمان خود را از دولت مطالبه میکنیم؛ سهم درمان، حق قانونی ماست.
ما یارانه نمیخواهیم، دستمزدها را واقعی کنید!
او اضافه میکند: مجلس یازدهم اگر واقعاً قصد حمایت از محرومان را دارد، به مشکلات کارگران و بیمهشدگان به صورت جدی ورود کنند؛ ما اصلاً یارانه و کمک معیشتی نمیخواهیم؛ دستمزدها را واقعی کنند؛ اگر میتوانند تورم را به سال قبل برگردانند وگرنه حقوقها را واقعی کنند؛ امروز دستمزد کمتر از ده میلیون تومان باشد، زیر خط فقر است. چرا کارگر و بازنشسته باید زیر ۳ میلیون تومان دریافتی ماهانه داشته باشد؟! بازنشسته داریم ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان میگیرد! این فرد چطور باید زندگی کند؟!
همسانسازی که در مردادماه اجرایی شد، چندان نتوانست معیشت بازنشستگان را بهبود ببخشد؛ شیرینی آن را زهر تورم، به کام بازنشستگان تلخ کرد.
کریمی اضافه میکند: دستمزدها را واقعی و عادلانه نکردند، حتی وعدههای سادهتر هم اجرایی نشده است؛ قول داده بودند آذرماه همسانسازی برای بازنشستگان سخت و زیانآور اصلاح میشود حالا میگویند هیات امنا تشکیل جلسه نداده است! چرا هیات امنا تشکیل جلسه نداده است؟ چرا به قولی که دادهاند عمل نمیکنند؟ چه موضوعی مهمتر از «حق بازنشسته» وجود دارد که سازمان و هیات امنای آن به آن بپردازند؟ باید هرچه سریعتر حق بازنشستگان سخت و زیانآور را که سالها در معادن و در شرایط بسیار دشوار کار کردهاند، بپردازند.
او ادامه میدهد: تامین اجتماعی اگر بودجه کافی برای اصلاح همسانسازی ندارد، از جاهای دیگر کسر کند یا درنهایت از دولت بخواهد که بپردازد؛ باید تاکید کنم در این گرانی و تورم، همسانسازی که در مردادماه اجرایی شد، چندان نتوانست معیشت بازنشستگان را بهبود ببخشد؛ شیرینی آن را زهر تورم، به کام بازنشستگان تلخ کرد.
مساله اصلی «بحران معیشت» است
به گفته کریمی، جامعه کارگری یک زمانی مثلاً بیست سال پیش، جزو طبقه متوسط محسوب میشد اما الان فقیر شده است و میتوان گفت بیش از ۷۰ درصد کارگران و بازنشستگان زیر خط فقر قرار دارند.
دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین در پایان تاکید میکند: کار دولت و مجلس رسیدگی به این مشکل برجسته است؛ یارانه و طرحهای پوپولیستی و بیفایده را رها کنند و به اصل مشکل یعنی تامین معیشت براساس دستمزد واقعی بپردازند! مشکلی که حیات و ممات جامعه کارگری به حل آن وابسته است.