دوم خرداد ادبیات اصلاحطلبی را به جامعه منتقل کرد
در طول ۸ سال دولت اصلاحات اگر چه دولت همواره با فراز و نشیبهایی همراه بود اما رییس جمهور عنایت ویژهای به بحث روحانیت داشت.
وقتی کاندیدای اصلاحطلبان در سال ۷۶ وارد میدان انتخابات شد، فضای مایوسکننده خاصی حاکم بود. هرگز فراموش نمیکنم که برخی میگفتند امید به پیروزی کاندیدای اصلاحطلبان آب در هاون کوبیدن است. برخی نیز معتقد بودند ما در جامعهای زندگی میکنیم که مسائل نهفته آن بیش از موضوعات آشکار است و باید این مسائل نهفته و غیرقابل پیش بینی را هم سنجید.
تحلیل نهایی در آن روزها این بود که در نهایت تعدادی از افراد با گفتمان اصلاحات همدلی میکنند اما آمادگی پنهانی که درون جامعه ایران وجود داشت، چند روز مانده به انتخابات سال ۷۶ خود را نشان داد و معلوم شد جامعه ایران جامعهای است که امکان بروز اتفاقهای ناگهانی در آن زیاد است، در حالی که روند برنامهریزی شدهای نیز ندارد. پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات سال ۷۶ به خوبی میتوانستیم بهتزدگی را در بسیاری از افراد مشاهده کنیم؛ چراکه نتیجه خلاف آن چیزی بود که در برنامهریزی و پیشبینی بسیاری از تحلیلگران سیاسی ایران وجود داشت. این نتیجه نه تنها رقبایمان را بلکه خودمان را نیز متعجب کرده بود.
در زمان انتخابات دوم خرداد مسئولیت ستاد انتخابات اصلاح طلبان در استان خراسان را برعهده داشتم. پس از مشخص شدن نتیجه کار احساس کردم با توجه به انتظارات به حق موجود، حضور من در استان خراسان میتواند مشکلاتی را برای تشکیلات اجرایی دولت اصلاحات فراهم کند. ممکن بود برداشت دخالت در کار اجرایی دولت به دلیل حضور در ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان ایجاد شود. برای همین شخصا از رییس دولت اصلاحات خواستم که از مشهد به تهران بیایم. پس از حضورم در تهران با من تماس گرفته شد و پست مشاور رییس جمهور در امور روحانیت به بنده پیشنهاد شد که با کمال میل پذیرفتم.
در طول ۸ سال دولت اصلاحات اگر چه دولت همواره با فراز و نشیبهایی همراه بود اما رییس جمهور عنایت ویژهای به بحث روحانیت داشت. برای همین او دارای چندین مشاور در حوزه روحانیت بود که چنین چیزی قبل و بعد از دولت اصلاحات سابقه نداشت. رییس دولت اصلاحات اصرار داشت در همه حوزهها افراد باید همفکری کرده و با رویکرد دولت تصمیمها اتخاذ شود تا با حداقل خطا، چارهجویی صورت گیرد.
قبل و بعداز دوم خرداد فضای سنگینی در حوزه روحانیت کشور حاکم بود اما دولت اصلاحات کمترین اصطکاک را با روحانیت داشت و در این حوزه نه تنها با هیچ مانعی روبهرو نبودیم، بلکه مرتبا با علما و روحانیون کشور در رفتوآمد بودیم، چراکه دولت تلاش میکرد به این حوزه نگاه جدی داشته باشد. رییس دولت اصلاحات همواره به مشاوره عمومی اعتقاد داشت، برای همین طیف مشاوران او گسترده بود تا بتواند با توجه به چالشهای پیش رو بهترین روش را بکار گیرد و دولت را براساس آن مدیریت کند.
در دولت اصلاحات فضای همدلی و تلاش برای پیشبرد اهداف وجود داشت و بدنه دولت به شکل قاطع اعتقاد قلبی به گفتمان اصلاحات داشت و تلاش میکردند کارها را به خوبی پیش ببرند. ما خاطرات شیرینی را در هشت سال دولت اصلاحات تجربه کردیم که امیدوارم دولتهای بعد نیز بتوانند از این تجربه استفاده کند.
دوم خرداد با توجه به مسائل قبل و پس از آن، یک نقطه ویژه در تاریخ سیاسی کشور محسوب میشود که با توجه به رویدادهای پس از آن، امکان اینکه بتوان این گفتمان را از حافظه تاریخی مردم حذف کرد، وجود ندارد. هرچند در هشت سال پس از دولت اصلاحات تلاش شد این تاریخ نادیده گرفته شود و علیرغم اینکه این تلاشها راه به جایی نبرده اما همچنان رقبا بر پاک کردن تاریخ دوم خرداد همت دارند، در حالی که دوم خرداد مسیر تحولات سیاسی کشور را به گفتمان جدیدی هدایت کرد؛ به گونهای که این ادبیات حتی در دوره احمدینژاد هم ادامه پیدا کرد و پس از سال ۸۴ نیز در لحن و صحبت رقبا دیده شد.
اصلاحات فقط با عدهای از افراد خاص معنا نمیشود که بدون آنها این واژه معنای خود را از دست بدهد. در دوره اصلاحات تلاش شده مسیر سیاسی ایران جهت و جلای دیگری به خود بگیرد؛ در حالیکه پیش از آن کمتر از این شفافیت و جهتگیری استفاده میشد.
مقاومتهایی که برای بازگشت ادبیات قبل از دوم خرداد صورت گرفت، یکی از اصلیترین دلایل ماندگاری دوم خرداد شد، به گونهای که امروز گفتمان دوم خرداد بین اقشار مردم به صورت یک خواست و مطالبه جدی درآمده که این مطالبه گرفتنی نیست.
بعداز ۸ سال بحرانآفرینی دولتهای نهم و دهم آسیبهای زیادی به فضای عمومی کشور وارد شد. اما پس از سال ۹۲ فضای جدیدی برای استفاده دوباره از گفتمان اصلاحات به وجود آمد، به گونهای که به خوبی میتوانیم این گفتمان را حتی در شعارهای تبلیغاتی روحانی در سال ۹۲ نیز مشاهده کنیم.
سال ۹۲ روحانی چهرهای از خود نشان داد که به گفتمان اصلاحات نزدیکتر بود. مقبولیت او نیز به دلیل اتخاذ همین گفتمان بود. بنابراین امروز فضا نسبت به ۸ سال گذشته مناسبتر شده و احساس میشود رییس جمهور دولت یازدهم به صورت معمول از ادبیات دوم خرداد استفاده میکند. البته همچنان موانعی ایجاد میشود تا این ادبیات به انزوا کشیده شود، اما در مقابل همه این تلاشها جریان اصلاحات به شکل شفافتر نظرات سیاسی خود را در کشور مطرح میکند. امیدواریم با تحولات مربوط به انتخابات مجلس دهم هم این شفافیت افزایش پیدا کرده و گفتمان اصلاحات بهتر بتواند نگاه خود را به جامعه بازترجمه کند.
در آستانه سالروز دوم خرداد جای تاسف دارد که رییس دولت اصلاحات و موسس این گفتمان ممنوعالتصویر و ممنوعالبیان است. شاید به دلیل گیرایی زیاد گفتمان اصلاحات، این تلقی برای برخی از رقبا ایجاد شده که این مسئله میتواند محدودیت جدی را برای این گفتمان ایجاد کند. البته اگرچه نقش رهبری جریان اصلاحات در عمومیت یافتن این گفتمان تاثیرگذار بوده، اما این رفتارها نه تنها گیرایی گفتمان اصلاحات را بیشتر میکند، بلکه آنچه از این کار مدنظر رقبا بوده نیز حاصل نخواهد شد؛ چراکه مهمتر از همه پذیرش این گفتمان از سوی مردم است.
حتی اگر طرح چهره و اخبار رییس دولت اصلاحات منع شود، مهم ادبیاتی است که این گفتمان به جامعه منتقل کرده و دیگر راه بستن توسعه این گفتمان وجود ندارد.