راههای خروج از بحران های اجتماعی
ورزش بهترین و ارزان ترین وسیله برای رهایی جامعه از خمودگی است
بدون شک ورزش و همین جشنواره ورزشی خانوادگی که اداره کل امور ورزشی دو دوره است در سنگاچین انزلی برگزار می کند یکی از بهترین و مهمترین و موثر ترین راهها برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی است و شادی و نشاط جامعه را بدنبال دارد.
امروز در برنامه هفتگی صبحانه کاری اداره کل امور ورزشی مبحث بسیار خوبی توسط خانم دکتر پناهی باز شد پیرامون چگونه شاد زیستن و راههای رسیدن به یک زندگی شاد و بانشاط.
منابع و مطالبی که توسط سرکار خانم پناهی عنوان شد یقینا برگرفته از مطالعات و آموزه های اندیشمندان و بزرگان علوم روانشناسی است که توجه به موارد ذکر شده و به کار بستن این موارد در زندگی شخصی می تواند شادی و نشاط خانوادگی فرد را به دنبال داشته باشد و وقتی خانواده ها شاد و با نشاط باشند جامعه پرنشاط خواهد بود.
اینکه چه اتفاقی افتاده که یکی از افسرده ترین کشورهای جهان هستیم بحثی بسیار جدی است و به اعتقاد همکار روانشناس ما اگر دولت بجای این همه سرمایه گذاری که در بخش بهبود بیماران جسمی و روحی و معتادان و افراد بزهکار می کند صرف توسعه شور و نشاط در جامعه کند یقینا بازدهی کار بسیار بالاتر از این خواهد بود و در حقیقت همان پیشگیری بهتر از درمان است را به اثبات می رساند.
بدون شک ورزش و همین جشنواره ورزشی خانوادگی که اداره کل امور ورزشی دو دوره است در سنگاچین انزلی برگزار می کند یکی از بهترین و مهمترین و موثر ترین راهها برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی است و شادی و نشاط جامعه را بدنبال دارد.
برای اینکه نزدیک تر شویم به موضوع از خودم مثالی می زنم.
زمانیکه پدر و مادر را از دست دادم مدتی بود که از ورزش فاصله گرفتم. بعد از گذشت دو ماه و در حالیکه همه چیز طبیعی به نظر می رسید طبق معمول هر روز اذان صبح وقتی از خواب بیدار می شدم دچار دلهره و دلشوره و استرس و اضطراب بسیار بدی بودم.
حتی کار به دکتر و آزمایش و داروی آرامبخش کشید و هر شب از ساعات خوابم کاسته می شد.
دم نوش های گیاهی هم تاثیری نداشت تا اینکه یک روز بامداد صبح جمعه به نیت پیاده روی ساده زدم بیرون . هوا هنوز روشن نشده بود که سر از بلندیهای شیان و جنگل های اطراف در آوردم. اینقدر پیاده رفته بودم که اصلا متوجه نشدم که بدنم خیس عرق شده و باید بنشینم و آبی بنوشم.
تازه متوجه شدم در دوماه گذشته عادت آب خوردن صبحگاهی را هم فراموش کرده ام.
لباس گرمکن ورزشی تنم بود و پیراهن مشکی را هم در آورده بودم.
بدون آنکه متوجه شوم در برگشت به خانه خوابی عمیق مرا گرفت و بعد هم بلند شدم تا بروم بیرون. دخترم گفت دیگه پیراهن مشکی نپوش چون ما هم با دیدن قیافه تو ناخودآگاه مایوس می شویم. دیدم حالت من بدون آنکه بخواهم در خانواده ام هم تاثیر منفی برجای گذاشته است و این در حالی بود که اصلا متوجه رفتارم نبودم.
آنهمه آزمایش و دکتر و دوا و ناراحتی ها و استرسها با دو ساعت پیاده روی تمام شد. از فردا صبح دوباره همان ورزش صبحگاهی را شروع کردم. خوابم درست شد و استرس و دلشوره از بین رفت. این را به همه دوستان و اقوام گفته ام و در تایید سخنان خانم دکتر پناهی عرض می کنم که انسان باید خودش راههای سلامت زیستن را پیدا کند.
و البته استفاده از تجارب دیگرانی که متخصص اینکار هستند همانند خانم دکتر پناهی. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که دچار دلشوره و استرس بشوید. بخصوص در دهه چهارم زندگی یعنی در سن 40 تا 50 سالگی این اتفاق می افتد ( بحران میانسالی) و برای رهایی از آن اگر در روز دقایقی ورزش کنید و یا با دوستان و خانواده به گردش و تفریح در پارک و طبیعت بروید هر روز با نشاط تر خواهید بود و این را هم بیاد داشته باشید که مشکلات زندگی همواره بوده و هست. انسان برای مبارزه آفریده شده و زندگی عرصه مبارزه انسان با طبیعت و فراز و نشیب هاست.
ورزش یکی از موثرترین راههای رسیدن به نشاط و شادابی برای مقابله با انواع استرس ها و دلشوره هاست.
*سیدرضا فیض آبادی