یادداشت
ورزش کارگری؛ صیانت از نیروی کار
نگاه وزارت کار (در این مطلب خلاصه اسم وزارت رفاه ٰکارو تامین اجتماعی را وزارت کار می گویم) در دولت یازدهم به ورزش کارگری نگاهی از جنس همان دهه 70 و دولت اصلاحات بود.
ورزش کارگری واقعا در مدت یک دهه تا ابتدای دولت یازدهم به قهقرا رفت و در این مسیر هرچه رونق کسب و کار کاهش می یافت تاثیر خودش را روی ورزش کارگری هم بر جای گذاشت.
از ورزش کارگری تنها نام و نشانی مانده بود و نیازی نیست که خیلی به جزئیات بپردازیم اما یک نمونه را عرض می کنیم تا نتیجه کامل بگیریم.
تا قبل از دولت نهم تعداد تیم های فوتبال کارگری در استان تهران بالای یکصد تیم بود. یعنی یکصد کارحانه و شرکت مستقیم در گیری مسابقات فوتبال بودند و در فوتسال هم یک و نیم برابر این تعداد و در سایر رشته ها بر همین منوال میچرخید یعنی ورزش کارگری زنده و پویا بود و وقتی ورزش یک بخش پویا باشد چرخ اقتصاد آن مجموعه هم یقینا خوب می چرخد اما در انتهای دولت دهم به 30 تیم هم نمی رسید!
متاسفانه در دولت های نهم و دهم ورزش کارگری در سکوتی مطلق فرو رفت و دیگر از آن شور و اشتیاق خبری نبود تا اینکه دولت یازدهم نگاهش را به کارگر و تولید و اقصاد تغییر داد. هر چقدر رو به جلو آمدیم ورزش کارگری هم رونق دوباره خود را تا حدودی بازیافت و اکنون می بینیم که ورزش کارگری به رغم وجود و تاسیس فدراسیون کارگری به اصل و بیان و فلسفه وجودی خود بازگشته است.
یقینا وجود فردی مثل علی ربیعی در راس تشکیلات کارگری و در راس وزارت کار تاثیر بسزایی در احیای مجدد ورزش کارگری داشته است . علی ربیعی را سالهاست می شناسیم . او از دل و از بطن مجوعه کارگری بیرون آمده و با تمامی زیر و بم فضاهای کار و کارگری آشنایی کاملی دارد.
باالطبع حضور چنین فردی در راس وزارت کار تاثیر مستقیمی بر همه ابعاد کار و کارگر می گذارد. یقینا همانقدر که دغدغه وزیر کار معیشت و اشتغال و امنیت شغلی کارگران است به همان اندازه به سلامت کارگر نیز توجه دارد و می داند که یک کارگر سالم و شاداب می تواند در تولید و اشتغال تاثیر گذار باشد و برای خودش و خانواده و اجتماع هم فردی سلامت و مفید خواهد بود.
از این رو به ورزش کارگری به عنوان وسیله ای برای صیانت از نیروی کار توجه بایسته ای داشته و یقینا در دوره آینده این روند سرعت بیشتری خواهد گرفت.
به عنوان عضوی از حانواده بزرگ ورزش کارگری و به عنوان ورزشکاری که حرفه ایی ورزش را دنبال کرده ام اکنون پس از 16 سال حضور در سمت های مختلف اداره کل رفاه و ورزش وزارت کار پیشنهاد می کنم همانند اوایل دهه هفتاد زنگ ورزش کارگری را در محیط های کارگری هر روز صبح بصدا در آوریم و شور و نشاط را از راههای مختلف و با مشوق های قابل طرح و اجرا با ورزش به جامعه بزرگ کار گری هدیه کنیم.
وقتی مدیران و کارگران و همه عوامل روزانه یک ربع حداقل کنار هم و همراه هم قبل از شروع کار ورزش کنند و ورزشی شاد و مفرح را برگزار کنند یقینا هم اتحاد و انسجام و دوستی و رفاقت در محیط کارگری بیشتر می شود و هم اینکه کارگران با روحیه ای سالم و تن و روانی سلامت به محیط کار خواهند رفت.
یقینا شاید ابتدا کمی هماهنگ کردن این موضوع دشوار باشد ولی در صورتی که تکرار شود خود به خود به یک عادت زیبا و خوب تبدیل خواهد شد.
نباید برای ورزش کردن در فضاهای کارگری سخت بگیریم به گونه ای که کارفرما احساس کند که یک بودجه اضافی به او تحمیل می شود و یا وقت و زمان کارگر گرفته می شود. با فرهنگ سازی و یک دستورالعمل ساده و انعکاس فعالیت های ورزش همگانی کارخانجات در رسانه ها می توان به این هدف بزرگ جامعه عمل پوشاند.
حامد حاجی پور(کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک ورزش و دانشجوی دکترای ممدیریت ورزشی /رییس مجموعه ورزشی شهید معتمدی)