خبرگزاری کار ایران

گلوله برفی که بهمن شد / بسکتبال بزرگتر ندارد؟

صلاح تیم ملی یا خصومت های شخصی؛ مسئله این است!

صلاح تیم ملی یا خصومت های شخصی؛ مسئله این است!
کد خبر : ۷۲۵۰۴۷

اردوی تیم ملی بسکتبال برای پنجره پایانی انتخابی جام جهانی استارت خورد و دوباره حرف و حدیث ها شروع شد.

به گزارش ایلنا، دوشنبه 15 بهمن، آفتاب بی‌رمق زمستانی نفس‌های آخرش را کشیده و جایی در غرب قایم شده. جنگ ستارگان در تالار بسکتبال به پایان رسیده  و بازیکنان شیمیدر و پترو نفس زنان و خیس عرق در رختکن‌های نونوار آزادی یله داده‌‌اند و گوشی‌ها یکی پس از دیگری از ساک‌های ورزشی بیرون می‌آید تا لیست تیم ملی را روی خروجی سایت فدراسیون بسکتبال ببینند... اما یک نفر زودتر از همه ساکش را بسته و اصلا انگار گوشی همراهی در وسایلش ندارد. کوله‌بارش را جمع می‌کند و از تالار بسکتبال می‌‎رود و هم‌تیمی‌ها و دوستانش را با لیست تیم ملی تنها می‌گذارد....

لیستی که غیر از بازیکنان، ما را هم خوشحال کرد و هم ناراحت، شاد شدیم چون شاهد برگشت آرمان زنگنه به اردوی تیم ملی بودیم و غصه خوردیم که بارها فهرست را خواندیم به امید اینکه شاید اشتباه کرده باشیم و نام ارسلان جایی در این فهرست قرار داشته و از نظرمان دورمانده اما نه! دست کم ما اشتباه نکردیم. این لیست جایی برای یکی از بهترین بازیکنان لیگ برتر بسکتبال ایران نداشت.

دوره قبل خیلی ها دعوت نشدن ارسلان به تیم ملی را به مصدومیتش ربط دادند و بحث سر این بود که این بازیکن آسیب دیده، پس باید استراحت کند. مهران شاهین طبع، سرمربی تیم ملی هر زمان که با چرایی حذف این بازیکن از تیم ملی روبرو می شد با این جمله که:« من نباید درباره تک به تک بازیکن ها صحبت کنم» از پاسخگویی طفره می رفت. بارها گفتیم اگر ارسلان مشکلی دارد لطفا مطرح کنید تا راه حلی برای آن پیدا شود اما کسی حرفی نزد. گفتیم اگر ارسلان خطایی کرده به کمیته انضباطی برود. هر رایی درباره او صادر شد اجرا شود اما باز هم کسی به روی مبارکش نیاورد تا به جایی رسیدیم دوباره روی اسم ارسلان بدون اینکه دلیلی مطرح شود، خط قرمز کشیده شد.

چرا بهترین بازیکن آسیا که قلبش برای تیم ملی ایران می تپد و از چین به تهران سفر کرده باز هم پاهایش یاری اش نمی کنند که در اردوی تیم ملی حاضر شود؟ چرا حامد حدادی که به ایران آمده تا تیم ملی را همراهی کند دوباره تصمیم می گیرد به اهواز سفر کند؟ به زادگاهش برود، سر تمرین پسربچه‌هایی که آرزو دارند روزی افسانه او را تکرار کنند. برود و گوشه‌ای بنشیند و در کمند خاطراتش اسیر شود. به پسری که سمتش می‌دود تا توپ را که به اوت رفته بردارد، لبخند بزند اما در ضمیرش فریادی فروخفته باشد.

اگر شما نمی دانید ما می دانیم آقای شاهین طبع، آقای قاسمی و آقای طباطبایی، حامد اگر امروز به اهواز رفت و در اردوی تیم ملی حاضر نشد فقط بخاطر این است که کسی همت نکرد تا همدلی را دوباره به تیم ملی برگرداند. حامد مثل همه ما از این طرف و آن طرف شنید که فدراسیون به دنبال حذف آنهاست! و شاید این دو بازی آخرین بازی‌های این ستاره ها در تیم ملی باشد، کلاغی خبر رساند که به احتمال زیاد برای جام جهانی روی اسم امثال حدادی و صمد خط قرمز خواهید کشید. همان خط قرمزی که امروز روی نام ارسلان کشیده شده است. حامد دید ناراحتی اش برای هیچ کس اهمیت ندارد! متوجه شد که کسی در فدراسیون بسکتبال دنبال حل مشکلات نیست و برای‌شان فرقی ندارد که چه بر سر تیم ملی خواهد آمد. حامد دید که صلاح تیم ملی جایش را به خصومت های شخصی داده و همین ها کافی است تا یک نفر سر دوراهی را، به یک سو هل دهد.

آقای شاهین طبع! شما سرمربی تیم ملی هستید و اختیار تیم هم دست شماست، شما بازیکنان مورد علاقه خودتان را دعوت می کنید و کسی هم حق دخالت ندارد اما این را فراموش نکنید که به عنوان سرمربی تیم ملی وظیفه دارید درباره بازیکنانی که دعوت کرده یا خط زده اید به جامعه بسکتبال، به افکار عمومی پاسخگو باشید. این در همه دنیا مرسوم است. شما باید پاسخ مردم را بدهید و ما فقط می خواهیم دلیل دعوت نشدن ارسلان را بدانیم و برای چندمین بار از شما می پرسیم چرا ارسلان به تیم ملی دعوت نشد ؟ پاسخ به  این سوال تا این حد برای شما دشوار است؟ یا شاید پاسخی ندارید که به مردم و رسانه‌ها بدهید. آقای قاسمی درباره دعوت نشدن ارسلان گفته :«تصمیم کادر فنی براساس مشاهده مسابقات لیگ است" که اگر چنین باشد باید گفت که کادر فنی اصلا بازی های لیگ را رصد نکرده که اگر کرده بود بازی های خوب ارسلان را می دید!

آقای شاهین طبع کاش بچه ها را به چشم پسر خودتان می دید، کاش ارسلان با امیرحسین برای شما فرقی نداشت که اگر نداشت شاید با او صحبت می کردید و مشکل را میان خودتان حل می کردید. شاید شما هم اگر از زاویه ما به این داستان ها نگاه می کردید بی‌گمان می گفتید ارسلان دارد حیف می شود. یکی از بهترین بازیکنان ایران، هم در زمان محمود مشحون به حق خود نرسید و هم الان چوب می خورد. شما می توانستید و الان هم می توانید ارسلان را هدایت کنید تا تیم ملی نهایت استفاده را از او ببرد. مدیریت ستاره‌ها ویژگی مربیان بزرگ است اما افسوس که در فرهنگ واژگان بسکتبال ما "گذشت" معنایی ندارد. صحبت کردن و مدیریت و حل و فصل مشکلات معنا ندارد. آنهم به  این دلیل که بسکتبال بزرگ‌تر ندارد، دلسوز واقعی ندارد و هر کس به خود فکر می کند. خودش و دیگر هیچ!

آقای قاسمی شما که سرپرست تیم ملی هستید و بیشتر از هر فرد دیگری مسئولیت متحد نگه داشتن بازیکنان را دارید، کاش یک جلسه خصوصی با بازیکنان برگزار می کردید،  کاش آن جمله "بخشش از بزرگترهاست" را در عمل نشان می دادید و به جای سرپرست در نقش پدر این بچه ها ظاهر می شدید. کاش یک جلسه با امیر خوش خبر می گذاشتید و از او فوت و فن سرپرستی را می آموختید. از او بپرسید چه کرد که بازیکنان تیم ملی برایش جان می دهند؟ چه کرد که کسی روی حرفش حرف نمی زند حتی ستاره ای همچون معروف؟ بپرسید شاید آن زمان شما هم  با حامد صحبت کردید تا کدورت ها رفع شود. کاش دو طرف منم منم ها را کنار می گذاشتید و به خاطر تیم ملی هم شده کاری می کردید. این‌ها نشان بزرگی و مدیریت و موفقیت است نه برخورد قهری و حذفی.

آقای طباطبایی شما رئیس یک فدراسیون هستید و این درگیری اولین چالش فدراسیون شما بود که متاسفانه از پس حل آن برنیامدید. شما توانایی حل این مشکل را نداشتید و نتوانستید با کدخدا منشی آن را حل کنید. شما اجازه دادید یک مشکل کوچک تبدیل به یک دمل چرکین شود.  یک گلوله برفی به قاعده یک مشت آنقدر در سراشیبی چرخید که بدل به بهمنی هولناک و ویرانگر شد تا همه چیز را در خود ببلعد. شما خواستید یک اعتراض، یک مشکل بازیکنان را تبدیل به بازیکن سالاری کنید در صورتی که خیلی راحت می توانستید در همان نطفه آن را حل کنید اما این کار را نکردید تا هیولایِ درون تیم ملی هرآن خوف‌انگیزتر و بزرگ‌تر شود. این هیولا اما چه کسی را نابود می‌کند؟ هنر مدیریت کجاست؟ برخورد حذفی که کاری ندارد و از هرکسی برمی‌آید. هر کسی می‌تواند صورت مساله را پاک کند اما حل مساله، اینجاست که مدیر موفق را از مدیر ناتوان متمایز می‌کند.

همه می دانیم تیم ملی جای خصومت های شخصی نیست، تیم ملی جای همدلی است و یکرنگی و یکپارچگی، چرا ماه هاست تیم ملی بسکتبال ما از این ها دور مانده؟ چرا به جای همدلی شاهد دلخوری ها هستیم؟ چرا بسکتبال یک بزرگتر ندارد تا دلخوری ها را جمع کند؟ اعضای کمیته فنی کجا هستند؟ نقش آنها چیست؟ بسکتبال صاحب دارد یا ندارد؟ بزرگتر دارد یا ندارد؟ اگر دارد پس چرا کاری نمی کنند؟ مشکلات بسکتبال با پچ پچ‌های درگوشی حل نمی شود. افسوس که این بسکتبال سایه بزرگتری را روی خود نمی‌بیند.

سعیده فتحی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز