شعارها و کارت هدیه را قبل از بازی به لیدرها می دهند!
اتفاقات ورزشگاهها ریشه در ضعف مدیران باشگاهها دارد
در فوتسال که دعوا و بزن بزن از همان ابتدا همزادش بود این روزها شاهد اوضاع وحشتناکی هستیم که اگر فکری اساسی به حال این اتفاقات نشود بروز یک فاجعه با این روندی که ما می بینیم هر لحظه امکان پذیر است.
همین هفته هیجدهم بود که تماشاگران بین دونیمه بازی گیتی پسند و شهروند ساری وارد رختکن ساری شدند و دو تن از بازیکنان این تیم را چنان مضروب کردند که آنها راهی بیمارستان شدند.
در ارومیه که مهد والیبال ایران است و کمتر تنش در ارومیه از نوع برخورد فیزیکی شاهد بوده ایم یک تماشاچی به سیدمحمد موسوی حمله می کند و بازیکن تیم پیام و ملی پوش والیبال ایران را مضروب می کند.
در لیگ یک و دو فوتبال که داور را کتک می زنند ، دنبال اتوبوس تیم مهمان می کنند و با سنگ و چوب حمله ور می شوند و آنقدر اوضاع درهم و برهم است که هر لحظه نگران بروز یک اتفاق ناگوار هستیم.
یقینا آن تماشاگری که وارد رختکن تیم فوتسال راه اهن ساری شده و یا فردی که محمد موسوی را کتک زده نمی تواند یک تماشاگر عادی باشد چه اینکه تماشاگر عادی در نهایت که خیلی عصبی و هیجانی شود ممکن است شعاری یا ناسزایی علیه داور و تیم رقیب سر دهد.
آن کسی که وارد رختکن شده و یا ملی پوش والیبال ما را کتک کاری می کند از همین دار و دسته باشگاهها در لباس لیدر یا تماشاچی اند.
اینها یقینا منافعی هم دارند و گرنه بدون منافع که طرف دیوانه نیست بیاید جان خودش را به خطر اندازد و برود داخل رختکن تیمی که 20 نفر درون آن نشستند و هر اتفاقی برای فرد مهاجم ممکن است رخ بدهد.
روزی که لیدرها به علی دایی حمله کردند و در محل تمرین پرسپولیس مشت به صورت دایی زدند و خیلی ها خندیدند باید فکر امروز را می کردیم چون این اپیدمی اکنون از چارچوب دو تیم استقلال و پرسپولیس در آمده و حتی وارد بسکتبال و والیبال هم شده است. دو رشته ایی که ریشه دانشگاهی دارند و این از همه بدتر است که رشته های دانشگاهی ما دارای چنین حال و روزی شده است.
خدا وکیلی آیا ندیدیم که در بازی پرسپولیس و فلان تیم جنوبی طرف با چاقو که برق تیغه آن از صد متری نمایان بود به سمت هواداران پرسپولیس حمله ور شد؟!
یک روز از محمد مایلی کهن پرسیدیم که نظر شما در باره دشنام هایی که به علی پروین و برخی یگر از بزرگان می دهند چیست و چه باید کرد؟
پاسخ داد آیا روزی که به من و دیگران در همین ورزشگاه ازادی همه جور فحش و بدوبیراه حواله کردند چرا هیچکس نگران کار فرهنگی نشد!
البته که مایلی کهن همواره مخالف اینگونه حرکات بوده و هست ولی ما متاسفانه می گوییم مرگ خوب است برای همسایه!
فکر می کنیم که امروز که به محمد موسوی حمله کردند فردا کاری به دیگران ندارند.
این روند نامیمون و بوی پولی که به مشام قداره بندها در قالب تماشاچی و لیدر خورده بدجور تیشه به ریشه ورزش می زند و نگران ان روزی هستیم که دعواهای ورزشگاهها (در همه رشته ها) قبیله ایی شود!
تا این نشده پس لطفا جلو گیری کنید و به جای محروم کردن تماشاچی بیایید مدیرعامل باشگاههای خاطی را محروم و تنبیه و توجیه کنید.
شک نداریم که آن لیدر بدون اجازه مدیریت باشگاه آب هم نمی خورد و شعارها را همراه پاکت هدیه قبل از هر دیدار این مدیران هستند که یواشکی داخل جیب جناب لیدر می کنند!
خجالت می کشیم از این نوع گفتمان اما واقعا همین است. نتیجه گرایی ، ترویج فرهنگ لمپنیزم در ورزشگاهها ، سپردن برخی امور فرهنگی روی سکوها به افراد بزن بهادر که بگویی کلاه بیار می روند سر طرف را می آورند ، تزریق پول های کلان به این قماش از افراد ، ایجاد حق و حقوق مادی و معنوی برای لیدرها همه و همه بیانگر ترویج خرده فرهنگ خطرناکی است که آبشخور آن مدیران بی لیاقت و بی عرضه ایی هستند که نتیجه گیری را خارج از زمین ورزش جستجو می کنند.
جلو این روند را فعلا که هنوز خیلی سرریز نکرده می توان گرفت ولی فردا که همانند خوره به همه اجزای ورزش و مسابقات ورزشی نفوذ کرد جمع کردن آن به این راحتی ها نخواهد بود.
و البته بزرگترهای هر شهر و استان هم خیلی بایستی مراقب گفتار و واکنش های خود باشند.
به عنوان مثل تیم فوتبال فلان استان در لیگ برتر به زعم مدیرانش مظلوم واقع شده و یا از داوریها متضرر شده است.
فردای آن روز نماینده شهر راجع به داوری صحبت می کند ، گزارشگر محلی چنان با گزارش احساسی خود یکطرفه گزارش و تحریک می کند که هوادار آماده واکنش در بازی بعدی است ، و حتی کار به جایی می کشد که وزیر ورزش را تهدید به استیضاح می کنند! آخه به خاطر چی این همه وسواس و حساسیت ؟
اجازه بدهید مسابقات ورزشی در زمین ورزش باقی بماند و زیبایی را از ورزش نگیریم.
*سیدرضا فیض آبادی(کارشناس ورزش)