به بهانه یازدهمین سالمرگ شماره ۸ بسکتبال
اگر الان آیدین زنده بود ...
سرنوشت آیدین نیکخواه بهرامی اگر زنده بود حالا چگونه بود؟
به گزارش ایلنا، پیش از آنکه برای یازدهمین یا شاید هم دوازدهمین بار روز 7 دی هر سال به خانواده نیکخواه بهرامی تسلیت بگویم دوست دارم بدانم اگر آیدین نیکخواه بهرامی ستاره بسکتبال در بازی های آسیایی 2006 دوحه یا جام ملت های 2007 آسیا، هنوز در میان ما بود الان چه سرنوشتی داشت؟
آیا او هم سرنوشت برادرش صمد را پیدا می کرد که یک شب از تیم ملی حذف شد و دو سال بعد با نقشه ای دیگر از همان آدم ها دوباره به تیم ملی بازگشت؟ حالا هم گروهی مردد میمانند که بعد از درخشش محمد جمشیدی در مانیل آیا صمد نیکخواه بهرامی را به تیم ملی برگردانند یا نه، برایش سناریوی دیگری بنویسند؟
آیا آیدین نیکخواه بهرامی دچار سرنوشت مهدی کامرانی می شد که اول سال به او گفتند :«پاشو گرم کن» بعد به صرافت افتادند بهتر است امثال کامرانی وارد بازی نشوند چون دیوارِ جوانگرایی ساختگی خراب می شود و مبادا دست خالی شان رو شود؟ یا مثل حامد حدادی که در تیم ملی و باشگاهی زیر سایه درخت تنومند بسکتبال به نام حامد و به کام خودشان خوردند و بردند اما الان لحظه شماری می کنند حامد خداحافظی کند، مبادا این توقع درست شود با حامد هنوز می شود نیم نگاهی به المپیک 2020 داشت؟
به راستی سرنوشت آیدین نیکخواه بهرامی اگر زنده بود حالا چگونه بود؟ مثل سامان ویسی و حامد آفاق بی سروصدا مهاجرت می کرد یا پیش از آنکه برای حذفش سناریو بسازند بی خیال بسکتبال می شد و به شعارهای دعوت و اسطوره سازی های متداول از نسل طلایی بسکتبال پشت پا می زد؟
شاید هم یک حامد سهراب نژاد دیگر بود که سالهاست دل به توافق های شکننده نمی بندد و مثل سهراب نژاد چشمش را روی هر چه رانت در بسکتبال بود می بست و سال های آخر بازی خود را دور از کدخدامنشی ها و لابی گری تمام می کرد.
آنها که آیدین نیکخواه بهرامی را می شناختند به راحتی می توانند یک لحظه در سالمرگ او درنگ کنند و سرنوشت ستاره پیشین بسکتبال را –اگر در میان ما بود- در بسکتبالِ نحیف این روزها که محصول منطقی جامعه ضعیف شده با تصمیم گیری های شخصی و فردگرایی منفی است، پیدا کنند.
خزان در بهاربسکتبال
ضربات مهلک باخت، اعتماد به نفس بسکتبال ایران را در حضور بین المللی گرفته بود. بعد از عنوان هفتم بازی های آسیایی 1998 بانکوک و از دست دادن سهمیه حضور در مرحله نهایی دو جام ملت های1999 و 2001 آسیا، ضرورت تغییر در تیم ملی که سال ها دست نخورده بود، به صورت یک نیاز درآمد. در همان سال ها آیدین نیکخواه بهرامی و همنسلانش پرتو نوری در تاریکی بسکتبال شدند. آرام اما منطقی شروع به تابیدن کردند. سال 2000 مخالفت با شایستگی نفراتی که با تیم جوانان نهم آسیا شدند، آشکار شد اما خیلی ها همان زمان باور کرده بودند آیدین و همنسلان او تلاش برای ساختن آینده ای بهتر را آغاز کرده اند. آیدین نیکخواه بهرامی در سال های اوج و پختگی سعیدتابش نیا، بابک نظافت و درخشش ایمان زندی، جوانی ترکهای بود که رقابت سختی را با این بازیکنان آغاز کرد. راه نیافتن به ترکیب تیم ملی در 2003 هم اوضاع سختی را برای او به وجود آورد. در دو سری بازی های غرب آسیا در اردن و تهران انتخاب نشد تا سرانجام در جام ملتهای 2005 به حق خود رسید.
در دوحه همراه بازیکنانی به میدان رفت که 7 سال وجودشان را در کنار خودش حس کرده بود. مهدی کامرانی، حامد آفاق، حامد سهراب نژاد، حامد حدادی و صمد. پویا تاجیک و ایمان زندی هم بودند اما برای اثبات نبوغ آیدین در بازی های ملی هیچ حریفی جلودارش نبود. روند رشد او در کنار سامان ویسی و علیرضا هنردوست در بازی های آسیایی 2006 با مدال برنز ادامه پیدا کرد و با نخستین قهرمانی تاریخ بسکتبال ایران در جام ملت های 2007 آسیا تثبیت و طلایی شد.
در تمامی بازی ها از نوجوانی تا قهرمانی در آسیا هر گاه بازی به خوبی پیش نمی رفت همه منتظر یک حرکت جدید از او بودند. یک شوت غیرمنتظره، یک اِسلم دانک یا یک ریباند قلدرانه....
آیدین و همنسلانش به صورت حیرت انگیزی درتیم های باشگاهی بازی کردند و هر بازی یک اتفاق شگفت انگیز و یک گام رو به جلو برای همه اعضای نسل طلایی بود.
عکس العمل های ناشی از عادت رقابت با صمد در بازی های خیابانی، مدرسه، کوچه و در خانه تا لیگ برتر بسکتبال در تالار بسکتبال آزادی ادامه داشت. عادت دیرینه ای که بخش مهمی از شخصیت بازی آیدین و صمد را به طور مشترک تا آن زمان شکل داده بود...
خزان عمرآیدین نیکخواه بهرامی در بهار بسکتبال ایران، تراژدی شد. این بازیکن با حضور خود در بسکتبال نگاه مربیان را به سمت بکارگیری بازیکنان بلندقامت در بازی پیرامونی تغییر داده بود.
در سال های بعد از مرگ آیدین نیکخواه بهرامی، بازیکنانی با ویژگی های جسمانی آیدین آمدند اما استثناشدن برخی مربیان ، تغییر مداوم قوانین و جابه جایی نفرات تیم ها به اقتضای مصالح همان مربیان، توازن قوا برای ساختن پدیدههای بعد از آیدین نیکخواه بهرامی را بی اثر گذاشت. هر چند مهمترین نمونه های بعد از آیدین را می توان محمدجمشیدی برشمرد یا ارسلان کاظمی که این دو نیز همواره با چالش های بسکتبال روبرو هستند. شاید اگر الان آیدین نیکخواه بهرامی زنده بود دوران بازی خود قبل از رسیدن به تیم ملی با آن همه مشکلاتی را که سد راهش بود، با چالش های امروز ملی پوشان پیوندیابی می کرد و....
یادمان باشد جمعه سالن آزادی. قهرمان رفته را عشق است.
افشین رضاپور