قحط الرجال در ورزش و بیچاره هندبال
استعفا در هندبال همان کشک علی پروین در فوتبال است!
احتمالا برای وزارت ورزش و بخش قهرمانی آن اینگونه استعفاها در حد همان کشک علی پروین در فوتبال است وگرنه دلیلی ندارد که با شخصی مثل علیرضا رحیمی اینگونه برخورد کنند.
نزدیک به یکسال از ریاست آقای رحیمی بر فدراسیون هندبال گذشت اما هنوزهم معلوم نیست که فدراسیون هندبال رییس دارد یا ندارد!
معلوم نیست علیرضا رحیمی دل در گرو هندبال دارد یا ندارد!
مشخص نیست وزارت ورزش هندبال را جزو رشته های توپی جذاب و پرتماشاگر و زیبا که می تواند از معدود رشته های توپی باشد که در بازیهای آسیایی روی سکو برود این رشته را می خواهد یا نمی خواهد!
همین "این یا آن" کار هندبال را به روزی انداخته که بسیاری از هندبالیست های مطرح ترجیح می دهند به لیگ های خارجی بروند و با دست مزدی ناچیز(به نسبت توانمندی که دارند) به سختی در لیگ های خارجی بازی کنند ؛ استان های هندبال خیز ما و مهمترین استان هندبالخیز ایران قید تیمداری در هندبال را زده اند و بسیاری از پیشکسوتان و بزرگان هندبال بین زمین و آسمان معلق مانده اند ولی چرخ هندبال آنقدر کند می چرخد که انگار یک رشته مبتدی و در آغاز راه است.
تیم ملی هندبال مشخص نیست با کدام پشتوانه و آمادگی می خواهد خود را برای آسیایی جاکارتا که کمتر از یکسال دیگر آغاز می شود به این عرصه بزرگ پای برساند. البته اگر باد همینطور بوزد و شاخه هندبال هم همینطور حرکت کند بعید نیست همانند اینچون کره جنوبی اینبار هم هندبال در لیست غایبان بازیهای آسیایی قرار گیرد و این دیگر آخر سرخوردگی هندبال و هندبالیست هاست. یعنی کبدی و هفت سنگ و ...در بازیهای آسیایی باشند و هندبال با 60 سال قدمت و نایب قهرمانی بازیهای آسیایی گوانگژو نباشد؟!
به گواه کارشناسان همین عوامل باعث افت کمی و کیفی لیگ برتر هندبال شده ضمن اینکه برخلاف سال گذشته که بازیهای لیگ پخش مستقیم داشت و شور و هیجانی بر لیگ برتر و دسته اول آقایان و بانوان حاکم بود امسال انگار خبری از این اتفاقات نیست.
فدراسیون هندبال در محیطی کاملا بسته حرکت می کند و انگار یک جزیره دور افتاده ایی است که ساکنانش دسترسی به هیچ منبع و کانال خبری ندارند.
فینال نوجوانان آن می شود که تعدادی نوجوان به جان داور و سالن و تماشاگر و حریف می افتند و چنان بزن بزنی راه می افتد که انگار تابحال هیچ شکستی و هیچ برتری را ندیده اند و شکست را نوجوانان سپاهان آخر دنیا می پندارند و درلیگ برتر هندبال هم همین اتفاق در هفته سوم می افتد آنهم جایی که بازهم یکطرفش سپاهان است و طرف دیگر نفت و گاز گچساران.
سپاهانی ها 22 بر 12 از میزبان عقب هستند که بر اثر یک خطای درست یا غلط با داور و بازیکن حریف درگیر می شوند بازهم کار به سکوها می کشد و سپاهان به بهانه نبود امنیت حاضر به ادامه نمی شود. نتیجه هم از سوی کمیته انصباطی بازنده شدن و محرومیت و جریمه سپاهان اعلام می شود.
تیم ملی قرار بود در یک تورنمنت 4 جانبه شرکت کند اما بازهم به بهانه بی پولی اعزام نمی شود تا همه نقاط منفی ورزش در فدراسیون روی هم تلمبار شود و این انباشته شدن ها به یکباره سر از بازی سپاهان و نفت و گاز گچساران در می آورد! نوجوانانی که قهرمان می شوند و می دانند به هیچ تورنمنتی اعزام نمی شوند طبیعی است که انگیزه ایی برای بازی و قهرمانی نداشته باشند و با تلنگری به جان هم افتند.
عجب اینکه رابطه هندبال خراسان با شخص علیرضا رحیمی هم رابطه سینوسی است. هر زمان رحیمی قدرت گرفته هندبال سبزوار ناپدید شده و سپس هندبال خراسان از صحنه روزگار محو شده و این در حد یک فاجعه است که وزارت ورزش باید ورود کند. یعنی چی که سبزوار که مهد هندبال ایران است در لیگ برتر تیمداری نکند؟
مگر می شود فوتبال را بدون خوزستان تصور کنیم. مگر می شود فوتبال را بدون استقلال و پرسپولیس بدانیم.
چرا اقای وزیر یک نفر را مامور چرایی اینکار نمی کند.
چرا اقای داورزنی که خودش از خطه سبزوار است و میداند چه سرمایه هایی در همان داورزن و استیر و خسروگرد و فیض اباد و باشتین که از بخش ها و روستاهای هندبال خیز سبزوار است وجود دارد از فدراسیون هندبال علت غیبت هندبال سبزوار در لیگ برتر را نمی پرسد.
بنده خدا علیرضا رحیمی همان ابتدای کار گفت اگر پول نمی دهید من استعفا بدهم.
اول شفاهی گفت و فکر کرد که افاقه می کند..بعد که دید هر روز بر میزان بدهی ها افزوده می شود رسما و کتبا استعفا داد...استعفای سوم او هم هنوز روی میز دکتر داورزنی است.
احتمالا برای وزارت ورزش و بخش قهرمانی آن اینگونه استعفاها در حد همان کشک علی پروین در فوتبال است وگرنه دلیلی ندارد که با شخصی مثل علیرضا رحیمی اینگونه برخورد کنند. یا خواسته های رحیمی که پرداخت 5 میلیارد بدهی تلمبار شده از گذشته است را بپردازید و یا اینکه بگویید فدراسیون را آقای رحیمی با همین شرایط پذیرفته و باید خودش هم جبران کند. آنگاه رحیمی تکلیفش را با خودش و با هندبال مشخص می کند.
با چه زبانی آقای رحیمی بگوید نمی آیم و نمی توانم با این همه بدهی کار کنم.
بزرگانی مثل سید جلال کوزه گری؛ ولی فرنام ؛ قاسم شعبانپور ؛ همین عباسعلی اکبری که در مدت چندماه سرپرستی اش توانست ثباتی نسبی بر هندبال حاکم کند؛ تیم ملی بانوان را سروسامان بدهد؛ برای آقایان به فکر کادر فنی مجرب افتاد؛ تیم های باشگاهی ما به تورنمنت های معتبر اعزام شدند؛ محرومیت بانوان بخشوده شد و لیگ های هندبال و مسابقات جوانان و نوجوانان در هردو رده دختران و پسران جان گرفت و هیجان دوباره به هندبال برگشت ؛ و یا سایر بزرگان و کارشناسان وزارت ورزش مثل مسعود عماری ؛ مثل غلامرضا پارسا ؛ و یا حتی مهمتر از همه خانم میترا نوری را برای هندبال مد نظر ندارید تا جانشین یک مدیر بازنشسته که 16 سال هرچه داشته برای هندبال گذاشته و الان نه اگیزه ایی دارد و نه توانی مثل گذشته که بتواند از پس این همه مشکلات برآید شوند و هم او از این مخمصه راحت شود و هم هندبال جان بگیرد.
حتی وقتی خانم طاهریان به هیات رییسه هندبال اضافه شد تصور رحیمی این بود که خانم طاهریان پول بدهی را از یک جایی می آورد.
اما روز اول هم خدمت آقای رحیمی گفتیم که الان استقلال و پرسپولیس بدلیل بدهی از آسیا دارند حذف می شوند و کک دولت هم نمی گزد شما که هندبال هستید و حاضر هم نیستید حداقل با 4 تا رسانه تعامل کنید و فریاد خود را به گوش مسئولین برسانید جای خود دارید.
فقط تا عرصه تنگ می شوید آقای رحیمی یک مصاحبه می کند که اگه بدهی 5 میلیاردی را ندهند منم کار نمی کنم!
چندبار آقای رحیمی این حرف را تکرار کرده است؟!
کار نکنید محض رضای خدا آقای رحیمی و به فکر سلامتی خودتان باشید چون ادامه این وضعیت برای جوانتر هم هم خطرناک است چه رسد به شما که واقعا تحمل این همه فشار و انتظار و بدهی را ندارید.
علیرضا رحیمی نیازی به تعریف بنده ندارد. همین تالار هندبال کافی است تا به درایت و مدیریت و توانمندی رحیمی اذعان کنیم ولی جناب رحیمی این برای 16 سال قبل است نه الان که اگر بخواهید تخت های خوابگاه هندبال را عوض کنید پولی در کار نیست!
آقاجان! آقای داورزنی! هندبال هم مثل والیبال یک رشته مهیج و مدال آور است. لطفا نیم نگاهی از پنجره اتاق خود به صدمتر پایین تراز ساختمان وزارت ورزش و به فدراسیون هندبال کنید و ببینید چقدر دور و بر سالن زیبای هندبال خالی و خلوت است.
این سالن چرا باید اجاره داده شود برای جشن ها و برای فوتسال و برای مسابقات متعدد ولی هندبالیست ها از آن محروم باشند و آیا هندبالیستی باقی مانده که بیاید سالن را پر کند؟
به نظر ما نه استعفای علیرضا رحیمی استعفاست و نه وزارت ورزش فرصتی برای رسیدگی به استعفا دارد.
دودش را هندبالیست ها می خورند.
دودش را هندبال بانوان و آقایان می خورند.
تا قافیه تنگ می شود هر از گاهی آقای رحیمی مصاحبه می کند که ما جریمه بانوان را دادیم تا محروم نشویم و ترجیع بند آخر مصاحبه شم این است:...وگرنه من استعفا می دهم.
رفع محرومیت بانوان در زمان سرپرستی عباسعلی اکبری صورت گرفت و قسط بندی شد تا با پرداخت اقساطی جریمه ها ؛ بانوان بتوانند در قهرمانی اسیایی کره در فروردین ماه شرکت کنند.
لطفا یک طرف با مردم روراست باشد.آقای رحیمی بار دوم یا سوم که استعفا داد گفت که منتظر جواب وزارت ورزش نیستم و می روم و دیگر پشت سرم را نگاه نمی کنم ولی وقتی مدتی گذشت و آبها از آسیا افتاد یواشکی به فدراسیون آمد و رفت توی اطاقش روی صندلی نشست و جالب اینکه بازهم اخیرا صحبت از استعفا کرده است.
آقای سلطانی فر! اگر سر آقای داورزنی به دلیل حساسیت والیبال شلوغ است لطفا یک نفر از کارشناسان را مامور کنید تا هندبال را از این برزخ نجات دهد.
*سیدرضا فیض آبادی