از خرد جمعی توجیهی تا تصمیمات سلیقهای؛
واترپلو نباید قربانی بیتجربگی مدیران جوان شود / سرمایهسوزی افتخار نیست!
آیا لوتوس مولر آلمانی که جزو مربیان درجه یک دنیای واترپلو محسوب نمیشود در فاصله کوتاه چند ماهه تا مسابقات جهانی میتواند ارتباطی که وحید رضایی در طول بیش از یکسال با تیم جوانان داشته را برقرار کند.
کنار گذاشتن بی سر و صدای سرمربی تیم واترپلوی جوانان آن هم در فاصله چند ماهه تا مسابقات جهانی ترکیه نه تنها اتفاق خوشایند و مثبتی در روند آمادهسازی این تیم نیست، بلکه نگرانیها را نسبت به آینده و نتایج این تیم در مسابقات جهانی افزایش خواهد داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فدراسیون شنا از آن دست مجموعههای ورزشی کشور محسوب میشود که سالهاست از بیمدیریتی و نداشتن استراتژی مشخص و موثر در برنامهریزی و کار تشکیلاتی برای پیشبرد فعالیت تیمهای ملی رنج میبرد. شاید بهتر است بگوییم از زمانی که وحید مرادی دفتر این فدراسیون را ترک کرد، اوضاع در این مجموعه هیچگاه بهسامان نبوده و هر مدیری که پا در این فدراسیون گذاشته، نتوانسته منشا خیر باشد چراکه مشکلات عدیده مالی و مدیریتی باعثشده به کانون بحرانی در بین فدراسیونهای کشور بدل شود.
اما این روزها این فدراسیون علیرغم حضور مدیرانی از جنس این رشته در رأس کادر مدیریتی خود همچنان گرفتار تصمیمات سلیقهای و فردی است و تیم مدیریتی جوان فدراسیون کماکان نتوانسته از مشکلات بازدارنده و معنیدار گذشته فاصله بگیرد و پلان و طرح تازه ای برای پیشرفت سه رشته پایه شنا، شیرجه و واترپلو ارائه کند.
آخرین نمونه از این دست تصمیمگیریها، تغییر کادر فنی تیم واترپلوی جوانان و سپردن این تیم به یک مربی خارجی گمنام و تازه وارد است که حتی یک مسابقه از بازیکنان این تیم را در لیگ و مسابقات رسمی واترپلو ندیده و کمترین شناختی از خصوصیات فنی و کیفی نفرات آن ندارد!
رئیس فدراسیون شنا که مدعی است تمامی تصمیمات این فدراسیون بر پایه خرد جمعی و مشورت با خبرگان این ورزش اتخاذ میشود، در فاصله چند ماه تا مسابقات جهانی ترکیه به طور ناگهانی و یک شبه سرمربی خوش سابقه و صاحب کارنامه این تیم را برکنار میکند تا هدایت تیم آیندهدار جوانان را به سرمربی آلمانی واگذار کند! مربیای که قرار است به طور همزمان سرمربی تیم ملی واترپلوی بزرگسالان و جوانان ایران باشد تا به قول جناب رئیس در هزینهها صرفهجویی شده باشد!
برکناری محترمانه وحید رضایی از سرمربیگری تیم واترپلوی جوانان که هرگز مجالی برای رسانهای شدن پیدا نکرد تا مدیران جوان فدراسیون از تبعات انتقادی و حواشی احتمالی آن در امان بمانند، تصمیمی بود که مشخص نشد چرا و با کدام توجیه منطقی گرفته شده و یکی از بهترین مربیان ایران در رده سنی پایه باید قربانی و سرخورده تصمیمات سلیقهای فدراسیوننشینهای به اصطلاح " اهل واترپلو " شود.
رضایی از ابتدای سال بدلیل پارهای مسائل و حمایتهایی که از سوی مدیریت فدراسیون از تیم جوانان صورت نمیگرفت در تمرینات این تیم شرکت نمیکرد تا به خوبی مشخص شود او با مدیریت فدراسیون مشکلاتی دارد اما فدراسیون به جای حل مشکل و فراهم کردن شرایط تمرینی و اردویی بهتر برای جوانان با حذف سرمربی تیم صورت مسئله را پاک کرد. به نظر نمیرسد هیچیک از اهالی واترپلو در شایستگی و قابلیت فنی و اخلاقی وحید رضایی در هدایت تیم جوانان تردیدی داشته باشد و او بدون شک یکی از بهترین و بهروزترین مربیان نسل جوان واترپلوی ایران است.
وی در دوران بازیگری خود از مکتب مربیان اروپای شرقی نظیر ناکیچ و نون کواکویچ بهره برده و در کسوت مربیگری علاوه بر داشتن مدرک درجه یک بینالمللی، ۴ سال پیش مسابقات جوانان جهان یونان را به عنوان دستیار مربی بزرگی نظیر پائولو مالارای ایتالیایی تجربه کرده و همراه این تیم در جایگاه ارزشمند دهمی جهان ایستاده است. این مربی جوان ایرانی با سالها کار در رده تیمهای پایه جزو سرمایههای ارزشمند واترپلو محسوب میشود و کنار گذاشتن این مربی کاربلد، نمیتواند چیزی جز سرمایهسوزی فدراسیون نشین ها باشد.
وحید رضایی جدای از تمام شایستگیهای فنی و تجربیاش، طی ۶ ماه گذشته به طور شبانهروزی در کنار تیم جوانان، زندگی اردویی را با شاگردانش تجربه کرده و همراه این بازیکنان در قالب تیم آیندهسازان در مسابقات لیگ برتر واترپلو حضور داشته و در راه آماده نگهداشتن نفرات این تیم زحمات بسیاری را متحمل شده و جالب اینجاست با وجود شناخت و هماهنگی و بویژه ارتباط فکری و عاطفی که بین او و بازیکنان ایجاد شده به ناگهان و در آستانه مسابقات جهانی باید جای خود را به یک مربی خارجی نه چندان مطرح در دنیای واترپلو بدهد که مشخص نیست چگونه و از چه طرقی به فدراسیون شنای ایران راه یافته
است.
پر واضح است مربی خارجی که شناختی از تیم ندارد حداقل در کوتاهمدت نمیتواند ارتباط کاملی با بازیکنانش برقرار کند و تاثیرات و تغییرات مورد انتظار را در تیم و بازیکنانی که با شیوه و سبک مربی ایرانی خو گرفتهاند، برجای بگذارد. این تغییر که قطعا با تغییر نوع و سبک تمرینات آمادهسازی تیم همراه خواهد بود بیش از هر چیز بازیکنان را دچار سردرگمی و آشفتگی ذهنی خواهد کرد.
آیا لوتوس مولر که صاحب یک موسسه انتشاراتی آلمانی است و جزو مربیان درجه یک دنیای واترپلو محسوب نمیشود، در فاصله کوتاه چند ماهه تا مسابقات جهانی میتواند ارتباطی که وحید رضایی در طول بیش از یکسال با تیم جوانان داشته را برقرار کند؟ چه تضمینی وجود دارد که نتایج تیم جوانان در مسابقات جهانی با این مربی آلمانی موفقیتآمیز باشد و با مربی ایرانی نتوان همین نتایج را بدست آورد؟ آیا بهتر نبود مربی که با حداقل دستمزد و امکانات اردویی، نزدیک به یکسال است در کنار تیم جوانان بوده افتخار حضور بر روی نیمکت تیم ملی در مسابقات جهانی هم نصیب او میشد؟ آیا مدیران فدراسیون
تضمین میکنند که نتایج تیم جوانان با هدایت مولر در مسابقات ترکیه موفقیتآمیز باشد؟
چنین تصمیمی قطعا پشتوانه منطقی و موجهی ندارد و دور از خرد جمعی مورد ادعای رئیس فدراسیون است و خانواده واترپلو هم راضی به چنین اتفاقی نبوده و نیست. اینکه رئیس فدراسیون بخواهد تصمیمات سلیقهای خود را به پای خرد جمعی بنویسد، مسیر اشتباهی است که قطعا پیامدهای خوشایندی برای عمر مدیریتی و واترپلو کشور به دنبال نخواهد داشت.
رئیس فدراسیون شنا مدعی است تصمیماتش بر پایه خرد جمعی و مشورت با بزرگان این رشته گرفته میشود ولی کدام خرد جمعی میپذیرد که یک مربی خارجی سالخورده و " چشم آبی " به یک مربی ایرانی جوان و آیندهدار ترجیح داده شود. این تصمیم شخصی با همفکری کدامیک از اهالی واترپلو اتخاذ شده که بتوان از آن دفاع کرد؟ اگر مشورت با چهره به اصطلاح بینالمللی یا نایب رئیس فدراسیون و یا رئیس کمیته فنی واترپلو خرد جمعی محسوب میشود پرواضح است که رئیس جوان در تصمیمگیریها خود را در حصار اطرافیانی که منصوب او هستند، محدود کرده و این را نباید به پای خانواده بزرگ واترپلو نوشت.
ناگفته پیداست به واسطه سطح تیم واترپلوی جوانان ایران و همگروهی با تیمهای مونتهنگرو، ژاپن، آرژانتین و استرالیا در مسابقات جهانی ترکیه راه سخت و دشواری پیش روی جوانان کشورمان قرار دارد و انتظار صعود این تیم به مراحل بالاتر و قرار گرفتن در جمع برترینهای واترپلوی جهان چندان منطقی و منصفانه نیست. با این اوصاف آیا بهتر نبود فرصت ارزشمند و تجربه حضور در مسابقات جهانی به یک مربی ایرانی داده میشد؟ اینها و پرسشهایی از این دست سئوالاتی است که ذهن علاقهمندان و دوستداران واترپلو را به خود مشغول کرده و به نظر نمیرسد پاسخهای قانع کنندهای هم داشته باشد.
اینکه پیشکسوتان و خانواده واترپلو در جریان تصمیمات فدراسیون قرار دارند و آنها در تصمیم سازیها مشارکت داده میشوند، به نظر بهانه خوبی برای توجیه کردن تصمیمات شخصی است که نمیتواند چندان پذیرفتنی باشد چراکه جلسات نشست با خانواده واترپلو که جناب رئیس وعده برگزاری ماهیانه و منظم آن را داده بود پس از تصدی ریاست فدراسیون هرگز برگزار نشد و همین فاصله گرفتن از پیشکسوتان و اهالی واترپلو حتی موجبات دلخوری قدیمیهای واترپلو را فراهم کرده و آنها را به این باور رسانده که رئیس فدراسیون از ابتدا اعتقادی به خرد جمعی نداشت و تنها در مقطعی از آن برای رسیدن به صندلی ریاست
و بدست آوردن رای اعضای مجمع استفاده ابزاری کرده است!
به هر حال آنچه مشخص است فدراسیون شنا نظیر ۴ سال گذشته همچنان دچار مشکلاتی در اتخاذ تصمیمات مناسب و راهبردی برای پشبرد این رشته پایه است و به نظر میرسد در شرایط فعلی و با وجود مدیران جوان در رأس فدراسیون باید همچنان منتظر بود تا خانواده شنا، شیرجه و واترپلوی کشور تاوان بیتجربگی و ناپختگی مدیران جوانش را پس بدهد و آرزوی اوجگیری این ورزش مادر به حسرتی طولانی برای اهالی شنا تبدیل خواهد شد.