من با تکواندو زندگی کردم؛
آذرپاد: ورزشی منضبط تر از تکواندو وجود ندارد
همواره در تلاشم، مطالعات خود را در این رشته به روز کنم. مدعی این مسئله ام که من فرهنگ سیار تکواندو ایران هستم و هرکسی، هر سؤال فنی داشته باشد سعی میکنم جواب دهم.
محمداسماعیل آذرپاد که همه او را به عنوان پدر تکواندوی ایران میشناسند، به واقع دایرةالمعارف و استاد بزرگ تکواندو کشور است، با وجود کهولت سن، با شور و شعف خاصی از رشته ورزشی مورد علاقهاش صحبت میکند، ورزشی که هم اکنون یکی از پرافتخارترین رشتههای ورزشی ایران است.
به گزارش ایلنا، گفتوگوی محمد اسماعیل آذرپاد را با سایت فدراسیون در ادامه بخوانید:
جوانی دوران پرشوری است، این دوره را چگونه گذراندید؟
سرنوشت انسانها به هم گره خورده و شباهت زیادی با هم دارد، از آنجایی که من هم جوان بودم و باید کاری را در سنین نوجوانی و جوانی برای گذارندن زندگی پیشه میکردم و به همین دلیل نظامی شدم. شغل نظامیگری دارای رفتارها و خصوصیات خاصی است که انسان را در یک مسیر هدایت میکند و یکی از شرایط آن یادگیری یکی از رشتههای رزمی است و بدین ترتیب من به رشته تکواندو روی آوردم.
- به غیر از تکواندو در کدام یک از رشتههای ورزشی فعالیت داشتید؟
در زمان فعالیتم به عنوان ورزشکار به غیر از تکواندو، در رشتههایی از جمله جودو، کشتی، کاراته، بوکس، کوهنوردی، رزم تن به تن، صخرهنوردی، غارنوردی، کار کردهام. در سال ۱۳۳۸به گروه چتربازان ایرانی پیوستم. شاید باور نکنید از بین ۷۰۰ علاقهمند برای عضویت در این گروه، تنها ۵ نفر گزینش شده که از این تعداد ۳ نفر موفق به اتمام دوره شدند که من هم جزو آن ۳ نفر بودم. جوان بودم و جویاینام، هر جوانی دوست دارد روزی نام و نشانی از خودش به جا بگذارد. در سالهای ۴۰ الی ۴۱ بود، در رقابت فشرده با حضور ۶۰۰ الی۷۰۰ نفر از افسران و درجهداران مخصوص ارتش، برای دومین بار به عنوان نفر یازدهم انتخاب شدم که و در قالب گروه ۲۳ نفری، برای گذراندن دوره «رنجری» به انگلستان سفر کردیم.
-با تبحری که در چتربازی پیدا کرده بودید، چرا سراغ این رشته نرفتید؟
جواب این چرا خیلی ساده است، ورزش چتری بازی اسمش با خودش است. ما این ورزش را با معیارهای نظامیگری ترکیب کرده بودیم و آن ورزش چتربازی که اکنون فدراسیون دارد و بسیاری از مردم روزهای تعطیل و جمعهها برای تفریح به این ورزش روی میآورند، فرق دارد. مثلاً چترهایی که آن موقع استفاده میکردیم معروف به چترهای «تی هفت» یا «چترهای قصاب» بود که مربوط به جنگ جهانی اول بود. یا هواپیماهایی که با آنها پرواز میکردیم «داکوتا» نام داشت و مربوط به جنگ جهانی دوم بود ما با این وسایل ابتدایی و خطرناک کار میکردیم، این یک ورزش نبود بلکه وظیفه، حرفه و شغل بود. امروز کسانی را میبینیم که با استفاده از چترهای مدرن روی آب چتربازی میکنند. این در حالی است که زمانی که از چتر بازی بازنشسته شدم چترها بسیارقدیمی بود، اما چترهای امروز فرمان دارد و مثل پرکاه روی زمین مینشیند.
- امکان راهاندازی رشته چتربازی در آن دوره در ایران وجود نداشت؟
اواخر دوره فعالیت ما بود که فدراسیون چتربازی تأسیس شد و پیش از آن هنر چتربازی در قالب یک واحد درسی و برای نیروی های مخصوص تدریس می شد. این نیروهای ویژه چتربازانی قوی داشتند و در جنگهای نامنظم شرکت میکردند. به تدریج فعالیت در این رشته رواج پیدا کرد، چترهای «تی ۷» تبدیل به «تی ۱۰» شد و هواپیماهای هرکولس و۳۳۰ آمد و هنرچتربازی رشد کرد، اما این قابل مقایسه با امروز نیست.
- از زمان ورود به ورزشهای رزمی بگویید. از آن دوران چه خاطره ای دارید؟
سالها آرم جودو به بازویم میبستم و با لباس نظامیتمرین میکردم، اما این جودو نبود بلکه ترکیبی از رزم تن به تن بود. در سال ۱۳۴۷ به دانشکده افسری رفتم وآنجا زیر نظر اساتیدی که تازه از ژاپن آمده بودند و دوره جودو را سپری کرده بودند، به مدت ۱۷هفته آموزش دوره دفاع شخصی و جودو را دیدم. بعد از این مدت به اتفاق هم دورههای خود آموزش جودو را شروع کرده و باعثرشد و گسترش این ورزش شدیم.
- چطور شد که به سراغ تکواندو رفتید؟
دو سال بود که جودو تمرین میکردم و دراین مدت علاقه مندان زیادی را به این رشته جذب کردم. سازمان تربیت بدنی و نیروهای مسلح ارتش، یک تیم آموزشی از کشور کره جنوبی را به ایران دعوت کرده بودند، از آنجا که به ورزشهای رزمی علاقه داشتم در این دوره ثبت نام کرده و وارد کلاس تکواندو شدم. به خاطر تواضع کمربند سفید بستم، کمربند سفید هم مربوط به اشخاصی است که در ورزش رزمیهیچ اطلاعی ندارند، اما وقتی مربی کره ای متوجه شد که من کمربند مشکی دفاع شخصی و جودو دارم و چون تکواندو هم ذاتاً دفاع شخصی است، مرا به ارشدیت آن کلاس انتخاب کرد. بنابراین نخستین ارشد کلاس تکواندو ایران شدم، بعد از یک سال در سال ۱۳۵۰باکمربند مشکی دان یک فارغ التحصیل شدم و پایههای ورزش تکواندو را به اتفاق هم دورهایهای خود بنیانگذاری کردم.
- شما دورههای جودو، کاراته، بوکس و دفاع شخصی را گذرانده بودید، چرا تکواندو را برای فعالیت انتخاب کردید؟
معمولاً انسان در دوره جوانی زیاده خواهی میکند و آرزوهای زیادی دارد. من هم جوان نوگرایی بودم و دوست داشتم همه چیز را بدانم. به همین دلیل قبلاً فنون کاراته، جودو و بوکس را یاد گرفته و تکواندو برای من یک چیز ناشناخته بود، به همین دلیل دنبال این ورزش رفتم و در زمان شروع این شانس را پیدا کردم که ارشد کلاس باشم. با توجه به خصوصیات ورزش تکواندو این رشته شانس ترقی و تعالی زیادی در ایران پیدا کرد.
- در ابتدای آغاز به فعالیت تکواندو، این رشته تنها در بین نیروهای مسلح پیگیری میشد، چطور شد این ورزش به داخل جامعه آمد و این قدر محبوبیت پیدا کرد؟
اتفاقاً سؤال خوبی کردید و نسلهای آینده نیز باید به عنوان تاریخچه تکواندو آنرا بدانند. اکنون افتخار ما این است که توانستیم در طول ۴۳ سال در ردیف بهترین تکواندوکاران جهان قرار بگیریم و تنها رقیب کره جنوبی باشیم. در سال ۱۹۷۱ ژنرال «چوی هونگ هی» پدر تکواندو جهان ۲۰۰ استاد به اقصی نقاط پنج قاره دنیا فرستاد که یکی از این کشورها ایران بود. زمانی که انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران به بارنشست، تکواندو حدود ۷ سال در تربیت بدنی نیروهای مسلح سابقه فعالیت داشت. انجمن تربیت بدنی آن زمان، دعوت مدرسین تربیت بدنی کره جنوبی را به عهده گرفت و نخستین کلاس خود را در باشگاه سرباز سابق زیر نظر تربیت بدنی ارتش ایران شروع کرد. من نیز یکی از نفراتی بودم که این افتخار نصیبم شد که ارشد این کلاس باشم. در این کلاس ۷۵ نظامی حضور داشتندکه ۶۱ نفرآنها توانستند دوره را با موفقیت به پایان برسانند. تمامی این ۶۱ نفر در واحدهای نظامی شروع به آموزش کردند، برای نخستین بار من در باشگاه سرباز سابق تدریس و اقدام به عضوگیری از خانوادههای نظامیان کردم خوشبختانه استقبال زیادی از این رشته صورت گرفت و آنها کنجکاو بودند که بدانند تکواندو چیست. پس از آن فعالیت تکواندو در باشگاه های دخانیات، سعیدیان، صنایع دفاع، کیان و نیکنام به راه افتاد و همین همبستگی باعثشد تا تکواندو ارتقاء یابد.
- پیشبینی میکردید این ورزش روزی به این جایگاه برسد و حرف اول را در دنیا بزند؟
ورزشی منضبطتر و متعصبتر از تکواندو وجود ندارد و عوامل موفقیت ورزش تکواندو داشتن یک سرمایه ابدی است. ما با تکواندو زنده شدیم، زندگی کردیم و با آن میمیریم. این من نیستم که چنین عقیدهای دارم. تمام مربیان پیشکسوت دارای چنین تعصبی برای این ورزش هستند. اکنون در تکواندو از کره ای ها هم جلوتر افتادیم. حتی در سال ۲۰۰۰ درجام جهانی فرانسه اول شدیم و فرانسه وکره جنوبی به ترتیب دوم و سوم شدند، یا مدال طلای هادی ساعی در المپیک پکن آبروی ورزش ایران را خرید.
- با توجه به نظمیکه در تکواندو حاکم است این رشته چه تاثیری میتواند در نظامندکردن رفتارهای اجتماعی افراد داشته باشد؟
هدایت به راه راست در نفس ورزش است، کسی که به راه راست برود به راه خدا رفته، ما عبادت میکنیم و بخشی از این عبادت خدمت به خلق و مردم است. من که کوچکترین فرد و عضو خانواده تکواندو هستم بزرگترین افتخارم این است که حداقل دو هزار شاگرد زیر نظر من و در بانک اطلاعاتی فدراسیون هضو هستند. به عبارتی دو هزار نفر به راه راست آمده و از مضرات و آلودگیهای اجتماعی دور شده اند و هر روز گستردهتر و با هدفی پیشروتر کارمان را ادامه میدهیم.
- چند سال سرمربی تیم ملی تکواندو بودید؟
معمولاً خیلیها میپرسند که چند مدال دارم، ولی من در جواب میگویم تنبل ترین فرد تکواندو ایران از این نظر من هستم. در سن ۲۹ سالگی دان یک مشکی گرفتم، اما شاگردان مرا در سرکلاس نگاه کنید؛ در سن «پوم» یعنی زیر ۱۵ سال پوم یک، دان یک، دان، دان۳، و…گرفتند که من این نظر عقب مانده بودم. من قهرمان پرورش میدادم، ولی خودم شانس قهرمانی نداشتم که به میدان بروم، اما در سال ۵۷ تا ۵۸ به مدت یک سال سرمربی تیم ملی بودم و در چهارمین دوره مسابقات جهانی اشتوتگارت آلمان برگزار میشد در معیت تیم ملی بودم.
- دلایل موفقیت رشته تکواندو را در چه میدانید. تکواندو در ایران در ابتدا با سبک «هیانگ» آغاز سپس به پومسه تغییر یافت؟
رمز موفقیت تکواندو ایران این بود که ما دچار تعدد سبک نشدیم، به همین دلیل پیشرفت تکواندو امروز مدیون پیشگامان اولیه آن است. در زمان آغاز فعالیت تکواندو در ایران، اعضای تربیت بدنی نیروهای مسلح اعلام کردند که تکواندو ایران به عضویت WTF راه پیدا کرده و دیگر امکان ادامه فعالیت در سبک هیانگ را نداریم، با این شرایط به ITF هم احترام میگذاریم، اما باید زیر نظرWTF فعالیت کنیم تا به مسابقات المپیک، جهانی و آسیایی برویم، بنابراین کار را به صورت هماهنگ از یک اتاق سه در چهار شروع کردیم. زمانی که پومسه را شروع کردیم دیگر دچار سبکزدگی نشدیم، این اتحاد باعثشد، با یکپارچگی این ورزش را پیش ببریم. این وفاق موجب شد تکواندو ایران در دو بخش کیوروگی و پومسه یکپارچه بماند.
- اکنون در تکواندو دارای چه دانی هستید و سمت شما در فدراسیون تکواندو چیست؟
من اولین دان۸ تکواندو ایران هستم. ۹سال هم باید توقف کنم تا دان ۹ را بگیرم که ۶ سال ازآن را پشت سر گذاشته ام، سه سال دیگر باید به کره جنوبی بروم و آخرین دان فنی این رشته را بگیرم. در فدراسیون تکواندو ایران هم دبیرکمیته فنی و رئیس کمیته پیشکسوتان فدراسیون هستم، امیدوارم الگوی اخلاقی و فنی خوبی داشته باشم تا هم سلامت جسم، روح، روان و هم شخصیت و خدمتگزاری را برای آنها هدیه کرده باشم.
- اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنید؟
همواره در تلاشم، مطالعات خود را در این رشته به روز کنم. مدعی این مسئله ام که من فرهنگ سیار تکواندو ایران هستم و هرکسی، هر سؤال فنی داشته باشد سعی میکنم جواب دهم. کتابی با عنوان دایرةالمعارف هنرهای رزمی نوشتهام که دو هزار واژه فنی و دو هزار واژه روزمره دارد ولی هنوز به چاپ نرسیده است. شبانه روز روی آن کار میکنم، چهار یا پنج جلد کتاب نیز در دست تحریر دارم، اگر عمری باقی باشد در تلاشم که این کتابها را به اتمام برسانم.
- شما به عنوان پیشکسوت ورزش کشور چه پیامی برای جوانان و مسئولان دارید؟
من از تمام جوانها میخواهم که به یک رشته ورزشی اکتفا نکنند، من در شاخههای متفاوتی کار کردم تا توانستم ثبات ورزشی خود را در قالب این ورزش حفظ کنم. ورزش در نفس خودش ورزش است و با سرمایهگذاری که در کشورمان شده میتوانیم از آن برخوردار باشیم.
- اگر دوباره متولد شوید، آیا تکواندو را انتخاب میکنید یا سراغ ورزش دیگری میروید؟
من با تکواندو زندگی کردم و با تکواندو زندگیام را پایان میدهم، اکنون هم در حال نگارش کتاب هستم، کتابهای مختلفی هم نوشتهام، در حال حاضر هم در دانشکده جامع علمیکاربردی تکواندو، تاریخچه تکواندو در جهان و ایران و فلسفه پیدایش فرمها جزو دروسی است که به دانشجویان در سطح کاردانی و کارشناسی تدریس میکنم.
گفتگو: رحمان احمدی